خانيكي:
دولت بدون اتكا به جامعه مدني نميتواند به شعارهايش عمل كند
مشاركت بالاي مردم در انتخابات 29 ارديبهشت ماه 96 حامل پيام مهمي بود. اين پيام به اعتقاد هادي خانيكي، تحليلگر و فعال سياسي اصلاحطلب تغيير و اصلاح در چارچوب عقلاني و قانوني بود و راي قاطبه مردم با وجود اينكه با مشكلات اقتصادي و معيشتي دست و پنجه نرم ميكنند به كساني نبود كه شعار رفع مشكل بيكاري و بهبود وضع اقتصادي ميدادند. اين فعال سياسي اصلاحطلب همچنين معتقد است كه روحاني اگر ميخواهد به برنامهها و شعارهايش جامه عمل بپوشاند، نميتواند نسبت به جامعه مدني بيتوجه باشد و بايد از آن كمك بگيرد.
اگر در 3 انتخابات اخير آراي مردم به سمت و سوي خاصي سوق پيدا كرد نشانه آمادگي جامعه براي تغيير است. بر اين مبنا، اگر انتخابات سال 92، 94 و 96 رياستجمهوري و مجلس را كنار هم قرار دهيم، متوجه پيامهاي معناداري در آن ميشويم. نوع رويكرد مردم در اين 3 انتخابات ذكر شده، نشانگر اين است كه جامعه از كدام رويكرد استقبال ميكند كه اين قابل تفسير به زبان سياست هم هست. پس نميتوان انتخابات را موضوعي دانست كه به سرعت شكل گرفت، برگزار و تمام شد. پيام كلي اين انتخابات اين بود كه جامعه ايران خواستار اصلاح و تحول امور است ولي اين اصلاح را در چارچوبي عقلاني و قانوني دنبال ميكند و به دنبال به هم ريختن همهچيز نيست.
اگر در سطح خرد بخواهيم بررسي كنيم انتخابات اخير ميتواند محل تحقيق وسيعي براي پژوهشگران و سياستمداران طيفهاي مختلف سياسي كشور باشد. بايد ببينيم فاعلان تغيير (رايدهندگان) داراي چه خواستههاي مستقيم و غيرمستقيمي بودهاند. مستقيم به اين معني كه اغلب نظرسنجيها نشان ميدهد كه اكثريت جامعه با مشكلات معيشتي، بيكاري و بيرونقي اقتصادي دست و پنجه نرم ميكنند و اولويت نخست آنها بهبود وضع اقتصادي و داشتن شغل است.
با اين وجود راي قاطبه رايدهندگان به سمت نامزدهايي نبود كه وعدههايي در زمينه رفع بيكاري و بهبود وضع اقتصادي ميدادند ولي خواهان توقف ادامه كار اين دولت بودند.
ارتباطات غيررسمي كه از طريق شبكههاي اجتماعي بين فعالان مدني و مردم صورت گرفت منجر به شكل گرفتن گفتوگويي در جهت حمايت از ادامه كار دولت مستقر در ميان اكثريت رايدهندگان شد. مسير اين گفتوگو با تبليغات پرحجم مخالفان دولت همسو نبود. شخص آقاي رييسجمهور به درستي صحبت از آشتي بين هنر و جامعه در انتخابات اخير كرد. شاهد ورود فعالانه هنرمندان به عرصه بوديم كه در سرودن اشعار، ساخت سرود و نماهنگ و ايجاد اميد بيشتر خود را نشان داد. انتخابات اخير يك تحول بزرگ اجتماعي بود كه ظرفيتها و پتانسيلهاي تازه اجتماعي و فرهنگي را آزاد كرد. طبعا يك وجه بارز اين ظرفيتها، خواستهها و مطالبات رايدهندگان است.
يكي از مسووليتهاي مهم دولت آينده حفظ و ساماندهي اين پتانسيلهاي به وجود آمده و نيروي اجتماعي آزادشده است. به اين معنا كه هر سياستي كه فاصله بين دولت با نخبگان و دولت با گروههاي اجتماعي را كم كند درست و لازم است و بالعكس. تحليل انتخابات اخير نشان ميدهد كه جامعه ما در حالت بيم و اميد به سر ميبرد. بيم از بيثباتي و عدم اطمينان و پيشبيني ناپذيري نسبت به آينده و اميد به خطمشي عقلاني و اصلاحطلبانه. مفهوم آينده در ذهن جامعه اهميت زيادي پيداكرده و همه رفتارهاي عمومي آن مبتني بر تصوري است كه از آينده دارد. در اين ميان نقش فعالان مدني، نهادهاي سياسي و كنشگران اجتماعي بسيار مهم است. آنها ميتوانند كمك كنند تا تصويري مبهم از آينده شكل نگيرد.
در دو سطح ميتوان سرمايه اجتماعي را زنده نگه داشت: يكي در چارچوب رويكردها و سياستهاست و ديگري در قالب سازماندهي و مديريت. در چارچوب سياستها و رويكردها كاملا مشهود است كه دولت بايد رويكردي در پيش گيرد كه جامعه را به سمت آزادي و قانونمداري بيشتر و عدالت اجتماعي، آموزشي، جنسيتي و اقتصادي افزونتر سوق دهد به عبارتي عدالت نه فقط در بعد اقتصادي بلكه بايد در همه ابعاد آن مورد توجه قرار گيرد. به تعبيري همان شعاري كه توسط دولت ايشان در انتخابات مطرح شد كه همه براي ايران يا ايران براي همه ايرانيان بايد به برنامههايي اجرايي و قابل لمس تبديل شود. اما بخش سازماندهي و مديريت، مديريت اجرايي كشور بايد تحول بيشتري پيدا كند و جوانتر، چابكتر و نوگراتر شود. اين به شخص رييسجمهور هم كمك ميكند. آقاي روحاني و جهانگيري در دولت يازدهم بار مسووليت دفاع از عملكرد كابينه را بيشتر از ديگران بر دوش كشيدند و دستگاههاي دولتي كمتر وارد بحث و گفتوگو با جامعه و منتقدان براي دفاع از اقدامات خود شدند. به ميزاني كه همكاران دولت هماهنگتر و داراي تحرك بيشتري باشند انرژيهاي اجتماعي بهتر حفظ ميشود و سرمايه اجتماعي آقاي روحاني و دولتش افزايش مييابد و بالعكس. در اين رابطه يكي از مسووليتهايي كه قطعا در دولت دوازدهم اهميت پيدا ميكند نوع دادو ستد و تعاملي است كه قوه مجريه با نخبگان و نهادهاي مدني و سياسي دارد. دولت به تنهايي و بدون اتكا به جامعه مدني نميتواند شعارها و برنامههايش را پيش برد. از سويي براي اينكه موفق شود نياز به پشتيباني و همكاري نهادها و اركان مختلف نظام از جمله قوه قضاييه، مجلس و غيره دارد تا بتواند از همه ظرفيتهاي موجود براي توسعه كشور استفاده كند. ايرنا