• ۱۴۰۳ شنبه ۲۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3826 -
  • ۱۳۹۶ شنبه ۲۰ خرداد

زخمي كه خود را التيام مي‌بخشد

نازنين متين‌نيا

تاريخ دقيق را يادم نيست، اما مدت‌ها پيش و در همين صفحه، فريدون صديقي به عنوان روزنامه‌نگاري قديمي و آشنا به تغيير و تحولات رسانه‌اي، در يادداشتي پيشنهاد داد تا روزنامه‌نگارها روايتي از بايد و نبايدهاي حرفه‌اي خود در صفحات مجازي داشته باشند تا شهروندخبرنگارها، به الزامات اين صنف آشنا شوند. بحث درباره شهروند خبرنگاري بود و اين موضوع كه در چنين روزگاري كه دامنه فعاليت كاربرها در رسانه‌هاي مجازي بالا رفته و خبرها ديگر منتظر رسانه‌هاي رسمي نمي‌مانند و هركاربري خود خبرنگاري بالقوه است، محدوده‌اي از دانش روزنامه‌نگاري و ارتباطات در اختيار اين كاربرها قرار بگيرد تا فرهنگ‌سازي در دل رسانه بزرگ مجازي شكل بگيرد و فرصت براي انتشار اخبار نادرست، شايعه‌ها، خط‌قرمزهاي اخلاقي و انساني و... كم شود.
پيشنهادي منطقي و قابل قبول هم بود. اينكه روزنامه‌نگارهاي حاضر در فضاي مجازي كه فعال هستند و صفحات توييتر و اينستاگرام را با فالوئرهايي بالا دارند، كمي از بايد و نبايدهاي حرفه‌اي خود و آنچه در انتشار اخبار رعايت مي‌كنند روايت كنند تا فعالان مجازي هم كمي ارزش خبري بشناسند و بدانند كه هر خبري ارزش «فوروارد» ندارد. از آن سال تا به امروز اتفاق‌هاي زيادي رخ داده است؛ سرعت گسترش استفاده از فضاي مجازي روز به روز افزايش يافته و حتي به نسل ميانسالي رسيده كه تا همين يكي دوسال پيش چيزي از گوشي‌هاي هوشمند نمي‌دانست يا ساخت يك اكانت مجازي را بلد نبود. حالا رسانه در دست همه است و حتي اين اتفاق به عنوان يك تهديد براي ادامه كار روزنامه‌ها و رسانه‌هاي رسمي كه مجبور به رعايت چارچوب قوانين و آيين‌نامه‌ها هستند، به حساب مي‌آيد. اما ترس از آنچه ممكن است انتخاب اشتباه شهروندان عادي در ارسال يك خبر رخ دهد، همچنان سرجاي خودش است. حادثه‌اي كه روز چهارشنبه در تهران رخ داد، نمونه بارز اين هشدار بود. خبرها در كسري از ثانيه دست به دست مي‌شد و گاهي هم در ميان آنچه واقعيت داشت، شايعه‌ها سرباز مي‌كردند و در دامنه اخبار براي خود نمايشي قدرتمندانه داشتند. رسانه ملي با توجيه مديرانش مشغول مديريت بحران با اطلاع‌رساني قطره‌چكاني بود و ميدان دست تمام گروه‌ها و كانال‌هاي تلگرامي بود تا خبر را توليد كنند و بعد نوبت به انتشار و تحليل خبر در فيس‌بوك و توييتر برسد.
انگار فضاي مجازي يك تحريريه بزرگ بود كه بدون آنكه سردبيري ارسال اخبارش را رصد كند و ويرايشي حرفه‌اي داشته باشد، خود كنترل پنل سايت را در دست داشت و به اصطلاح ما خبر مي‌گذشت. در واقعيت زندگي روزنامه‌نگارها و در تحريريه‌هاي واقعي در آن دقايق، صبر و اندكي ملاحظات حرفه‌اي رعايت مي‌شد، اما خارج از اين محدوده، خبري از رعايت مواردي كه ممكن است باعث تشديد بحران يا دامن زدن به ترس عمومي باشد، وجود نداشت.
اوضاع در موقعيت بحراني پيچيده شده بود و با توجه به پايين آمدن آستانه عصبيت جمعي، طبيعي هم بود. اما اتفاق مهم‌تر كمي بعد از رسيدن آرامش خود را نشان داد. از بعدازظهر روز چهارشنبه تا همين عصر، كاربرها مشغول تحليل رفتار جمعي پس از واقعه شدند. آنها نه تنها دعواها و درگيري‌ها ميان گروه‌هاي مختلف را به نقد كشيدند كه حتي به موارد اطلاع‌رساني رسيدند و شايعه‌پراكني و انتشار اخبار نادرست و «جوگيري به هنگام بحران» را هم نقد كردند.
به همان اندازه كه در ساعت‌هاي اوليه هشتگ‌هاي همراهي و همدلي، به اتحاد و يگانگي واحد كاربراني ايراني مجازي كمك كرد، اين رصدها و تحليل‌ها هم مسيري شد براي بازآموزي و رفتارشناسي خود. درست مثل ارگاني كه خود زخم را التيام مي‌بخشد و درمان مي‌كند، كاربران دنياي مجازي درست و غلط‌ها را در ميدان گذاشتند و به اين ترتيب از پس يك فاجعه دردناك، قواعد حرفه‌اي زندگي در فضاي مجازي و انتشار اخبار را بارديگر مرور كردند تا در مواجهه با بحران‌هاي بعدي، ضريب آسيب دنياي مجازي، كمتر از قبل باشد و اين همان فرهنگ‌سازي و درخواستي است كه اگر در سال‌هاي گذشته به صحبت‌هاي صديقي توجه مي‌كرديم، شايد روز چهارشنبه با شايعه‌ها و اخبار و بحث‌هاي ناخوشايند كمتري روبه‌رو بوديم.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون