• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3825 -
  • ۱۳۹۶ پنج شنبه ۱۸ خرداد

انفجارشهری در فضای مجازی

شروین وکیلی

طی روزهای گذشته عملیات تروریستی پیاپی در افغانستان انبوهی از کشتگان و زخمیان را به جا گذاشت و شهرهایی مانند هرات و کابل را که مراکزی کهنسال و دیرینه در زمینه‌ تمدن ایرانی محسوب می‌شوند، هدف قرار داد. درگیری‌ گروه‌های سیاسی مستقر در کشور افغانستان و نقش‌آفرینی نیروهای تندروی اسلامی مانند داعش و طالبان در این قضیه، مسائلی هستند که پرداختن به آنها نیازمند زمانی بیشتر و فضایی فراخ‌تر است. از این رو در این یادداشت تنها به سویه‌ای از این رخدادهای فاجعه‌بار می‌پردازم که اغلب نادیده انگاشته شده است و آن هم بازتاب این رخدادها در افکار عمومی ایرانیان است، بدان شکلی که در فضاهای مجازی انعکاس می‌یافت.
از حدود یک دهه پیش که شبکه‌های مجازی در میان ایرانیان جایگیر شد و فضای مدنی فعال و سرزنده‌ای را با ساخت و گسترشی غافلگیر کننده خلق کرد، بحث و تبادل نظر درباره‌ رخدادهای روز یکی از کارکردهای بنیادین این فضا بوده است. به این ترتیب بیش از یک دهه است که کاربران ایرانی شبکه‌های مجازی از این فضا برای خبررسانی/ خبرگیری، موضع‌گیری/ اعلام داوری، و گاه تحلیل و نقد علمی استفاده کرده‌اند. در کمیت و کیفیتی که به کلی با آنچه در فضاهای مجازی فرهنگ‌ها و کشورهای دیگر می‌بینیم متفاوت است. این کارکردها در رسانه‌های گوناگون و شبکه‌های متفاوت به شکلی کمابیش همگن توزیع شده و تنها وزن‌گیری و سبک و سیاق و حال و هواست که در شبکه‌های متفاوت با هم فرق می‌کند. خواه شبکه‌های رایانه‌مدار قدیمی‌تر مانند فیس‌بوک مورد نظر باشند و خواه شبکه‌های جدیدتر وابسته به گوشی هوشمند مانند تلگرام و اینستاگرام و واتس‌آپ. در تمام این موارد گذشته از تبادل اطلاعات روزمره و مربوط به زندگی خصوصی افراد، این سویه‌ کلان و عام‌تر اجتماعی نیز وجود دارد و اغلب به ظهور موجهایی رسانه‌ای و سامان‌یابی‌هایی خودجوش از موضع‌گیری‌ها و گاه کنش‌های اجتماعی هماهنگ می‌انجامد. چنان که رفتار انتخاباتی مردم ایران یا اندرکنش اجتماعی‌شان در رویارویی با رخدادهایی جمعی مانند مسابقه‌های ورزشی یا درگذشت نامداران را جز با تحلیل این فضاها نمی‌توان درک کرد.
با این مقدمه، انفجارهای پیاپی در کابل و به تازگی هرات شایسته‌ توجه و تحلیل هستند. این رخدادها در سپهر تمدن ایرانی و در شهرهایی پارسی‌زبان رخ داده‌اند که بسیاری از ایرانیان فرهیخته و تاریخ‌خوانده آن را بخشی از وطن خویش می‌دانند و توده‌ مردم هم به شکلی غریزی با مردم این سرزمین‌ها حس همبستگی و همدلی دارند. یعنی در هر دو سطح نخبه‌گرایانه و توده‌وار، هویت ملی تاریخی ایرانیان با مردم افغانستان گره خورده است، چنان که با سایر کشورهای نوپای شکل گرفته در قرن گذشته نیز چنین همدلی و همذات‌پنداری‌ای در کار است. در این زمینه، رخدادهایی مانند انفجارهای اخیر افغانستان نمودی از خطری عمومی و جریانی دیرپا و مهلک است که همه‌ ایرانیان ماهیتش را نیک درمی‌یابند و بسته به آگاهی و هوشمندی‌شان خاطرات پیشین و مخاطبان پیشارو درباره‌شان را با انسجامی کم یا زیاد سازماندهی می‌کنند. یکی از فضاهایی که برای تحلیل سازماندهی عمومی این برداشت‌ها می‌توان بدان نگریست، فضاهای مجازی است. جایی که حضور پررنگ و اعلام موضع‌های شفاف و تند و تیز کاربران شبکه‌های مجازی به فرآیندی جبرانی می‌ماند که قرار است غیاب فضای آزاد اندرکنش مدنی را پر کند.
آنچه نگارنده طی روزهای گذشته از بازتاب این انفجارها در فضای مجازی دریافته را به طور فشرده در سه گزاره می‌توان جمع‌بندی کرد:
نخست: توجه و واکنش ایرانیان به این رخدادها با آنچه پیش‌تر از ایشان انتظار می‌رفت، متفاوت بود. چنین می‌نماید که نوعی خودآگاهی جمعی و ورزیدگی در تشخیص و تمرکز بر رخدادهای مهم به تدریج در فضای مجازی و شبکه‌ اندرکنش مدنی ایرانیان شکل می‌گیرد. خودآگاهی‌ای که مفهوم عمومی و انتزاعیِ منافع ملی را در سطحی کلان‌تر از چشم‌اندازهای کوتاه‌بینانه‌ روزمره‌ محلی، به تدریج در مقیاسی منطقه‌ای و برای کل قلمرو ایران زمین درمی‌یابد و ادراک می‌کند.
دوم: شکل واکنش مردم به این فاجعه‌های شهری، به رفتار هنجارینِ مرسوم -که ابراز همدردی و اعلام خشم و غم و اندوه است- محدود نشده است. در مواردی شبیه به این اغلب آنچه در افکار عمومی می‌بینیم واکنشی عاطفی- هیجانی است که بر محور سوگ و گاه خشم و ترس گردش می‌کند. اما واکنشی که طی این روزها در فضای مجازی دیدیم، علاوه بر در بر گرفتن این عواطف، لبه‌ای عقلانی و اندیشیده نیز داشت. لبه‌ای که به ارزیابی اخلاقی آدمکشان، کندوکاو در شرایط سیاسی افغانستان، خبر دادن و خبر گرفتن از خطرهای بالقوه‌ آینده و شبیه اینها می‌پرداخت و از این رو سویه‌ای خردمندانه و تأمل‌آمیز را در بر می‌گرفت.
سوم: چنین می‌نماید که شکلی از ادغام و جوش خوردن فضای مجازی میان کشورهای پارسی‌زبان رخ داده باشد. تا پیش از حوادث خونین اخیر چنین ادغامی با این درجه از پیچیدگی نمایان نبود. اما در حال حاضر برای کسانی که چند هزار دوست و آشنا در فضای مجازی داشته باشند و یادداشت‌های شمار زیادی از شهروند ایران و افغانستان را بخوانند، به راستی دشوار است ایرانی را از افغانستانی تمیز دهند. یعنی نوعی گفتمان مشترک جمعی در حال شکل‌گیری است که به ویژه در نقطه‌ اتصال ایران و افغانستان فعال است، هرچند برخی از شهروندان عراق و ترکیه و تاجیکستان و ازبکستان که پارسی زبان هستند را هم دربرمی‌گیرد.
آنچه این روزها در فضای مجازی شاهدش هستیم، هرچند از دل آشوبی خونین برآمده و به شرایطی دردناک و غم‌انگیز مربوط می‌شود، احتمالا راهبردی ناشناخته و هنوز ناآشکار برای «با هم اندیشیدن» و «با هم رفتار کردن» باشد. راهبردی که چه بسا پرهیز از آشفتگی‌ها و تباهی‌هایی از این دست در درازمدت در گروی آن باشد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون