سقف راي اصولگرايان چقدر است؟
با راي 10 ميليوني به دنبال انتخابات دو مرحلهاي!
گروه سياسي| «ريزش آراي قاليباف و افزايش آراي رييسي» عنوان پرسشي بود كه دليل آن را از چند كارشناس سياسي اصلاحطلب و اصولگرا جويا شديم. موضوعي كه در روزهاي پس از برگزاري مناظرههاي انتخاباتي در نمودارهاي رشد آراي كانديداها نمايان شد. در ادامه نظرات سه تن از چهرههاي فعال سياسي اصلاحطلب و اصولگرا ميآيد:
رشد راي رييسي، پديده نيست
ناصر ايماني
برخلاف آنچه كه همگان ميپندارند كه راي قاليباف پس از مناظره به نفع ابراهيم رييسي ريزش داشته است اما من معتقدم كه هيچ تغييري در آراي قاليباف روي نداده بلكه اين آراي رييسي است كه رشد قابلتوجهي را به خود ديده است. ابراهيم رييسي در حال حاضر كانديدايي است كه رشد آراي او از تك رقمي به دو رقمي افزايش يافته كه علت آن هم عدم شناخت جامعه نسبت به او در ابتداي حضور در رقابتهاي انتخاباتي است. در واقع در بين 4 نامزد مطرح از ميان 6 نامزد اين انتخابات، رييسي نسبت به روحاني، جهانگيري و قاليباف كمتر شناخته شده بود. اما با شركت در اين مناظرهها با انجام سفرهاي استاني و برنامههاي مختلف تلويزيوني طبيعي است كه رشد بيشتري برخلاف ديگر نامزدها پيدا كند. با اين اقدامات هم خيلي طبيعي است براي كسي كه تاكنون در جامعه شناخته شده نبوده، اين ميزان از رشد آرا را شاهد باشيم. بنابراين رشد راي رييسي پديده نيست و نبايد از آن شگفتزده شد حال اگر او هم مثل ساير كانديداها چهرهاي شناخته شده بود ميشد اين رشد را به نسبت آراي ديگر كانديداها پديدهاي در نوع خود دانست.
سقف راي اصولگرايان 10 ميليون است
صادق زيباكلام
در علتيابي رشد آراي ابراهيم رييسي، معتقدم كه يك ناباوري عمومي نسبت به نامزدي قاليباف در بين جريان اصولگرا وجود دارد. اصولگرايان بر اين مهم اعتقاد دارند كه نامزد اصلي ما (اصولگرايان) ابراهيم رييسي خواهد بود و طبيعي است كه احتمال ماندن هر دو نفر تا پايان انتخابات خيلي بعيد به نظر برسد. اما در بين اين دو فرض كه آيا قاليباف به نفع رييسي كنار ميرود يا رييسي به نفع قاليباف، طبيعي است كه آن فرد كنار رونده قاليباف باشد. او تا روزهاي آخر ميماند تا همچنان به دولت حمله كند و همكاران روحاني در كابينه را بياعتبار سازد. جالب اينجاست كه خود اصولگرايان هم قاليباف را به هيچوجه نامزد نهايي خود نميدانند و بيشتر فكر خود را معطوف به سبد راي رييسي كردهاند. اما اينكه اصولگرايان در اين انتخابات چقدر راي ميآورند، يك جواب روشن و شفاف دارد. كف و سقف راي اصولگرايان كم و بيش بين 5 تا 10 ميليون است. اين تعداد راي، ميزان ثابت و سنتي سبد راي اصولگرايان است و هركسي كه نامزد اصلي آنان باشد به همين ميزان راي از آن خود خواهد كرد. پس اگر در نهايت رييسي در انتخابات باقي بماند و اين ميزان راي بياورد، شامل آراي حاميان قاليباف هم ميشود. اما در ميان آراي مردمي گروهي را هم بايد بهعنوان احمدينژاديها به رسميت شناخت كه بعيد است آراي خود را به سبد رييسي بريزند. هرچند اين تلاش از سوي رييسي صورت گرفته و ياران احمدينژاد را به دور خود جمع كرده اما تعداد قابل توجهي از آراي احمدينژاديها درون سبد او راه نخواهد يافت. بنابراين ميتوان همان 10 ميليون راي را براي او درنظر گرفت.
آراي اصولگرايان از 20 درصد تجاوز نميكند
حسين كاشفي
كاهش آراي محمدباقر قاليباف را بيارتباط با نوع برخوردهايي كه در مناظرهها داشته است نميدانم. ورود به حريم خصوصي افراد و تقسيم جامعه به دو گروه 4 درصدي و 96 درصدي كه از پايه و اساس غلط است، چهره خوبي از او به نمايش نگذاشت. او بايد به اين سوال پاسخ دهد كه اين جمعيت 96 درصدي از چه زماني تشكيل شده است. يقينا اين اتفاق در طول چهار ساله دولت يازدهم اتفاق نيفتاده است، پس چگونه چنين موضوعي را به اشتباه طرح ميكند و كل مجموعه نظام را زير سوال ميبرد. اما رييسي كانديدايي كه خود را اصولگرا نميداند و البته كه مورد حمايت اصولگرايان است، چهره ناشناسي بوده كه با اين مناظرهها به مردم شناسانده ميشود و طبيعي است كه اين رشد اندك در سبد راي او شكل بگيرد. او در تبليغات رياستجمهوري به مردم نشان داد كه برخوردش با احمدينژاد متفاوت بوده و از يك خصوصيات اخلاقي برخوردار است كه ميتواند نظر رايدهندگان را به خود جلب كند. اما با اين حال اين افزايش راي او آنچنان هم چشمگير نخواهد بود چون انتظار مردم اين است كه كسي كه سكاندار امور كشور ميشود نگاه و برنامهاي از روي كارشناسي داشته باشد. اينكه فردي تنها با واژه فقر جلو بيايد، چگونه ميخواهد ساير مسائل كشور را حل كند؟ اصولگرايان حداقل در دو انتخابات گذشته نشان دادهاند كه سقف آرايشان از 20 درصد تجاوز نميكند. مردم در سالهاي 92 و 94 نشان دادند كه گرايش اصلاحطلبانهاي داشته و خواستار رسيدن كشور به رشد و توسعه هستند. موضوعي كه كمتر از سوي كانديداهاي اصولگرا مورد توجه قرار گرفته و آنها بيش از اينكه برنامههاي خود را براي پيشرفت ايران اعلام كنند، باز هم به دنبال پرداختهاي نقدي به ملت هستند كه اين ديگر مورد استقبال مردم ايران قرار نخواهد گرفت.