اميد درمانست
ديبا داودي
گفته ميشود بيشترين نرخ افزايش تورم در دولتها به دولت نهم و دهم بر ميگردد. به دورهاي كه قيمت همهچيز چندبرابر شده بود. از نرخ گوشت و مرغ تا اتومبيل و دارو كه البته ابتدا بايد ميكوشيديم به آن دسترسي پيدا كنيم و بعد به فكر پرداخت هزينه خريدش باشيم. دورهاي كه وعده داده شد پول نفت بر سر سفرههايمان بيايد؛ دورهاي كه گفته ميشد مساله جوانان، اشتغال است و نه كمحجابي و بدحجابي؛ دورهاي كه بنا بود هيچ وعدهاي از دولت روي زمين نماند و يك به يك همگي اجرا
شوند.
دورهاي با شعار عدالتمحوري كه قيمت كاغذ بنا به افزايش بهاي دلار تا 40درصد بالا رفت و به تبع آن قيمت كتاب نيز حداقل دوبرابر شد. قيمت كتاب در حالي دو برابر شد كه اقشار مختلف جامعه براي «بقا» ميكوشيدند و توجه به سيراب كردن روح هنردوست در اولويت قرار نداشت. اين روند اما در دولت «تدبير و اميد» سير پيشين را ادامه نداد. اگرچه اوضاعي درخشان يا كارنامه فرهنگي مثالزدني با خود به همراه نياورد اما هرچه بود سدي بر سر راه پسرفت صنعت نشر قرار داد و اوضاع را بر مداري ثابت پيش راند. اتفاقات و رويدادهاي فرهنگي كه همچون اغلب كشورها با محوريت سينما و ورزش جلبتوجه ميكرد را به كتاب گره زد و پاي وزير و معاون و نمايندههايش را به كتابفروشيها باز كرد.
در رابطه با يارانهها سياست دولت بهطور چشمگيري تغيير كرد. بنكارتهاي رايگان به غير از بنكارتهاي اهل قلم، ملغي شد. در خصوص بنكارتهاي مشاركتي ارشاد و سازمانها، سهم ارشاد را كاهش داد و سهم دستگاههاي مشاركتكننده را افزايش داد و با اين سياستورزي بخشي از يارانهها به كتابفروشيها سوق داده شد. اتفاقي كه نتيجهاش حضور اكثريتي مردم و نه قشري خاص در كتابفروشيها بود. اتفاقي كه نتيجه نگاه مديريتي درست «دولت روحاني» محسوب ميشود و بذري در جانمان كاشت تا فراموش نكنيم: «هنوز با همه دردم اميد درمانست.»