• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3744 -
  • ۱۳۹۵ يکشنبه ۲۴ بهمن

رسول منتجب‌نيا در گفت‌وگو با «اعتماد»:

راي امروز روحاني از 92 بيشتر است

مريم وحيديان

رسول منتجب‌نيا، قائم‌مقام حزب اعتمادملي و از ياران ديرين امام خميني معتقد است اصلاح‌طلبان بايد يكپارچه از روحاني حمايت كنند و امروز در جبهه اصلاحات كسي در اين حمايت ترديد ندارد. او همچنين تخريب‌هايي كه مخالفان دولت انجام مي‌دهند را داراي نتيجه معكوس ارزيابي مي‌كند و مي‌گويد بي‌اخلاقي‌ها نمي‌تواند بر نظر و راي مردم اثر بگذارد. او تداوم موفقيت اصلاح‌طلبان را در حفظ انسجام آنان مي‌داند و مي‌گويد در انتخابات شوراهاي شهر و روستا به دليل گستردگي آن در سراسر كشور ممكن است اختلاف سليقه‌هايي بروز كند اما بايد آن را مديريت كرد. منتجب‌نيا همچنين آينده سياست‌ورزي اصلاح‌طلبان بدون آيت‌الله هاشمي را رخدادي سخت اما شدني مي‌داند. او مي‌گويد راه و تفكر هاشمي با فوت او از بين نمي‌رود و اگرچه فقدان آيت‌الله هاشمي سخت است اما مي‌توان تفكرات وي را پيگيري و اجرا كرد.

 

‌ در انتخابات 96 اصلاح‌طلبان چه كاري بايد براي ادامه مسيري كه در سال 92 انتخاب كردند، انجام دهند؟ بهترين استراتژي اصلاح‌طلبان در انتخابات آتي را چه مي‌دانيد؟

بارها گفته شده رمز موفقيت اصلاح‌طلبان و اعتدالگرايان وحدت و انسجام‌شان است. همچنين بها دادن به عموم مردم و حركت در مسير مطالبات‌شان، اهميت به تشكل‌هاي سياسي، ان‌جي‌او‌ها و جمعيت‌هاي مردمي. توجه كردن از جمله هويت و رموز موفقيت اصلاح‌طلبان بوده و هست. سپس مديريت كردن جريان اصلاحات اهميت پيدا مي‌كند. مديريت بايد به گونه‌اي باشد كه وحدت و انسجام به وجود‌ آيد.

‌ با توجه به كنش‌هاي اخير انتخاباتي جريان اصولگرا و تشكيل جبهه مردمي نيروهاي انقلاب درون اين جريان سياسي، انتخابات 96 چه شكل و هيبتي به خود خواهد گرفت؟ آيا اين جريان سياسي مي‌تواند مشكلات و نقصان دو انتخابات پيشين را در سازوكار جديد حل و فصل كند؟

نيروهاي اصلاح‌طلب و اعتدالگرا بحمد‌الله از تجربيات گذشته بهره گرفته‌اند و انسجام و اتحاد پيدا كرده‌اند. به احتمال قريب به يقين لااقل در مورد نامزد رياست‌جمهوري اختلاف نظري در بين اين جريان گسترده وجود نخواهد داشت. جريان اصلاحات از آقاي دكتر روحاني حمايت خواهد كرد و او نيز به احتمال بسيار بالا خواهد توانست با رايي به مراتب بالاتر از سال 92 سكان قوه مجريه را در دست بگيرد. جريان اصولگرا منهاي تعدادي از چهره‌هاي شاخص آنها كه از آقاي روحاني حمايت يا لااقل سكوت كرده‌اند و تعدادشان چندان زياد نيست، هرچه تلاش مي‌كنند به وحدت نظر برسند تاكنون موفق نشده‌اند. احتمال زياد است كه اين جريان سياسي در ماه‌هاي باقيمانده نتواند به وحدت فراگير دست پيدا كند. چرايي اين امر در انگيزه‌هاي مختلف طيف‌ها و گروه‌هاي سياسي اين جريان نهفته است. بخشي از جريان اصولگرا به حكم وظيفه ملي و سنتي كه احساس مي‌كردند وارد صحنه مي‌شوند و كانديدايي را مشخص كرده و به مردم معرفي مي‌كنند. آنها معتقدند كه با كانديداتوري به وظيفه خود عمل مي‌كنند؛ چه اين كانديدا راي بياورد و چه نياورد. بخشي از جريان سنتي اصولگرا چنين كنشي در انتخابات آتي خواهند داشت. طيف ديگر تند و افراطي اين جريان سياسي نمي‌خواهند فقط بر حسب وظيفه وارد ميدان شوند، بلكه داعيه موفقيت و پيروزي در انتخابات دارند. اين انگيزه در آنها قوي است يا حداقل هدف‌شان اين است كه آراي آقاي روحاني را بشكنند و از اقتدار و صلابت او در دوره دوم رياست‌جمهوري‌اش بكاهند. گروه ديگري از اصولگرايان كه هواداران آقاي احمدي‌نژاد هستند، بعيد است بتوانند با اصولگرايان سنتي كنار بيايند و حتي با اصولگرايان افراطي نيز همگام نمي‌شوند. به جرات مي‌توان گفت كه طيف هوادار احمدي‌نژاد در جريان اصولگرا در اين انتخابات با طيف تند و افراطي اين جريان سياسي ائتلاف نخواهند كرد. هدف آنها نه رسيدن به رياست‌جمهوري است و نه ضربه زدن به آراي آقاي روحاني. آنها براي عرض اندام، نشان دادن خودشان و ابقاي جايگاه سياسي خود در جامعه دست و پا مي‌زنند و حركتي را سامان مي‌دهند. پيش از انصراف آقاي احمدي‌نژاد اين دسته اميد داشتند كه در انتخابات پيروز شوند اما با كناره‌گيري او مايوس هستند و كانديدايي را براي معرفي ندارند. لذا آنها فقط به اين دليل كه از عرصه سياست و افكار عمومي حذف نشوند، كانديدايي را مطرح مي‌كنند. از اين رو لااقل سه دسته در بين اصولگرايان شكل مي‌گيرد كه ممكن است هيچ كدام با هم كنار نيايند و همچنين ممكن است كه دو تا از آنها كنار بيايند. جبهه مردمي نيروهاي انقلاب تاكنون نتوانسته چنين وحدتي را ايجاد كند. ضمن اينكه اين جبهه با يك اسم جديد نمي‌تواند در جامعه كشش ايجاد كند يا كانديداي مورد نظر مردم را مشخص كند. اين عناوين چندان كارساز نيست. با توجه به آنچه از وضعيت اصولگرايان نمايان است، وحدت را به دست نخواهند آورد و آراي آنها پراكنده خواهد شد. از اين رو آقاي روحاني در انتخابات 96 رقيب قدرتمند و قابل طرحي نخواهد داشت. آنچه مهم است اين است كه افكار عمومي سامان گيرد و مردم حضور گسترده در صحنه انتخابات داشته باشند. اگر مردم در انتخابات حضور فعال داشته باشند، با حمايت‌هايي كه اصلاح‌طلبان و اعتدالگرايان از آقاي روحاني داشته‌اند، پيروزي چندان بعيد نيست. ضمن اينكه آيت‌الله هاشمي تا روز‌هاي آخر عمر از آقاي روحاني حمايت كرده و ادامه رياست‌جمهوري ايشان را توصيه مي‌كرد. ايشان به ما گفته بود كه دغدغه بسياري در مورد انتخابات سال 96 دارد و به ما توصيه مي‌كرد كه همه اصلاح‌طلبان و اعتدالگرايان دست به دست هم دهند و از آقاي روحاني حمايت كنند تا او راي بالايي را بياورد. با وجود چنين پتانسيل‌هايي فكر مي‌كنم آقاي روحاني مي‌تواند با راي بالايي در اين دوره نيز در راس قوه مجريه قرار گيرد.

‌ برگزاري يك انتخابات رقابتي و با رعايت اخلاق سياسي چقدر مي‌تواند در پيروزي كانديداي رياست‌جمهوري اصلاح‌طلبان موثر باشد؟

يكي از رموز و عوامل رشد و توسعه جامعه ورود رقابت سالم سياسي در انتخابات است. وقتي بين احزاب و جناح‌ها رقابت تنگاتنگ بر سر گرفتن يك كرسي انتخابي وجود داشته باشد، مردم قدرت انتخاب‌شان بالا مي‌رود و در نتيجه آن نامزد پيروز نيز فردي كارآمد خواهد بود كه با آگاهي مردم انتخاب شده است. ليكن اين مساله مشروط بر اين است كه در عين اينكه رقابتي تنگاتنگ ايجاد مي‌شود با رعايت اخلاق سياسي باشد. متاسفانه جامعه سياسي ما از اين نظر مسموم است و تا حد زيادي از اخلاق فاصله گرفته است. برخي از سياسيون تصور مي‌كنند فعاليت سياسي به معناي زير پا گذاشتن اخلاق است يا رقابت سياسي به معناي دشمني كردن و خصومت است كه هر كاري مانند دروغ گفتن، تهمت زدن و تخريب رقيب در آن مجاز مي‌شود. خطر از اين روزنه سر مي‌كشد. با اين حال در اين رابطه اميدي وجود دارد و آن اين است كه مردم نشان داده‌اند كه با بد اخلاقي‌هاي سياسي چندان مانوس نيستند و در برابر بداخلاقي‌هاي سياسي عكس‌العمل نشان مي‌دهند. در دوره‌هاي مختلف انتخابات ديديم كه هر گاه طرفداران يك كانديدا بداخلاقي كرده‌اند، مردم به آنها پشت مي‌كنند. لذا آنهايي كه امروز دست به تخريب جناح‌ها يا چهره‌هاي سياسي مي‌زنند، نمي‌توانند موفق شوند. ماه‌ها است كه اصولگرايان شروع به تخريب دولت آقاي روحاني كرده‌اند با اين نيت كه راي او در انتخابات 96 پايين بيايد. چنين مساله‌اي تاثيري منفي بر جامعه خواهد گذاشت. علاوه بر اينكه نفس بداخلاقي يك ضد ارزش و غير شرعي و غيرانساني است، تاثيرش بر جامعه نيز معكوس است. لذا اين آقايان دچار اشتباه شده‌اند. در انتخابات آتي آنها بايد اخلاق مدارانه نقد كنند، از امتيازات و برنامه‌هاي خود بگويند تا مردم به آنها رو بياورند.

‌ با چه شعارها و كانديداهايي ممكن است جريان رقيب بتواند راي آقاي روحاني را بشكند؟

رقيب وقتي تلاش مي‌كند غير اخلاقي عمل كند، نقاط ضعف طرف مقابل را مي‌گويد و مردم را عليه او مي‌شوراند. طبيعي است كه اگر فردي در قدرت است و ضمنا سكان اجرايي كشور در دست او است، هم ضعف و نقص دارد و هم انتظارات فراوان مردمي نسبت به او وجود دارد كه نتوانسته به همه آنها پاسخ دهد. پيدا كردن نقطه ضعف از رييس‌جمهور مستقر دشوار نيست اما اين مساله دليل نمي‌شود كه چشم بر نقاط قوت او ببنديم. تا به حال اصولگرايان تلاش كرده‌اند كه نقاط ضعف تيم دولت و اطرافيان رييس‌جمهور را برجسته كنند. اگر نقطه ضعفي هست آن را بيان كنند يا اگر نيست شايعاتي را طرح كنند. برادر رييس‌جمهور يا پسر يكي از معاونينش را هدف قرار مي‌دهند و اگر يك چك برگشتي داشته مي‌خواهند از اين طريق دولت را تضعيف كنند. اگرچه اين رويه اصولگرايان در گذشته نيز وجود داشته است اما با نزديك شدن به انتخابات شدت گرفته است. از ديگر عواملي كه مخالفان دولت بر آن تكيه مي‌كنند اين است كه بر وعده‌هاي رييس‌جمهور كه هنوز كاملا جامه عمل نپوشيده، تاكيد كنند. آنها بدون اينكه نقاط قوت را بيان يا ريشه‌يابي كنند كه موانع و مشكلات سر راه رييس‌جمهور چه بوده است دست به تخريب دولت و رييس‌جمهور مي‌زنند. آنها كارشان تحليل واقعي نيست بلكه هدف‌شان تخريب است و در جهت فضاسازي است. آنها در مواردي مثل معشيت كه چشم مردم به آن دوخته شده است تاكيد مي‌كنند. دولت و به خصوص ستاد آقاي روحاني بر اين مسائل بايد تمركز كرده و اخلاق‌مدارانه و با صداقت شرح ماوقع كنند. دولت بايد نقاط قوت زمامداري‌اش را بيان كند. ما نسبت به رقيب و حتي دشمن نبايد از مرز عدالت عبور كنيم. اين منطق قرآن است. لااقل اگر نقاط ضعف دولت را بيان مي‌كنيم؛ از نقطه قوت آن نيز
بگوييم.

‌ جريان اصلاحات بعد از فوت آيت‌الله هاشمي دچار چه گرفتاري‌هايي خواهد شد و آيا سياست ورزي آنها بايد تغييراتي داشته باشد يا خير؟

جريان اصلاحات قائم به اشخاص نيست بلكه يك طرز تفكر، گفتمان، مكتب و روش است. از زماني كه انقلاب شده اين مكتب به وجود آمده و روز به روز هم عمق بيشتر و گسترش پيدا كرده است. با رفتن يك شخصيت ممكن است پشتوانه‌ها تضعيف شوند و از اقتدار جريان اصلاحات كم شود اما اين به آن معني نيست كه راه گم شود؛ اين مسير بي‌رهرو بماند يا مردم دچار سردرگمي شوند. آيت‌الله هاشمي انصافا پشتوانه قدرتمندي براي مردم، نظام و به خصوص اصلاح‌طلبان و اعتدالگرايان بود. بودن ايشان موجب آرامش و اطمينان خاطر براي‌مان بود. اين مساله اما به اين معنا نيست كه آنچه هاشمي در عرصه سياست كاشته بود نابود شده باشد و ادامه راه غير ممكن باشد. تفكر ايشان مشخص بود و امروز هم دولت و بسياري از مسوولان در مسيري كه هاشمي قدم برمي‌داشت، حركت مي‌كنند. بايد تلاش شود كه فكر هاشمي و هاشمي‌ها زنده بماند كه قطعا همين‌طور است. ممكن است افراد و صاحبان افكار و عقايد نباشند اما تفكرات آنها با رحلت‌شان همچنان وجود خواهد داشت. به خصوص اگر تفكري مترقي و مردمي باشد، ماندگار خواهد بود.

‌ با توجه به وضعيت كنوني آيا اصلاح‌طلبان مي‌توانند در انتخابات شوراهاي اسلامي شهر و روستا هم به وحدت برسند و ليست واحد ارايه كنند؟

بله. در انتخابات رياست‌جمهوري هيچ اختلافي بين اصلاح‌طلبان و اعتدالگرايان وجود نخواهد داشت و همه با قدرت و قوت از آقاي روحاني حمايت خواهند كرد. در انتخابات شوراها كه در سراسر كشور برگزار مي‌شود و كمي پيچيده است اگر اختلاف نظري هم به وجود بيايد نبايد آن را به معناي از بين رفتن انسجام تعبير كنيم. بايد تلاش شود كه روي مشتركات وحدت شود. اگر در شهرستاني دو جريان در اردوگاه اصلاحات وجود دارد بايد بر اساس مشتركات ليستي واحد ببندند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون