درباره گردشگري سياه
سفر بر مدار اندوه
الهام معيني جزني
در دهه 90 ميلادي، در حالي كه بخش عظيمي از ادبيات و تبليغات گردشگري حول محور مقاصد تفريحي، شاد و سرگرمكننده ميچرخيد، متخصصان با فرآيندهاي تراژيكي چون جنگ، مرگ و غم از گونه جديد گردشگري سخن گفتند كه بعدها آن را گردشگري سياه ناميدند. گفته ميشود تاريخچه گردشگري سياه يا تلخ به يونان باستان برميگردد؛ آن زمان كه مردم به ديدن شهرها و مردمان جنگزده ميرفتند. به هرحال از زمان روميان باستان تاكنون، اين نوع گردشگري تغييراتي را كرده است و اكنون به انواع مختلفي چون، گردشگري جنگ (بازديد از سايتهاي جنگي و اردوگاههاي مرگ) گردشگري حبس (زندانهاي معروف) و گردشگري بلاياي طبيعي و مصيبتهاي غيرعادي تقسيم شده. سايت هولوكاست آشووتز بوركتناو، بيمارستان متروكه حادثه چرنوبيل اوكراين، زندان آلكاتراز در سانفرانسيسكو، ويرانههاي پمپئي پس از فوران آتشفشان ايتاليا، دشتهاي مردگان در كامبوج، موزه مرگ لسآنجلس، بناي يادبود حادثه 11 سپتامبر و گورستان كراسبونز لندن از مصاديق اين نوع گردشگري در جهان است. در ايران نيز پتانسيلهاي متعددي از اين گردشگري وجود دارد كه ميتواند به عنوان مقصد گردشگري سياه شناخته شود و حتي گردشگران جهاني را به سمت خود بكشاند. موزه عبرت، موزه شهدا، زندان قصر، ريگ جن در استان سمنان، تمامي آثار مربوط به بقاياي جنگ تحميلي در سه استان خوزستان، ايلام و كرمانشاه كه بهطور مستقيم درگير جنگ بودند، شهر بم، كوههاي خلج مشهد و باغ سنگي درويشخان در سيرجان تنها نمونههايي از اين مقاصد هستند. مكانهاي معروفي كه هركدام دنيايي از قصه در سينه خود دارند و جاذبههايي از جنس ديگر را در پيش روي بازديدكنندگان قرار ميدهند. در زمانهاي كه نوع بشر، به دنبال پيداكردن راهي براي شاد زيستن است، از نظر بسياري از متخصصان، گردشگري سياه آمده تا در پس خشونت، مرگ يا درد و آلام پاشيده شده در بطن آن، فرصتي پيدا كند براي شناختن اين رنجها و حس همدلي با مردمان درگير آنها. هرچند در مقابل هستند كساني كه به اين نوع گردشگري روي خوش نشان نداده و معتقدند تركيب تفريح و اينگونه وقايع، نه تنها غيراخلاقي بوده و بلكه باعث كم اهميت شدن مصيبتها ميشود.