مدرسهاي عليه ترامپ
نگار مفيد
دانشجويي روياييترين شغل دنياست؛ كمدغدغهتر از روزگار بزرگسالي و مستقلتر از روزهاي كودكي. همان زمان كه كم و بيش باخبر شدهاي دنيا دست كيست و ميداني كه يك رييسجمهور ميتواند جوانيات را از تو بگيرد. آنجاست كه دانشجويي تبديل به عجيبترين شغل دنيا ميشود. مخصوصا اگر بگذارند وقتي كه انتخاب رييسجمهور، تمام روياهايت را از تو گرفت، جايي براي بروز خشم و نگراني داشته باشي و اجازه بدهند براي روزهاي پيشرو فكر كني و فكرهايت نه از روي باد هوا كه از روي دغدغهاي به بزرگي كتابها و نظريهها باشد. چنين اتفاقي، در حال حاضر دانشگاه هاروارد و مدرسه كندي را به يكي از خبرسازترين اتفاقهاي دانشجويي تبديل كرده است. در همين فضاست كه دروس ضدترامپ به صورت رسمي به دانشگاه وارد ميشود و به جاي آنكه مسوولان دانشگاه در حال بررسي آن باشند، يك گروه از دانشجويان سالهاي بالاتر آن را مديريت ميكنند به اين اميد كه همدانشگاهيهايشان از اين بهت خارج شوند. مدرسهاي كه از آن حرف ميزنيم، در مدت زماني كوتاهتر از انتظار بيش از 10 هزار عضو پيدا كرده است و جوانهاي دانشجويي را در كنار خود جمع كرده كه ميخواهند از انتخاب دونالد ترامپ درس بگيرند. جوانهايي كه دلشان نميخواهد در سكوت از اين موقعيت بگذرند و ميخواهند بدانند «چگونه ساختار مناسبي براي اقدام ايجاد كنند؟» يا «چطور به مبارزه ادامه دهند؟» سرفصلهايي آنچنان جدي كه حتي صداي بزرگترها را درآورده است. همين بزرگترها هستند كه ميگويند: «نميدانستيم بچههايي در اين سن و سال دغدغههايي تا اين اندازه جدي دارند.» اما جديت براي هر نسل معناي متفاوتي دارد. براي جوانهاي اين روزهاي دانشگاه هاروارد، ايده چنين مدرسهاي از مجموعه كتابهاي هريپاتر جرقه زد. مدرسهاي كه اهالي هاگوارتز عليه ولدمورت، شخصيت بينهايت منفي مدرسه هريپاتر به راه انداختند. با اين تفاوت كه آنجا كار با جادو پيش ميرفت و اينجا در دنياي واقعي با خواندن و نوشتن و تفكر. آنها حتي نامهاي براي جي.كي.رولينگ نوشتند و از او خواستند تا به عنوان يك نويسنده ضدترامپ با آنها همراه شود اما هنوز نويسنده كتابهاي هريپاتر پاسخي به آنها نداده است. حالا باورتان ميشود؟ دانشجويي رويابخشترين شغل دنياست؛ شغلي كه ميتوان هر ايدهاي را در آن اجرايي كرد.