ويژگيهاي يك شهردار
در استفاده يا سوءاستفاده از قدرت انجام دهد مشكلات جبرانناپذيري براي اداره شهر به وجود ميآورد. از اين رو بايد مراقب باشد كه شخصيت او براي شهر و مديرانش شخصيتي آزاردهنده تندخو و به دور از دانستههاي يك مقام سياسي نباشد. مقام سياسي رهبر شهري ايجاب ميكند كه به طور منظم شيوه كاربردهاي استفاده از قدرت را رصد كند و ببيند آيا او در سخن گفتن، تصميمات و انتخاباتش چه ميزان جانب انصاف و اصول مديريت را مراعات كرده است. در جهان امروز و در حوزه مديريت شهري سوءاستفاده از قدرت و اقتدار هميشه وجود دارد؛ اين وظيفه رهبر شهري است كه بداند با قدرت چگونه عمل كند. تصميمگيري: منظور از مهارت تصميمگيري عبارت است از اينكه رهبر شهري بداند درباره شيوه عملكردها و اتخاذ راهبردها و برنامهها چه گزينههايي را در اختيار دارد و اينكه تصميمگيري در حوزه شهري كار مشكلي است. گاهي ممكن است اقدام نكردن، شكلي از تصميمگيري مناسب باشد؛ گفتن يك سخن يا حتي با صداي بلند سخن گفتن نوعي اقدام باشد. مدير و رهبر شهري كه نميداند براي مثال اگر لحن سخنانش بالا يا پايين باشد يا نميداند كه حتي شيوه لباس پوشيدن او بخشي از تصميماتش به حساب ميآيد يااينكه به عنوان مدير يا رهبر شهري كجا بايد سكوت كند و در چه جايي بايد با متانت سخن بگويد، در واقع معناي اقدام كردن در موقعيت را نميشناسد. سياستگذاري: يك مدير و رهبر شهري بايد درك روشني از نيازها و ضرورتهاي شهر داشته باشد و بداند كه خط مشيها و سياستهايي كه اتخاذ ميكند به كدام يك از اولويتها و نيازهاي شهروندان در عرصه اجتماع پاسخ ميدهد. يك مدير و رهبر شهري بايد بداند كه اهداف بلندمدت، ميان مدت و كوتاهمدت چيستند. او بايد بداند كه توسعه طرحهاي مختلف عمراني در فضاي شهر لزوما به معناي سياستگذاري نيست. برشمردن مجموعهاي از طرحهاي عمراني نوعي سياستگذاري در مديريت شهري محسوب نميشود. سياستگذاري مستلزم فهم عميق و دقيقي از معناي شهر، تاريخ معاصر، نيازهاي شهروندان، وضعيت جهاني، منابع، محدوديتها و بسياري از نكات ريز و درشت ديگر است. يك مدير شهري بايد بداند كه براي سياستگذاري كردن بايد كارشناسان و دانش شهري فرارشتهاي را به خدمت بگيرند. توانمندسازي: مدير و رهبر شهري بايد به طور پيوسته براي تربيت و توانمندسازي نيروها، كارشناسان و كاركنان حوزه خود اقدام و برنامهريزي كند. او بايد بداند كه راه درست مديريت شهري اين است كه از افرادي كه شايستگي دارند و از دانش لازم براي مديريت شهري برخوردارند استفاده كند و براي آموزش و تربيت آنها سرمايهگذاري شود. اين به معناي اين نيست كه دوستان و آشنايان خود را دور خود بچيند و با توجيهات گوناگون آنها را مديران لايق شهري بداند. قابليت مذاكره: مدير و رهبر شهري بايد توانايي تعامل بين گروهها و اصناف و ذي نفعان در جامعه شهري را داشته باشد. او بايد بتواند از طريق اقدام اجمالي مشترك شهر را مديريت كند. قابليت مذاكره به معناي مجموعهاي از توانشهاي عاطفي، شناختي، رفتاري و ارتباطي است كه مدير و رهبر شهري به آنها مجهز است و ميتواند نيروها و مقامات محلي و گروههاي ذي نفع را براي پيشبرد توسعه شهري يكپارچه، متحد سازد. اين مذاكره ميتواند به منظور گسترش منابع مالي شهر يا نظارت بر عملكرد بخشها و نهادهاي گوناگون درگير شهر يا به منظور نهادسازي صورت گيرد.