• ۱۴۰۳ جمعه ۲۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3824 -
  • ۱۳۹۶ چهارشنبه ۱۷ خرداد

مرگ پيش از آزادي مي‌رسد

داعش در واپسين روزهاي حيات در موصل از كودكان عراقي انتقام مي‌گيرد

سارا معصومي

 

يك جيپ جنگي به كلينيكي در چند كيلومتري غرب موصل وارد مي‌شود. دختري نوجوان را از پشت آن به داخل كلينيك مي‌برند. پيرمردي كه در شوك كامل است و حتي نمي‌تواند يك كلمه بر زبان آورد به سمت يك تخت بيمارستاني هدايت مي‌شود. زني كه به سختي نفس مي‌كشد را به يك دستگاه اكسيژن بي‌رمق مي‌رسانند. دختر
10 ساله‌اي به نام مريم سليم و خواهر بزرگترش در دو تخت به فاصله نزديك كنار هم دراز كشيده‌اند. يكي از آنها مي‌گويد: «مادر و پدرم زير آوار ماندند و خواهر ديگرم همانجا مرد. من او را با چشم‌هاي خودم ديدم.» لب‌هاي دخترك با به يادآوري اين صحنه مي‌لرزد. درست زماني كه خانواده آنها تلاش مي‌كردند فرار كنند، موشكي به خانه آنها برخورد مي‌كند. خانه فرو مي‌ريزد و ساير اعضاي خانواده جز همين دو دختر زير آوار مي‌مانند. مريم در حالي كه اشك مي‌ريزد مي‌گويد: «آنها رفتند. آنها رفتند. خواهر، برادر، مادر و پدرم بودند ولي رفتند.»  مريم در حالي كه صورتش مرطوب از اشك است خم مي‌شود و بتادين‌ها را از روي صورت خواهرش پاك مي‌كند. شايد تلاش مي‌كند با اين كار بيهوده حواس خود را از خاطره‌اي كه نمي‌تواند فراموش كند، پرت كند. چند دقيقه بعد غم و اندوه چهارستون تنش را مي‌لرزاند. بدنش همزمان با سوسوي حدقه چشمانش گرفتار رعشه‌اي عصبي مي‌شود و در حالي كه برادر بزرگ ترش را كه چند قدم آن سو‌تر ايستاده مخاطب قرار مي‌دهد مي‌گويد: «ما مي‌خواستيم خودمان را به تو برسانيم.» بعد از اين فرياد دوباره صورت خود را مي‌گرداند و خودش را با بتادين‌هاي صورت خواهرش سرگرم مي‌كند.
 همسايگي آنها هنوز در كنترل داعش است و اين در حالي است كه نيروهاي عراقي درست در چندقدمي اين محل هستند و حتي مي‌توان با چشم غيرمسلح نيز آنها را ديد. اين نيروهاي عراقي هنوز نتوانسته‌اند به محل سكونت اعضاي خانواده خود كه زير آوارها مانده‌اند برسند. برخي از آنها هنوز اميدوار هستند كه شايد برخي از اعضاي خانواده آنها زنده باشند و زير آوارها دوام آورده باشند. گزارشگر سي‌ان‌ان در گزارش ميداني خود از وضعيت اين روزهاي موصل مي‌نويسد: اندك اندك به خط مقدم نزديك‌تر مي‌شويم. دود ناشي از محل‌هاي متعدد انفجار بالا و بالاتر مي‌رود. گفته مي‌شود كه هدف از اين انفجارها شبه‌نظاميان داعش هستند. اما هربار كه صداي انفجاري به گوش مي‌رسد و موشكي يك خانه يا خياباني را هدف قرار مي‌دهد، اين شهروندان غيرنظامي هستند كه در زيرزمين‌ها زنده زنده مدفون مي‌شوند يا زير آوارها جان مي‌دهند. كودكان فرياد مي‌كشند و پدرها و مادرها با دستان خالي تلاش مي‌كنند پناه آنها باشند. پناه ترسي كه پاياني بر آن نيست. اوايل صبح، يك فرمانده عراقي در حالي كه بسيار ناراحت است در گفت‌وگو با سي‌ان‌ان از اجسادي مي‌گويد كه از زير آوارها بيرون مي‌كشند. جسد مادري كه دستانش را دور طفل خردسالش حلقه كرده بيرون كشيده مي‌شود. اشك براي چند دقيقه حايل چشمان مرداني مي‌شود كه مي‌خواهند جسد مادر و فرزند را از زير خاك بيرون كشيده و چندقدم آن طرف‌تر دوباره به خاك بسپارند. مردم از ميان خيابان‌هاي تخريب شده راه خود را باز مي‌كنند. از كنار ساختمان‌هايي مي‌گذرند كه همچنان در آتش مي‌سوزند، آنهايي كه جان سالم به در برده‌اند تلاش مي‌كنند خود را به نيروهاي عراقي برسانند. معمولا بسيار به ندرت اتفاق مي‌افتد كه خانواده‌ها بتوانند از دست داعش پيش از آن كه نيروهاي عراقي فرابرسند، فرار كنند. داعش هركسي را كه تلاش كند از محدوده تحت حكمراني آنها بگريزد، مي‌كشد. چندخانواده در حالي كه از شدت ترس نفس‌نفس مي‌زنند خود را به نيروهاي عراقي مي‌رسانند. وقتي مقابل نيروهاي عراقي مي‌رسند تنها يك جمله بر زبان مي‌آورند، يك جمله‌اي كه گوياي همه عذابي است كه در اين سال‌ها به چشم ديده‌اند و دردي كه با پوست و گوشت خود تجربه كرده‌اند: اين سه سال گذشته كجا بوديد؟ اين جمله را يك زن عراقي با تمام رمقي كه برايش باقي مانده فرياد مي‌كشد. مردي در حالي كه زار زار گريه مي‌كند، مي‌گويد: «20 روز پيش تلاش كرديم فرار كنيم. داعش او را گرفت، چهاربار در سرش شليك كردند. مغزش وسط خيابان پهن شد. برادرم بود.» در چهره مردان و زناني كه از داعش گريخته و به ارتش عراق پناه آورده‌اند غم، خشم و تاسف توامان ديده مي‌شود. داعش در منطقه بسيار محدودي گرفتار شده است. تنها چند منطقه انگشت شمار از موصل در اختيار داعش باقي مانده‌اند. ساكنان همين مناطق به گروگان‌هاي داعش بدل شده‌اند و اين در حالي است كه قحطي نزديك است. زني كه موفق شده خود را به محدوده امن برساند به سي‌ان‌ان مي‌گويد: «آرد و آب ما تمام شده بود. به اندازه‌اي غذا داشتيم كه كودكان را سير كنيم. چهار روز من و همسرم غذا نخورديم تا كودكان‌مان از گرسنگي تلف نشوند.»
در نزديكي خط مقدم، يك كلينيك وجود دارد كه توسط سرباز امريكايي از اعضاي نيروهاي ويژه اين كشور هدايت مي‌شود. چند روز قبل آنها به يك تماس تلفني فوري پاسخ دادند. پشت خط يكي از واحدهاي نظامي عراقي بود. مسوول امريكايي اين كلينيك مي‌گويد: آنها به ما گفتند كه جمعيتي از شهروندان غيرنظامي آسيب ديده در حال مراجعه به كلينيك ما هستند و بسياري از آنها گلوله خورده‌اند. زماني كه در نيمه راه خودمان را به آنها رسانديم، مردي را ديدم كه به‌شدت مي‌گريست. رو به من كرد و گويا تا اين لحظه گوشي براي بازگويي دردش پيدا نكرده بود گفت: «دخترم را درست مقابل چشمان من هدف قرار دادند. مقابل من ايستاده بود كه مغزش را بر زمين ريختند.»
خيابان‌هاي منطقه مملو از اجسادي بود كه همگي توسط داعش به شكل دسته‌جمعي هدف قرار گرفته بودند. زن، مرد، كودك، سالخورده و ميانسال. رحمي در حق بچه‌ها نيز صورت نگرفته بود. گلوله‌ها به صورت‌هاي آنها خورده بود. ما سيزده جسد را ديديم. اين عكس‌ها را ببينيد. درست مقابل ديوار آن آدم‌هايي كه مي‌بينيد همه مرده‌اند. اجساد روي هم تلنبار شده بودند. در حال عكس گرفتن بوديم كه ديديم مردي دستانش را تكان مي‌دهد، فهميديم كه زنده است. كمي آنسوتر از زير مخروبه‌هاي يك زيرزمين حجاب مشكي رنگ دختري بيرون مانده بود و تكان مي‌خورد. مادرش دو روز بود كه جان داده بود اما دختر خود را زير جسد مادرش مخفي كرده و جان سالم به در برده بود. برخي مواقع براي آن كه نيروهاي داعش نتوانند ما را هنگام نجات شهروندان غيرنظامي ببينند از جنگنده‌ها مي‌خواهيم كه دود مجازي ايجاد كنند تا صحنه عمليات ما مانند صحنه‌اي در مه فرو برود و ما بتوانيم عمليات نجات را انجام دهيم. دخترك در حالي كه زير روسري مادرش پنهان شده بود به ما گفت: تانك‌هاي داعش شما را هدف قرار مي‌دهند. اما ما از جنگنده‌ها خواستيم كه دوباره دود مجازي ايجاد كنند تا بتوانيم عراقي‌هاي زنده‌مانده را نجات بدهيم. با نخستين سايه‌هاي دود مصنوعي خودم را به دخترك رساندم و او را در آغوش كشيدم. ناگهان فرياد غريبانه‌اي كشيد، دوست نداشت از آغوش مادر مرده‌اش دور شود. هيچ كس نامش را هم نمي‌داند و از همان لحظه حتي يك كلمه هم صحبت نكرده است. يك روز بعد از اين حادثه، مرد ديگري موفق شد از منطقه تحت كنترل داعش بگريزد و خود را به ما برساند. وي نيز آماري از افرادي داشت كه زنده مانده بودند. با كمك يك سرباز شجاع عراقي، از جاده رد شديم و در چند قدمي داعش قرار گرفتيم. صداي حرف زدن آنها با هم را مي‌شنيديم. اندكي آنسوتر از ما دختركي بالاي درخت پناه گرفته بود. طنابي براي او انداختيم و به كمك آن خود را به پايين درخت رساند. سه روز بود كه نه آب خورده بود و نه غذا. عمق فاجعه‌اي كه در آن منطقه به چشم ديدم قابل بيان با كلمات نيست. يك زن سالخورده در اين باره مي‌گويد: جهنم بود. جهنمي كه حتي نمي‌توانستيم تصور كنيم روزي به چشم خود خواهيم ديد. در سايه داعش زندگي كردن يعني اعدام‌هاي دسته‌جمعي در ملاعام، سر بريدن به راحتي آب خوردن، شركت كردن بچه‌ها در كلاس درس‌هايي كه كشتار را آموزش مي‌دهند، روبنده‌هاي سياه رنگ اجباري بر صورت، ريش‌هاي بلند براي مردان و ممنوعيت استفاده از گوشي تلفن همراه يا ماهواره. سه سال تحمل اين وضعيت را ضرب كنيد در بمباران‌هاي مداوم، ترس از مرگ در هر لحظه و گرسنگي طاقت‌فرسا. مردمي كه در اين مناطق از موصل زندگي مي‌كردند همه‌چيز خود را از دست داده‌اند. هيچ كس فكر نمي‌كرد كه چنين جنگي رخ دهد. هيچ كس با دشمني مانند داعش نه جنگيده بود و نه تصوري از آن داشت. حالا به كساني كه نجات پيدا مي‌كنند هم كسي حرفي براي گفتن ندارد.
100 هزار كودك در محاصره
جنگ در موصل طولاني شده است و هر روز بيانيه محكوميتي جديد از راه مي‌رسد. اين‌بار سازمان ملل اعلام كرده است كه قريب به 100 هزار كودك در موصل و در مناطق تحت اختيار داعش گرفتار شده‌اند. يونيسف در تازه‌ترين گزارش خود از وضعيت موصل مي‌نويسد: وضعيت كودكان در موصل از چند جنبه در خطر است. نيروهاي داعش از كودكان به عنوان سپر دفاعي استفاده مي‌كنند. برخي از كودكان هم در نقطه‌هاي تبادل آتش گرفتار شده‌اند. عده‌اي نيز توسط داعش به كار گرفته مي‌شوند و حتي به آنها شيوه آدم‌كشي از سنين بسيار پايين آموزش داده مي‌شود. اخيرا گزارش‌هاي تكان‌دهنده‌اي دريافت كرده‌ايم مبني بر اينكه چند كودك در غرب موصل كشته شده‌اند. برخي از آنها در حالي كه تلاش مي‌كردند به نقطه‌اي امن فرار كنند گرفتار شده و كشته شدند. مسوول بخش عراق يونيسف در اين خصوص مي‌گويد: كودكان در معرض تجربه خشونت‌هايي قرار گرفته‌اند كه هيچ انسان حتي بزرگسالي هم نمي‌تواند تحمل كند.
از زمان آغاز عمليات براي آزادسازي موصل تاكنون 750 هزار نفر موفق شده‌اند از موصل فرار كنند. سربازان عراقي به كمك نيروهاي ائتلاف توانستند در ماه ژانويه شرق موصل را آزاد كنند. از 19 فوريه نيز تلاش مي‌كنند تا بخش غربي اين شهر را به محاصره خود درآورند. داعش از سال 2014 اين شهر را به سيطره خود درآورده است و اين در حالي است كه در حال حاضر نيز نيروهاي داعش در حالي كه آخرين نفس‌هاي خود را در موصل مي‌كشند اما انتقال به سوريه را از مدت‌ها پيش آغاز كرده بودند. برخي از منابع عراقي مي‌گويند كه بر اساس برآوردهاي انجام شده براي پايان دادن به عمليات در موصل جان حداقل 200 هزار شهروند غيرنظامي كه در مناطق تحت كنترل داعش گرفتار شده‌اند، در خطر است. گفته مي‌شود كه داعش در حال حاضر نزديك به 35 درصد از شهر را در اختيار دارد.
كشتار 160 نفر در يك روز
بر اساس گزارش الجزيره، شبه‌نظاميان داعش در طول تنها يك روز در هفته گذشته 160 نفر را كه قصد فرار از غرب موصل را داشتند، كشتند. براساس گزارش سازمان ملل داعش به دليل اين اقدام وحشيانه متهم به كشتار دسته‌جمعي شده است. زير بد راعد الحسين از گروه حقوق بشر سازمان ملل در اين خصوص مي‌گويد: سبعيت داعش و ساير گروه‌هاي تروريستي هيچ حد و مرزي نمي‌شناسد. روز گذشته كارمندان من گزارش دادند كه اجساد مردان، زنان و كودكان در منطقه الشيرا در غرب موصل روي هم تلنبار شده است. حداقل 163 نفر توسط نيروهاي داعش به ضرب گلوله كشته شده‌اند. برخي از منابع مي‌گويند كه شايد اين كشتار روز يك ژوئن انجام شده باشد. در اواخر ماه گذشته ميلادي، ارتش عراق براي آزاد كردن بخش‌هاي باقيمانده از موصل عمليات نظامي جديدي را كليد زد و اين در حالي است كه گروه‌هاي حقوق بشري به كرات نسبت به كشته شدن هزارها نفر از شهروندان غيرنظامي در روزهاي باقيمانده از عمليات هشدار مي‌دهند. در حالي كه دولت حيدرالعبادي مي‌گويد كه نيروهاي ارتش حق هيچ گونه تعرضي به شهروندان غيرنظامي را ندارند اما برخي منابع خبري به الجزيره مي‌گويند كه 15 نفر توسط نيروهاي دولتي به دليل ظن به همكاري با داعش كشته شده‌اند.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون