«راي حلال»؛ دلداري در مقابل شكست
علي شكوهي
يكي از بزرگان جامعه روحانيت از «راي حلال» نامزد مورد حمايت خود خبر داد و اين سخن او واكنش بسيار وسيع مخالفان را به همراه آورد. بررسي انواع واكنشها به سخن خاص اين چهره شاخص روحاني و سياسي كشور خودش ميتواند موضوع يك تحقيق جدي باشد و جا دارد كسي همت كرده و اين جوابيهها و نقدها را تجميع و به اين آقايان عرضه كند تا معلوم شود يك سخن خاص اگر دقيق و درست نباشد، چه پيامدهايي ميتواند داشته باشد.
نخستين سوال در اين زمينه اين است كه ملاك حلال و حرام بودن راي يك نامزد رياستجمهوري چيست يعني چگونه ميتوان مدعي شد كه راي نامزد ما حلال است و راي ديگران حرام؟ واقعيت اين است كه هيچ منطق و ملاكي براي سنجش كيفيت راي مردم وجود ندارد و نتيجه انتخابات بر اساس كميت آراي مردم رقم ميخورد. مردم به هر دليلي و با هر سطح آگاهي و شناختي به سوي يك نامزد تمايل پيدا ميكنند و به او راي ميدهند و او ميشود رييسجمهور كشور و هيچ شاخصي وجود ندارد كه بتواند ماهيت راي هر نامزد را بر اساس كيفيت آن مورد سنجش قرار دهد.
شايد گفته شود فرق است ميان راي نيروهاي سياسي متدين و انقلابي هوادار يك نامزد با راي افرادي كه كمتر به دين وانقلاب معتقدند و به نامزد ديگري راي دادهاند. به نظر ميرسد در عمل و در نتيجه هيچ فرقي ميان اين دو راي وجود ندارد و سرنوشت كشور را اكثريت همه اين رايها فارغ از كيفيت آنها تعيين ميكند. همچنين معلوم است كه راي هيچ نامزدي خالص و ناب نيست و در درون هواداران هر نامزد ميتوان همه تيپ آدمي را سراغ گرفت. مثلا در همين انتخابات كساني به آقاي رييسي راي دادند كه از نظر تعلق ظاهري به دين و شعائر اسلامي مانند رعايت حجاب، شبيه بخشي از هواداران آقاي روحاني بودند. در جمع هواداران هر دو نامزد ميتوان افرادي را يافت كه موسيقي گوش ميكنند و به كنسرت ميروند. در جمع رايدهندگان به هر دو نامزد ميتوان فهرست علما و روحانيون برجسته را نشان داد. خانوادههاي شهيدان و ايثارگران هم در ميان هواداران هر دو نامزد فراوان ديده ميشوند. بنابراين اصلا نميتوان مدعي خلوص آراي يك نامزد شد و آراي ديگري را ناخالص تصور كرد.
از سوي ديگر در جمهوري اسلامي همه تيپ مردم زندگي ميكنند كه از نظر اعتقادي و سياسي و سبك زندگي و ميزان تعلق خاطر به نظام و مسوولان با هم فرق دارند و همه اينان هم در انتخابات شركت ميكنند و طبعا به نامزدهاي مختلف هم راي خواهند داد. در همين راستا، رهبري نظام در يك اعلام نظر تاريخي از همه مردم خواسته بودند كه در انتخابات شركت كنند حتي اگر با اصل نظام و مسوولان آن مخالفند زيرا كشور متعلق به همه است و آنان به خاطر كشورشان بايد در انتخابات شركت كنند. حال اگر طيفي از مردم كه با اصل نظام و مسوولان آن مخالفند وارد صحنه انتخابات بشوند، وضعيت حلال و حرام بودن راي آنان چه ميشود؟ آيا بايد تمايزي ميان راي آنان با ديگران قايل شد؟ آيا ميتوان مدعي شد كه از ميان اين طيف كساني به رييسي راي ندادهاند؟
شايد آقايان تصور ميكنند كه راي رييسي حلال است به اين دليل كه آنان آگاهانهتر راي دادهاند. اين سخن نيز محل خدشه است. معلوم است كه اكثر هواداران رييسي را كساني تشكيل ميدادند كه كاري به برنامه و توانايي او نداشتند و با قبول وعدههايش به او راي دادند. همچنين بخشي از رايدهندگان به رييسي از سر تقليد و تبعيت از نظر نهادهايي خاص به سمت او گرايش پيدا كردند. برخي هم براي مخالفت با دولت به رييسي گرايش پيدا كردند بدون آنكه او را بهتر بدانند. در واقع ادعاي راي آگاهانه به رييسي را نبايد جدي دانست به خصوص از اين منظر كه ميدانيم بخش بزرگي از رايدهندگان به ايشان را كساني تشكيل ميدهند كه از نظر سطح سواد و مطالعه در رتبهاي پايينتر از كساني قرار دارند كه به روحاني راي دادند. حلال و حرام دانستن راي مردم بر اساس آگاهي هم شاخصي غيرقابل اندازهگيري است.
شايد آقايان مدعي باشند روش كسب راي و جلب نظر مردم شاخص اصلي حلال بودن راي است. آنان مدعي هستند كه راي رييسي با رعايت اخلاق به دست آمده است و دولتيان در اين زمينه كم آوردند. اين ادعا با هزاران دليل و مدرك قابل
خدشه است.
آيا آقايان مدعي هستند در جريان تبليغات انتخاباتي دروغ گفته نشد؟ آيا دستاوردهاي بزرگ دولت را ناچيز جلوه ندادند؟ آيا دست به وارونه جلوه دادن آمارها و ارقام نزدند؟ آيا تهمت نزدند و نسبتهاي خلاف به رييسجمهوري و اطرافيانش ندادند؟ آيا از اموال بيتالمال و بودجه عمومي براي حمايت از نامزد خودشان استفاده نكردند؟ آيا نهادهاي انقلابي و خاص براي حمايت از نامزد آنان با تمام وجود وامكانات وارد صحنه نشدند؟ آيا وضعيت دولت روحاني را در قياس با دولت احمدينژاد بدتر جلوه ندادند در حالي كه با همه شاخصها، وضعيت بهتر شده است؟ آيا با مطرح كردن وارونه ماجراي سند 2030 يونسكو و با بسيج همه امكانات از جمله با اعزام صدها طلبه جوان به سراسر كشور مدعي هزاران امر خلاف عليه دولت نشدند؟ اين فهرست را ميتوان بسيار بلند و بلندتر كرد.
واقعيت اين است كه ادعاي «راي حلال» يك حركت براي تسلي بخشيدن به هواداران در مقابل شكست انتخاباتي بود و ارزش ديگري نداشت.