مهدي روزخوش
ليگ شانزدهم فوتبال ايران به روزهاي پاياني خودش رسيده و قهرمان خود را شناخته است. پرسپوليس با پيروزي 2 بر صفر مقابل ماشينسازي تبريز، سه هفته مانده به پايان رقابتها، جشن قهرماني گرفت و ماشينسازي تبريز هم به ليگ يك سقوط كرد. البته اين فقط بخشي از اتفاقات ليگ فوتبال امسال فوتبال ايران بود؛ ليگي كه از 4 مرداد 95 آغاز شد و در 14 ارديبهشت ماه 96 آخرين هفته خود را سپري ميكند. هرساله وقتي ليگ برتر فوتبال ايران آغاز ميشود همه خانواده فوتبال انتظار دارند كه ليگي جذابتر و باكيفيتتر نسبت به فصل گذشته ببينند. وقتي ليگ شانزدهم فوتبال ايران آغاز شد خيليها تصور نميكردند سپاهان، تراكتورسازيتبريز، استقلال يا حتي استقلال خوزستان كه قهرمان ليگ شده بود، روزهاي خوبي را سپري نكنند اما در حالي كه تراكتورسازي تا چند هفته براي كسب عنوان قهرماني با پرسپوليس رقابت كرد، به يكباره كنار كشيد تا رقيبش پرسپوليس بيدغدغه امتيازات را براي كسب عنوان قهرماني كسب كند. در نهايت هم شاگردان برانكو سه هفته پيش از پايان ليگ براي سومين بار قهرمان ليگ برتر فوتبال ايران شدند.
براي بررسي وضعيت ليگ امسال با بيژن ذوالفقارنسب همكلام شديم تا نظرات اين كارشناس فوتبال را جويا شويم.
به عنوان سوال اول ميخواهيم نظرتان را به طول كلي راجع به ليگشانزدهم بفرماييد.
امسال نسبت به گذشته در خيلي از مسائل پيشرفتهاي چشمگيري داشتهايم. هم امتيازات تيمها در ميانه جدول به يكديگر نزديك و هم حساسيت بازيها بيشتر شده بود. البته از نظر كيفيت فني هم شاهد پيشرفتهاي چشمگيري بوديم كه بايد به آن اشاره كنيم. تيمهاي ما بازيهاي به مراتب باكيفيتتري نسبت به گذشته ارايه ميدهند. اين موضوع باعث ميشود در آينده به پيشرفت فوتبالمان اميدوار شويم.
در ابتداي فصل اعتراضات زيادي به داوري انجام ميشد و خيلي از مربيان شكستهايشان را به گردن داور ميانداختند. نظر شما در اين باره چيست؟
امسال داوران ما سن كمتري نسبت به گذشته داشتند و كميته داوران به سمتي حركت كرد كه داورانش را جوان كند. قبول دارم از ابتدا اعتراضاتي به داوران انجام ميشد اما من به طور كلي روند قضاوت آنها را بسيار مثبت ارزيابي ميكنم. فكر ميكنم بايد سعي كنيم به داوران بيشتر احترام بگذاريم و اينگونه نباشد كه پس از هر شكست به جامعه داوري اعتراض كنيم. به هر حال بايد بپذيريم داوران ما انسان هستند و گاهي اشتباه ميكنند اما همه اين اشتباهات سهوي بوده است.
همه ساله ليگ ايران به گونهاي بود كه قهرمانش در بازي آخر فصل مشخص ميشد اما امسال پرسپوليس از ساير رقبا فاصله گرفت و سه هفته مانده به پايان ليگ، قهرمانياش را قطعي كرد. ميخواهيم نظرتان را درباره اين موضوع بدانيم.
به نظر من نيم فصل دوم پرسپوليس نسبت به نيم فصل اول خيلي بهتر بود. آنها با مديريت درست و مناسب تيم را رهبري كردند تا در مسير درست حركت كنند. فكر ميكنم بازيكنان اين تيم به يك خودباوري رسيده بودند تا قهرمان شوند. آنها در طول بازيها آرايش تيمي مناسبي را داشتند و در همه مسابقهها ميديديم كه سبك خاصي از فوتبال را ارايه ميدهند. پرسپوليس از همان ابتدا هم فصل را خوب شروع كرده بود، همان طور كه با آغاز نيم فصل دوم، استارتش را براي قهرماني زد.
البته پرسپوليس حواشي كمتري نسبت به ساير تيمها داشت. اين موضوع را چقدر در قهرماني اين تيم موثر ميدانيد؟
بالاخره بايد بپذيريم حواشي براي تيمها خوب نيست. وقتي تيمي حاشيه كمتري داشته باشد قطعا ميتواند موفقتر باشد. پرسپوليس در اين كار بسيار موفق بود و برانكو توانست تيمش را از حواشي دور كند.
مهمترين عامل را در قهرماني پرسپوليس چه ميدانيد؟
انگيزه بالاي بازيكنان پرسپوليس مهمترين عامل قهرماني اين تيم بود. البته برانكو به خوبي ميدانست در ليگ، بازيكنانش بايد از آمادگي بدني بالايي برخوردار باشند. به خاطر همين موضوع از يك طرف تمرينهاي ويژهاي براي بدنسازي تيمش در نظر گرفت كه يكي از عوامل موفقيت پرسپوليس محسوب ميشود.
بعضي از كارشناسان بر اين باورند كه ابتدا تراكتورسازي، استقلال، سپاهان، شرايط خوبي را در ليگ نداشتند و به همين خاطر پرسپوليس از فرصت استفاده كرد و به قهرماني رسيد. آيا شما اين مساله را قبول داريد؟
اين استدلالها گهگاه در فوتبال ما انجام ميشود. بايد قبول كنيم سال قبل هم پرسپوليس شايسته قهرماني بود و فقط به خاطر تفاضل گل نتوانست به اين عنوان دست پيدا كند. من فكر ميكنم در ليگ حرفهاي نبايد اينگونه از استدلالهاي غير واقعي و غير مستند استفاده كنيم. پرسپوليس امسال به خاطر شايستگيهايي كه داشت قهرمان شد و نبايد شايستگيهاي اين تيم را فراموش كنيم.
ليگ امسال چه تفاوتي نسبت به قبل داشت؟
همانطور كه در ابتداي صحبتهايم گفتم در موارد زيادي شاهد پيشرفت فوتبالمان بوديم؛ پيشرفتهايي كه ما را به آينده اميدوار كرده است. برنامهريزي بازيها به گونهاي بود كه همه از قبل ميدانستند چه ساعتي و در كجا بايد بازي كنند. تماشاگران هم به نوعي با فوتبال آشتي كردهاند و در بيشتر بازيها شاهد حضور تعداد زيادي از تماشاگران بوديم. فكر ميكنم خيلي از تيمها از نظر فني پيشرفت بسيار خوبي داشتند. در كل اينها همه نكات مثبت ليگ ما بود اما نكات منفي هم وجود داشت كه مهمترين آن تعطيلات بيوقفه ليگ به خاطر تمرينهاي تيم ملي بود. درست است كه تيم ملي در مسير صعود به جام جهاني قدم برميدارد اما به هر حال اردوهايي كه برگزار كرده است باعث تعطيلي ليگ شد و اين تعطيلات روي كيفيت بازيها تاثير گذاشته بود.
شما به حضور تماشاگران در ورزشگاهها اشاره كرديد اما متاسفانه در خيلي از ورزشگاهها شاهد فحاشي هواداران به بازيكنان هستيم. به نظر شما براي حل اين مساله چه كاري بايد انجام شود؟
باشگاهها نقش بسيار مهمي در اين زمينه بازي ميكنند. اگر با يك برنامهريزي درست فرهنگسازي صورت گيرد مطمئنا كمتر شاهد اينگونه بياخلاقيها خواهيم بود. به طور مثال وقتي من اخبار را دنبال ميكردم خيلي تاسف خوردم كه چرا در تبريز اينگونه عليه بازيكنان فحاشي شده است. به هر حال فوتبال يك سرش برد و يك سرش باخت است. بايد جنبه باخت داشته باشيم. فدراسيون فوتبال ميتواند با كمك باشگاهها در اين زمينه كار كند كه كمتر شاهد فحاشيها باشيم. اگر روزي به اين مهم دست پيدا كنيم، مطمئنا بيشتر از فوتبال لذت ميبريم.