• ۱۴۰۳ دوشنبه ۳۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3734 -
  • ۱۳۹۵ سه شنبه ۱۲ بهمن

از شاهدان بازاري تا پرده‌نشينان سياسي

حسين نقاشي عضو شوراي مركزي حزب اتحاد

 


در جوامعي كه دموكراسي در مرحله تثبيت است، حزب، مهم‌ترين راه كسب قدرت مشروع در رقابت‌هاي سياسي است. در واقع افراد بدون عضويت در يك حزب اغلب امكان عضويت در پارلمان يا شوراي شهر يا رياست‌جمهوري را ندارند و برنامه‌ها و پروژه‌هاي سياسي و اجتماعي از خلال حزب يا احزاب موئلف به پيش مي‌رود.
در سيستم‌هاي سياسي غير دموكراتيك يا كمتر دموكراتيك كه در حال گذار به سمت يك دموكراسي تمام قدتر هستند، «حزب گريزي» يكي از شاخص‌هاي برجسته سپهر سياسي است.
مولفه‌هاي حزب و تاثير بسزاي آن بر دموكراتيك شدن عرصه سياست، مانع ترويج و تشويق حزب‌گرايي از سوي هسته سخت قدرت خواهد بود. در چنين بستري «پرده‌نشينان» عرصه سياست محيط مناسبي براي نشو و نما در برابر «شاهدان بازاري» اين عرصه مي‌يابند. اينجا مرادم از شاهدان بازاري همه آن كساني هستند كه با حضور در احزاب و سازمان‌هاي سياسي در سطوح مختلف به «رقابت‌پذيري»، «برتري كار جمعي بر فردي»، «خير عمومي» و «شفافيت» در برابر «رقابت گريزي»، «برتري كار فردي يا محفلي بر كار جمعي»، «خير فردي» و «عدم شفافيت» تن داده‌اند.  
«پرده‌نشينان عرصه سياست» براي خود استدلال‌هاي قابل تاملي نيز دارند. عضويت در احزاب اصلاح‌جو و منتقد وضع موجود كه اغلب در موقعيت اپوزيسيون گاه قانوني يا حتي غيرقانوني قرار مي‌گيرند، هزينه دارد. افراد حاضر در سطوح مختلف در اين احزاب، «نشان» دار مي‌شوند و از احراز هرگونه سمت سياسي، اقتصادي يا اجتماعي محروم شده يا در خطر به زير كشيده شدن از موقعيت‌هايي كه دارند، هستند و حتي ارتقاي حرفه‌اي‌شان نيز دستخوش ملاحظات فراوان غيرمرتبط به جايگاه حزبي و سياسي‌شان شده و گاه نامقدور مي‌شود.
در واقع هم از منظر ارتقا و پيشرفت سياسي و هم حرفه‌اي، اين «نشان»دار شدن از سوي نهادها و مقامات امنيتي و سياسي حكومت، يكي از مهم‌ترين دلايل توجيهي از سوي «پرده‌نشينان» عرصه سياست است. از سوي ديگر مولفه‌هاي عمل حزبي كه پيش‌تر اشاره شد، در چنين جوامعي كه هنوز از فرهنگ سياسي مرتفعي برخوردار نشده‌اند، براي اين افراد دست‌وپاگير است. وقتي مي‌توان با برند «منتقد بودن» و اصلاح‌جو بودن از يك سو منتقدان وضع موجود در جامعه را درباره خود قانع كرد و از سوي ديگر به طور رسمي عمل سياسي را در چارچوب درست حزبي پيگيري نكرد، چرا يك «پرده نشين عالم سياست» خود را دچار فرآيندهاي دست و پا گير حزبي و «نشان»‌دار شدن هر چي بيشتر در برابر حكمرانان كند؟! عقل ابزاري و معطوف به نتيجه-كسب قدرت- در چنين جوامعي اين محاسبه‌ها را براي اهلش به بار مي‌آورد!
 اينچنين است كه سياست و عمل «حزبي» جاي خود را به سياست و عمل «محفلي» و دورهمي مي‌دهد. در چنين شرايطي افراد اين محافل هر يك با نزديك شدن به يك يا چند چهره موثر در يك جريان، براي خود و ديگر اعضاي محفل، ايجاد موقعيت مي‌كنند. از آنجا كه در برخي فرهنگ‌ها، رايزني براي كسب يك موقعيت صنفي، سياسي، اجتماعي و... براي خود در مقابل شخصيت‌هايي كه مي‌توانند با دستور يا رايزني‌هاي‌شان در سطح كلان‌تر، شرايط را هموار كنند، امري نكوهيده است، يك يا چند تن از افراد «محفل» براي يك يا چند نفر ديگرشان وارد عمل شده و اين چرخه همچنان ادامه دارد.
با اين اوصاف عنصر سياسي محفلي با خود مي‌انديشد كه «نشان» اصلاح‌جو و منتقد وضع موجود بودن به حد كافي هزينه‌ساز است، چرا بر اين هزينه حضور در يك ساختار منضبط، مرام‌دار و تحت نظر را علاوه كنم؟ چرا بايد علاوه بر مخاطرات احتمالي، خود را اسير و دست بسته دموكراسي درون حزبي، سلسله‌مراتب، انضباط و طي پله به پله مراتب بر مدار مناسبات درون حزبي كنم؟
اينچنين است كه فعاليت «محفلي» جاي فعاليت حزبي را مي‌گيرد. اين محافل بر خلاف حزب، نه نياز به «شفافيت» و پاسخگويي عمومي دارند و نه نياز به «رقابت‌پذيري» ضابطه‌مند. در اين محافل آنچه غايت آمال افراد محفل است، منافع محفلي است و نه منفعت و خير عمومي و آنچه در اين محافل تعريف مي‌شود تنها و تنها دستيابي به «پست» و موقعيت‌هاي سياسي، اقتصادي، اجتماعي و... است و نه «كار» براي كسب هدفمند قدرت يا تاثيرگذاري بر آن.
اما هر چه در معايب اين پرده‌نشينانِ عالم سياست گفته شد، در برابر شق نازل‌تري از راه‌يافتگان به كرسي‌ها و موقعيت‌هاي سياسي، هيچ است. آناني كه تنها به دليل وابستگي خانوادگي به شخصيت‌هاي سياسي يا اقتصادي يا به واسطه داشتن موقعيت اقتصادي چشمگير بدون اينكه كمترين فعاليت سياسي را تجربه كرده باشند، به چنين موقعيت‌ها دست مي‌يابند.
فعالان سياسي «محفلي» داراي سوابق فعاليت سياسي در سطوح مختلف- آماتور، نيمه‌حرفه‌اي و حتي حرفه‌اي- هستند، اما اينان نه‌تنها تجربه فعاليت سياسي درخوري ندارند، بلكه تنها همين وابستگي‌ها و گاه چهره شدن‌هاي يك شبه در فضاي مجازي- فيس‌بوك، اينستاگرام، توييتر و...- و امثال اينها، اين موقعيت را در اختيارشان قرار داده است كه چنين خيال و عزمي را در خود بپرورانند. اينچنين رشد‌ها و كسب موقعيت‌هايي دودمان عمل صحيح سياسي-عمل حزبي- را بر باد مي‌دهد و خيال رسيدن به يك دموكراسي حزبي را  نزديك به محال مي‌كند.
از اين روست كه فعالان و علاقه‌مندان به دموكراسي را فرض است كه با هرگونه عمل سياسي «محفلي» مقابله كرده و اقشار مختلف و به خصوص جوانان را به فعاليت حزبي رهنمون شوند و جد و جهد كنند تا آنجا كه ممكن است «پرده‌نشينان عالم سياست» چون «شاهدان بازاري» اين عرصه، به دامان عمل حزبي بپيوندند. بايد تلاش سلبي و هم ايجابي شود كه «خاندان‌سالاري»ها و «يك شبه» سياسي شده‌ها، گوي سبقت از «السابقون» و خاك خورده‌هاي عرصه فعاليت سياسي و حزبي نربايند تا انگيزه و همتي باقي بماند كه خود و ديگران به مسير صحيح عمل سياسي رهنمون شوند. از سوي ديگر بايد از طرق سياسي و حقوقي، حكمرانان را متقاعد كرد كه عناصر موجود در عمل حزبي يگانه ضامن بقا و استمرار يك جمهوري و به نفع كليت نظام سياسي و مردم است.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون