انتخابات ديپلماتيك در ايران
مهرداد پشنگپور
انتخابات دوره يازدهم رياستجمهوري اسلامي ايران از جهات گوناگون حايز اهميت است. اوضاع منطقه، نتيجه حاصله از انتخابات ايالات متحده امريكا نه صرفـا از حيث رياست دونالد ترامپ بلكه براي حاكميت تفكر تندرو بر فضاي سياسي اين كشور، اوضاع و احوال منطقه، وضعيت خاص سوريه، عراق و يمن، مقابله عربستان و دولت سعودي و دوران پسا برجام و عوارض و آثار ناشي از آن در داخل ايران و البته منطقه و فرامنطقه (بينالملل) جملگي موجبي است براي تمايز ويژه و اهميت خاص اين دوره از انتخابات رياستجمهوري در سال يكهزار و سيصد و نود و شش در ايران. همه اين موارد كه دليلي است براي اين تمايز، همه ناگزير از تدوين و تعيين و تعريف يك راهبرد دقيق براي سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران است كه ضرورتا نيازمند اجتناب از تنش است. تمام اين ميسر نيست مگر از طريق و وسيله ديپلماسي كه چون رزمي است در غبار. به همين دليل بيترديد و شايد با يقين بتوان چنين ادعا كرد: انتخابات دوره يازدهم رياستجمهوري متاثر از ديپلماسي و رييسجمهور يازدهم ناگزير از رعايت ديپلماسي هوشمندانه و سراسر خرد و عقلگرايي است. اين سخن هرگز در وراي مفهوم خودش هم معناي وادادگي و تساهل به معناي انفعال و تسليم نيست. بلكه دلالتي دارد بر ضرورت يك طرح منسجم ديپلماتيك براي فايق آمدن بر چالشهاي موجود و آنچه در انتظار رييسجمهور بعدي نشسته مانند طرح معلق تشديد تحريمها در سناي ايالات متحده امريكا تا زمان جلوس رييسجمهور آينده بر مسند رياستجمهوري. تجربه موفق دولت مستقر در به سرانجام رساندن يك نبرد ديپلماتيك در فرآيند مذاكرات منجر به تدوين و امضاي توافق مهم بينالمللي برجام از يكسو گواهي است بر اينكه سياست ورزي و اتكاي به فرآيند هوشمندانه ديپلماتيك نه تنها ميتواند منافعي را براي كشور و حتي منطقه و فراتر از آن، جهان فراهم آورد؛ از سوي ديگر به خوبي تجربه موفقي است كه ميتواند نقشه راهي باشد براي حل و فصل مناقشات موجود، رتق و فتق چالشهاي مبتلا به، تامين مصالح ملي، حفظ منافع كشور و اعاده حقوق تقويت شده كه بعضا در مواجهه با جهان و مقابله با دنيا از ملت ايران و اين سرزمين سلب شد. تجربهاي كه به وسيله آن حقوق هستهاي ايران به رسميت شناخته شد و آزادي ايران براي ورود به فناوري منطبق با قوانين بينالمللي پذيرفته شد و محدوديت ايران در اين فعاليت منحصر شد به نص قواعد و قوانين بينالمللي به جاي سليقههاي قدرتهاي بزرگ كه در بسياري موارد زمينهاي شدند براي باج خواهي و وسوسهاي براي ژاژخواهي دولتهايي كه براي مطالبه من غيرحق خود، هر بهانهاي را فرصت مغتنمي به حساب ميآورند. به اين ترتيب ديپلماسي از دو جهت بر اين انتخابات سايه افكنده است؛ نخست: امكان مقايسه توسل به روشهاي مسالمتآميز مبتني بر ديپلماسي با روشهاي تهاجمي براي ارتباط با دنيا. دوم: انتخاب برنامهاي كه در برگيرنده يك سياست خارجي كارآمد مبتني بر اصول و روشهايي كه برآورنده حداكثر منافع با حداقل هزينههاست. وجه مشترك و قدر متقن تمام اين روشها ديپلماسي است. بلوغ سياسي جامعه و تغيير خواسته بخش قابل توجهي از جامعه از مسائل صرفا اقتصادي به امور بالادستي و بنيادي موضوعي است كه در فرآيند انتخاب و انتخابات تاثير گذاشته است. اين بخش از جامعه كه غالبا بخش متوسط و متوسط بالاي جامعه هستند واجد تحصيلات عاليه و خواهان ارتقاي سطح كيفي زندگي خود هستند. مثلا شايد براي نخستين مرتبه باشد كه محيط زيست به دغدغه نامزدهاي رياستجمهوري ومطالبه مردم تبديل شده است. اين يعني دلهره معاش فقط مقصود انتخابكنندگان نيست و انتخاب شوندگان بايد به موضوعاتي فراتر از نان انديشه كنند. وقتي نان تنها مساله مهم نباشد و آرامش و امنيت و صلح مطمح نظر مردم قرارگيرد. به خاطر اين مساله ديپلماسي آشكار و پنهان بر انتخابات سايه افكنده است. ديپلماسي روش مطمئن و قابل اعتنايي است براي حل بحران و عبور از آن به علاوه اينكه؛ نخست مبنايي حقوقي دارد و قوانين حقوق بينالملل آن را نهتنها تشويق كرده بلكه آن را به عنوان راهحلي موثر براي حل و فصل بحرانهاي بينالمللي پذيرفته است. دوم؛ راهي است كمهزينه و به نسبت بسياري از روشهاي ديگر نزديكتر براي رسيدن به هدف و آنچه براي يك كشور مطلوب است. ديپلماسي ابزاري است موثر كه اسناد تحليل برنده حقوق كشور را كه به غلط كاغذ پاره انگاشته شده بودند را از حيظ انتفاع ساقط كند. در واقع ديپلماسي همان قيچي برندهاي بود كه براي بريدن كاغد ساخته وپرداخته شد. قرار گرفتن پرونده برجام در محور مناظره سياسي – فرهنگي نامزدهاي رياستجمهوري به اين معناست كه چگونه ديپلماسي مد نظر منتخب يازدهم خواهد بود؟ اينگونه برجام توانسته اثري ديگر از خود بر جاي بگذارد؛ معياري گرديده براي تشخيص سياست خردورزانه و فعال از سياستي آشفته و توام با تهاجم. ديگر آنكه انتخابات پيش رو را آميخته با ديپلماسي كرده است. در هر دو حالت محكي شده است مطمئن براي تشخيص! به همين دليل در اين انتخابات تمام شش نامزدي كه براي جلوس بر كرسي رياستجمهوري خود را به ميانه ميدان آوردهاند نا خواسته ناگزير از اعلام موضع در برابر اين توافق قرن هستند. اينچنين تعيين موضع از حيث سياسي الزاما به معناي اين نخواهد بود كه منتخب بعدي بايد آن را سند مقدس پنداشته و آن را وحي مُنْزل در نظر بگيرد اگرچه از حيث حقوقي مكلف به رعايت آن است، ليكن اهميت اين اعلام موضع در اين است كه نگرش و نحوه مواجهه كانديداها را در سياست خارجي مشخص و آشكار ميكند. به اين ترتيب نقش و اهميت ديپلماسي در اين انتخابات به خوبي برجسته و چشمگير است. اين نقش در مطالبه مردم نيز به خوبي قابل فهم است و به اين اعتبار شايد بيربط نباشد كه اين انتخابات را انتخاب ديپلماتيك بدانيم.