تهديد و سپس تحريم. نخستين برگههاي پرونده روابط تهران و واشنگتن در دوران دولت جديد امريكا با تحريم ۱۳ شخص و ۱۲ نهاد ورق خورد. از روز پنجشنبه به اينسو، دونالد ترامپ كه هنوز عادت مألوفش در توييت كردنهاي سر صبح را ترك نكرده است، رگباري از اتهامات و ادعاها را عليه ايران آغاز كرد. آزمايشهاي اخير موشكي ايران و فعاليتهاي منطقهاي، دو موضوع اصلي اتهامزني عليه ايران هستند و به نظر ميرسد موضوع جديد براي پروندهسازي عليه تهران نيز در همين راستا باشد. اكنون به نظر ميآيد پرونده روابط ايران و امريكا بيش از هر زمان ديگري پيچيدهتر شود و روياروييهاي تهران و واشنگتن پس از اندكي وقفه بار ديگر آغاز شود. با اين وجود، محمدجواد ظريف روز گذشته در توييتر خود اين پيام را براي واشنگتن مخابره كرد كه تهران از هيچ تهديدي هراس ندارد. درخصوص تحريمهاي جديد ايران از سوي امريكا و تلاشها براي پروندهسازي عليه تهران به بهانه فعاليتهاي منطقهاي گفتوگويي با حميدرضا آصفي، سخنگوي اسبق وزارت امور خارجه داشتهايم كه مشروح آن در ادامه ميآيد.
بسياري معتقد بودند كه ايران در صدر اولويتهاي دولت دونالد ترامپ نيست ولي اتفاقات دو هفته اخير نشان از اين دارد كه دولت جديد امريكا عزمش را براي اجرايي كردن وعدههاي ترامپ جزم كرده است. فكر ميكنيد در چنين شرايطي، ايران تا چه اندازه از موضوعات اصلي در سياست خارجي امريكا است؟
همانطور كه گفتيد خيليها اعتقاد داشتند كه ايران جزو برنامهها و سياستهاي اصلي ترامپ نيست و اين تحليل نيز مبتني بر رفتار ترامپ و نطقهاي او در هنگام مبارزات انتخاباتياش بود؛ هرچند كه ترامپ آن هنگام، ادعاهايي را درباره توافق هستهاي مطرح ميكرد كه معلوم نيز بود آن اظهارات، انتخاباتي و براي كسب راي است. با اين وجود، يك نكته مهم درباره رييسجمهور جديد امريكا وجود دارد و آن، غيرقابل پيشبيني بودن او است. ترامپ عادت كرده است تا مسائل را مبهم و چند پهلو مطرح كند و مخاطبش را در نوعي تعليق، انتظار و موقعيت نامشخص قرار دهد. از سويي، ترامپ ابايي ندارد كه مسائلي را مطرح كند اما بعدا آن مسائل را نقض كرده و اقدامي خلاف آن سخنان را انجام دهد. به طور مثال، او گفته بود سفارت امريكا را از تلآويو به بيتالمقدس منتقل ميكند ولي روز گذشته دستورش را لغو كرد. همچنين ترامپ طي روزهاي گذشته، علائم متناقضي را از خود نشان داده است. مثلا ترامپ از لغو برخي تحريمهاي روسيه خبر داد ولي همزمان با اين سخنان، نماينده جديد امريكا در سازمان ملل گفت تا وقتي كه روسها در كريمه حضور داشته باشند و اين منطقه به اوكراين واگذار نشود، تحريمها عليه روسيه ادامه خواهد داشت. ما با چنين فردي روبهرو هستيم. مجموع اين شرايط موجب ميشود كه بگوييم اگر ايران جزو نخستين برنامهها نباشد ولي در كنار برخي مسائل ديگر، در كانون توجهات ترامپ و تيم اطراف او است كه تيم تندرويي هم هستند.
چه مسائلي موجب شده تا ايراني كه گفته ميشد جزو اولويتها نيست به مهمترين مسائل دولت ترامپ تبديل شده است؟
مجموعهاي از مسائل موجب اهميت يافتن موضوع ايران براي ترامپ شده است. قطعا كشورهاي عربي حاشيه خليج فارس و در صدر آنها، عربستان سعودي، امارات و بحرين و همچنين قطر و كويت رايزنيهايي را در پشت پرده عليه ايران انجام ميدهند و او را تحريك ميكنند. اصلا نميشود به اين كشورها اعتماد كرد. اعتماد به آنها خوشبيني و سادهانگاري است. ترديد نكنيد در مكالمه طولاني ترامپ با ملك سلمان، پادشاه عربستان - كه برخيها ميگويند بيش از يك ساعت طول كشيده است – بخش اعظمي از آن درباره جمهوري اسلامي ايران و مقابله با ما بوده است. وقتي از مسوولان امريكايي پرسيده شد كه چرا عربستان جزو هفت كشوري كه ورود اتباعشان ممنوع شده است، نيست؟ آنها گفتند روابط عربستان سعودي با رژيم اسراييل، عميق شده و دوستي آنها روزبهروز بيشتر ميشود. ترديد نكنيد يكي از برنامههاي دولت ترامپ افزايش نزديكي رياض و تلآويو و متعاقب آن، اجرايي كردن تحريكات آنها درخصوص تهران يعني افزايش فشارها به ايران است. همچنين از هنگامي كه دولت ترامپ در امريكا پيروز شده است، آثار خوشحالي و شعف در شخص نتانياهو نمايان است. رژيم صهيونيستي احساس ميكند كه با دولت ترامپ، فضاي جديدي را براي تداوم بخشيدن به اقدامات جنايتكارانه خود و فشار به ايران يافته است. نخستوزير رژيم اسراييل هم ماه آينده به واشنگتن خواهد رفت و او حتما تلاش ميكند تا فشارها را به ايران افزايش دهد. همچنين ما نبايد به جراد كوشنر، داماد يهودي رييسجمهور جديد امريكا بيتوجه باشيم كه از عناصر اصلي دولت ترامپ است. وزير جديد امور خارجه هم سالها مديرعامل شركت بزرگ نفتي اكسونموبيل بوده و رابطهاي عميق و دوستي جدي با كارتلهاي نفتي عربستاني دارد.
طي روزهاي اخير اتهامزنيها به ايران درخصوص ادعاهايي همچون فعاليتهاي منطقهاي ايران و حمايت از تروريسم افزايش يافته است. آيا ما بايد شاهد سياستهاي تندتري از سوي امريكا در قبال فعاليتهاي منطقهاي ايران باشيم؟
ترامپ ميخواهد همان كاري كه بوش درباره ايران انجام داد را تكرار بكند؛ به عبارت ديگر، ترامپ ميخواهد پرونده ايران را امنيتي بكند. بهانه بوش براي امنيتي كردن ايران، فعاليتهاي هستهايمان بود و اكنون بهانه آنها براي اين امينتيسازي، اتهامهاي موهوم درباره فعاليتهاي منطقهاي ايران است. وقتي دولتي، اتباع يك كشور را راه نميدهد و بهانه اين كار را جلوگيري از ورود عناصر تروريستي اعلام ميكند، اين اقدام يعني آن كشور، براي ما تهديد امنيتي است. اين سياست را بوش هم انجام داده بود. وقتي امريكا كشوري را خطر امنيتي معرفي بكند، آن وقت همراه كردن افكارعمومياش نيز كار چندان سختي نيست. به نظر ميآيد اين سياست به زودي تغيير نكند. همچنين امريكا تحريمهاي جديدي را به بهانههاي مختلف واهي مانند فعاليتهاي منطقهاي ايران، آزمايشهاي موشكي و حمايت از تروريسم اعمال كرده و با اين كار، درصدد دندان نشان دادن و به عبارتي، خط و نشان كشيدن است.
در شرايطي كه ترامپ بخواهد فشارها را به ايران درخصوص مسائل منطقهاي افزايش بدهد، موضع اروپاييها دراينباره چه خواهد بود؟ آيا اروپا در اين باره در كنار امريكا همانند مساله هستهاي عمل ميكند؟
شكاف اروپا و امريكا در موضوعات مختلف قابل مشاهده است. روز گذشته، اتحاديه اروپا براي نخستين بار، نماينده امريكا در اين اتحاديه را رد كرد و او را بدانديش خواند. اين نشان ميدهد كه ميان اروپا و امريكا فاصله افتاده و نزديكي آنها مانند قبل نيست. يادمان باشد كه اكثريت كشورهاي اروپايي از هيلاري كلينتون در مبارزات انتخاباتي حمايت ميكردند و همين مساله موجب شده تا رييسجمهور امريكا نسبت به اروپاييها خوشبين نباشد. يادمان نرود فرمان اخير ترامپ درباره اتباع هفت كشور و رويكردش درخصوص مساله مهاجرت، عملا فشارهايش را بر اتحاديه اروپا وارد ميكند. همه اينها ممكن است ولي از سوي ديگر، ما هم نبايد چشم اميدمان به اروپاييها باشد. ما بايد به صورت جديتر توجهاتمان را معطوف به مسائل داخلي بكنيم. اروپا در برخي مسائل همراه با ترامپ نخواهد شد ولي در برخي مسائل چارهاي جز همراهي با واشنگتن ندارد. بايد ديد ترامپ چه تئاتري را در قبال ايران به راه مياندازد و در كداميك از اين تئاترها، براي اروپاييها نقش تعريف ميكند.
آيا اروپا پروندهسازي عليه ايران درخصوص مسائل منطقهاي همراه با امريكا ميشود؟
در مورد برجام همراه با امريكا نميشوند اگرچه ترامپ هم توافق هستهاي را نقض نميكند چراكه چيزي هم عايدش نميشود. ترامپ با افزايش سياستهاي مخرب خود ترديدها را براي همكاري با ايران و سرمايهگذاري در كشورمان افزايش داده و ايرانهراسي را بيش از پيش كرده است. همچنين در موضوع تروريسم و حفظ امنيت اسراييل قاعدتا بازيهاي جديدي را به راه خواهد انداخت. اين مسائل موجب ميشود تا اروپا به بازي امريكا براي كاهش حضور در ايران تن بدهد.
يك كميته دايمي در اتحاديه عرب با موضوع ايران كار خود را با بيانيهاي ضدايراني آغاز كرده است. تا چه اندازه اين احتمال وجود دارد كه متحدي مانند عربستان سعودي در كنار اسراييل، ترامپ را به منزوي كردن ايران به واسطه تشديد تحريمهاي غيرهستهاي ترغيب كند؟
متاسفانه سياستهاي منطقهاي ما مقداري با ضعف روبهرو شده است. ايران بايد از ظرفيتها و ابزارهاي منطقهاياش بيشتر استفاده بكند. ما در دو، سه سال گذشته تمركزمان بيشتر معطوف به مذاكرات هستهاي بود كه البته لازم و ضروري بود ولي از منطقه نيز غفلت كرديم. فاصله ميان ايران و اعراب بيشتر شده است...
فكر نميكنيد علت اصلي افزايش فاصله ميان ايران و اعراب...
علت اصلي اين فاصله ما نيستيم بلكه سياستهاي غلط عربستان سعودي در سوريه، يمن، عراق و ديگر كشورهاي منطقه است كه فاصله را ميان تهران و رياض افزايش داده و به تبع آنها، كشورهاي حوزه خليج فارس هم از ايران دورتر شدهاند. كميته دايمي ضدايراني در اتحاديه عرب را نيز به اتهامات واهي، نامربوط و بيربط محكوم كرده است. كشوري كه در منطقه مداخله ميكند، ايران نيست بلكه عربستان سعودي است. اين رياض است كه نيروهاي نظامي و امنيتياش را در بحرين پياده كرده و عليه يمن جنگ راه انداخته و در سوريه، جنگ نيابتي ايجاد كرده است. ايران در 38 سال گذشته هيچ اقدام نظامياي عليه همسايگان خود و ديگر كشورها انجام نداده است. با اين وجود، ترامپ و دولت افراطي او، اميد جديدي در عربستان سعودي ايجاد كرده و آنها به كارشكنيهايش ادامه ميدهند. عربستان سعودي به پروندهسازيهايش عليه ايران ادامه ميدهد تا آن را نزد اربابشان، امريكا ببرد.
همه نشانهها از احتمال نزديكي روسيه و امريكا حكايت ميكنند. در شرايطي كه مسكو و واشنگتن روابط خود را به يكديگر نزديك كنند، اين نزديكي چه فرصتها و تهديدهايي را ايجاد ميكند؟ بخشي از اتهامات درباره فعاليتهاي منطقهاي ايران درباره سوريه است. با توجه به همكاري ايران و روسيه در سوريه آيا روسها ميتوانند موضع امريكاييها را در اين باره بهبود ببخشند يا آنكه ايران كارت معاملهاي ميان مسكو و واشنگتن خواهد شد؟
اينكه روابط مسكو و واشنگتن به سرعت بهبود پيدا كند، من ترديد دارم. البته در برخي از زمينهها نشانهها در تلطيف شدن روابط وجود دارد و احتمالا اين مساله رخ خواهد داد. هرچند ترامپ تمايلش را براي همكاري و نزديكي با روسيه اعلام كرده است ولي ساختار امريكا و حتي تيم او ضد روسي است. كنگره امريكا هم علاقهاي به نزديكي بيش از حد ميان واشنگتن و مسكو ندارد. روابط ميان امريكا و روسيه چه بهبود پيدا بكند و چه بهبود پيدا نكند، ما نبايد به هيچوجه سرنوشت خودمان را به روابط دو كشور ديگر گره بزنيم. با اين وجود، روسها هم مانند اروپاييها در برخي زمينهها با امريكاييها همراه ميشوند و در برخي زمينهها، خير. مثلا در مورد برجام، روسها نميخواهند توافق هستهاي از بين برود و هشدار دادند كه تحريم جديدي اعمال نشود ولي مسائل منطقهاي، حكم دو لبه را دارند. مساله مهم، توانمندي داخلي است. هماينك بيش از هر زمان ديگري نيازمند وحدت و اجماع و وفاق ملي است. اين مساله، تنها راه تامينكننده منافع ملي است.
امريكا روز گذشته برخي شركتها و افراد ايراني را مورد تحريم خود قرار داد. چقدر اين تحريمها ميتواند برجام را تحت تاثير قرار بدهد؟
قطعا اين تحريمها نقض برجام است. البته نقض برجام از زمان دولت قبل آغاز شد؛ هنگامي كه اوباما تمديد قانون ايسا را وتو نكرد، برجام نقض شد. تحريمهاي جديد هم اگر اعمال شوند، آنها هم با دستورالعمل رهبري و هم با مواضع ايران در تضاد است. آن اقدامات برجام را تهديد ميكند و علامتي شديد براي شركتها و بانكهاي اروپايي است تا براي همكاري با ايران، راه احتياط را در پيش بگيرند.
آيا امريكا با تحت فشار قرار دادن ايران و اعمال تحريمهاي مختلف به بهانههاي غيرهستهاي به دنبال نااميد كردن ايران از توافق هستهاي است تا تهران خود از برجام خارج شود؟
ترامپ از توافق هستهاي متنفر است ولي از تبعات پاره كردن آن آگاه است و همين موجب ميشود تا آن را نقض نكند ولي شايد او ميخواهد فشارها را افزايش بدهد تا ايران كاري در اين باره بكند و همين مساله موجب ميشود تا ما آگاهانه و با توجه به تبعات آن، اقدامي را انجام بدهيم. اقدام ما بايد متناسب با اقدام طرف مقابل باشد.