كودكان كار شهر تهران، فرزندان ناديده شده مديريت شهري
زهرا نژادبهرام
اولين معاون فرماندار زن تهران
شهر تهران با داشتن قريب به 9 ميليون نفر جمعيت ساكن و 73 هكتار وسعت شهري، متشكل از مجموعهاي از مسائل و مشكلات است كه مديريت شهري هوشمند متكي به رويكرد شورايي قادر به ساماندهي آن است.
هر يك از ما از تجربه رو به رو شدن با كودكاني كمسن و سال كه در تلاش براي كسب درآمد در كوچه پسكوچههاي شهر هستند را داريم. كودكاني كه اغلب زمان خود را در خارج از خانه سپري ميكنند و از حداقل امكانات رفاهي و آموزشي نيز بهرهاي نبردهاند. هر يك از اين كودكان كه ما چنين ساده و بيتفاوت از كنارشان گذر ميكنيم، ممكن است در صورت بذل توجه، به يكي از نخبگان جامعه بدل شوند و افتخارات بزرگي را نصيب خود و جامعه كنند. اينها سرمايههاي انساني هستند كه سالهاست زير پوست شهر به امرار معاش ميپردازند و به علت عدم برخورداري از پشتوانه مطلوب، هيچگاه نيز دم از نارضايتي نزدهاند. در شهر انسان محور، هر يك از افراد، به صرف انسان بودن از حقوق برابر و يكسان برخوردار خواهند بود و اين حقوق، همان حقوق شهروندي است كه بيگمان بسياري از ساكنان شهر، از حدود و ثغور آن بياطلاعند.
طبق آمار سازمان بهزيستي استان تهران، در تهران بيش از هفت هزار كودك كار وجود دارد. حدود نيمي از اين كودكان از استانهاي اطراف به تهران روي ميآورند و عمدهترين دليل روي آوردن به اين كار نيز معضلات و مسائل اقتصادي است.
براساس قانون 12 نهاد مسووليت همكاري و هماهنگي در قبال ساماندهي اين كودكان را به عهده دارند، اما مهمترين سازمان مسوول در قبال اين كودكان، سازمان بهزيستي است. البته پس از سازمان بهزيستي، شهرداري بهعنوان نهادي كه براساس آييننامه اجراي ساماندهي كودكان كار و خيابان، مامور به تخصيص و تجهيز فضاي فيزيكي مناسب جهت اجراي مراحل ساماندهي است، مسووليتي خطير به عهده دارد.
به طور كلي، مجموعه مديريت شهري به صورت عام و شوراي شهر بهطور خاص، از اختيارات و ظرفيتهاي مناسبي در ارتباط با مسائلي از اين قبيل برخوردارند. به طور مثال براساس بند 2 از ماده 71 «قانون تشكيلات، وظايف و انتخابات شوراهاي اسلامي كشور و انتخاب شهرداران مصوب 1375» بررسي و شناخت كمبودها، نيازها و نارساييهاي اجتماعي، فرهنگي، آموزشي، بهداشتي، اقتصادي و رفاهي حوزه انتخابيه و تهيه طرحها و پيشنهادهاي اصلاحي و راهحلهاي كاربردي در اين زمينهها جهت برنامهريزي و ارائه آن به مقامات مسوول ذيربط، برعهده اين نهاد است. همچنين بند 7 از همين ماده اقدام درخصوص تشكيل انجمنها و نهادهاي اجتماعي، امدادي و ارشادي را از وظايف شوراهاي شهر برشمرده است و در واقع اشاره به مسووليت شوراهاي شهر در ارتباط با NGOها و CBOها دارد. واقعيت آن است كه رويكردهاي مردمي و برآمده از بطن جامعه براي حل و فصل چنين مسائلي بسيار كارآمدي بيشتري خواهند داشت و شوراها نيز به عنوان نهادي مردمي و تجلي يافته براساس اراده مردم، در چنين محملي قرار گرفتهاند.
رويكردي كه طي ساليان گذشته نسبت به اين كودكان اعمال شده، عمدتا رويكردي مكانيكي و خشك بوده كه بر نگهداري از آنها متمركز شده است، حال آنكه براي تبديل اين قشر به نيروي محركه جامعه، بايد در جهت توانمندسازي آنها سرمايهگذاري شود و اين امري غيرقابل تحقق و دور از دسترس نخواهد بود. زيرا اغلب اين افراد، در شرايطي زيست كردهاند كه براي نجات و رهايي از آن، حاضر به يادگيري و تحت آموزش قرار گرفتن در دورههاي گوناگون هستند. بيتوجهي به اين كودكان، بيتوجهي نسبت به شهروندان و آينده اين شهر و كشور است. اين كودكان كه عموما از فقر آموزشي و بهداشتي رنج ميبرند بيش از هر چيز نيازمند بستري براي آموزش و تامين سلامت هستند لذا برجستهترين اقداماتي كه ميتوان براي اين كودكان با عنايت به قوانين ذكر شده انجام داد شامل موارد زير است:
1- ايجاد شبكههاي آموزشي خياباني با اتكا به توان تشكلهاي غيردولتي فعال در شهر تهران و آموزش و پرورش به منظور رفع فقر آموزش .
2- فعالسازي شبكههاي بهداشت شهرداري براي ارايه خدمات مجاني بهداشتي به اين كودكان و ايجاد واحدهاي سيار ارائه خدمات در قالب سفيران سلامت كه اين مهم ميتواند با كمك تشكلهاي غيردولتي عملياتي شود.
3- برقراري دورههاي مختلف آموزش و توانمندسازي كودكان متناسب با استعدادها و علايق هر يك از آنها.
در اين راستا جمعآوري اين كودكان يا ايجاد سرپناه براي آنها ضرورتي جدي است كه ميتواند در قالب كسب تجارب ديگر كشورها و بهرهگيري از ظرفيتهاي دانشگاهي كشور در يك همآوايي با بهزيستي صورت گيرد.