• ۱۴۰۳ جمعه ۲۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3830 -
  • ۱۳۹۶ چهارشنبه ۲۴ خرداد

آزار دختر جوان توسط راننده پرايد

در آخرين لحظه از او مدرك جرم گرفتم

اعتماد| مردي كه دختري را در خودروي پرايدش مورد آزار و اذيت قرار داده بود، بازداشت شد. صبح روز دهم خردادماه دختر جواني به پليس پايتخت مراجعه كرد و ماموران را در جريان اتفاقي كه برايش افتاده بود، قرار داد. او گفت: من همراه با خانواده‌ام در كرج زندگي مي‌كنم و مدتي است در يك شركت بازاريابي در تهران كار پيدا كرده‌ام و صبح‌هاي زود به تهران مي‌آيم و عصرها هم دوباره به كرج برمي‌گردم. معمولا سفرهايم از كرج به تهران و بالعكس را با مترو انجام مي‌دهم و خيلي كم پيش مي‌آيد كه مجبور شوم با ماشين شخصي يا حتي تاكسي به كرج بروم و برگردم. صبح امروز خيلي ديرم شده بود و از اين نگران بودم كه به شركت برسم و ناگهان مورد مواخذه قرار بگيرم. از آنجايي كه مدير شركت قوانين سختي براي تاخيرها گذاشته بود مجبور بودم هرچه زودتر خودم را به شركت برسانم. براي تاكسي كنار خيابان ايستاده بودم كه يك خودروي پرايد مقابلم ايستاد. همين كه ديدم در صندلي عقب چند نفر مسافر نشسته‌اند خيالم راحت شد كه امنيت دارد و من هم روي صندلي جلوي ماشين نشستم. راننده بعد از طي مسافتي تمام مسافرهاي داخل ماشين را پياده كرد و من و راننده جوان به تنهايي در ماشين مانديم. همان لحظه با خودم فكر كردم كه به راننده بگويم كه ماشين را نگه دارد و من روي صندلي عقب بنشينم اما اين كار به نظرم منطقي نيامد و به خاطر همين از انجامش منصرف شدم. مشغول فكر كردن به اين چيزها بودم كه ناگهان ديدم راننده از مسير اصلي جاده متوقف شد و در يك مسير فرعي شروع به رفتن كرد. هرچه پرسيدم چرا اين كار را انجام مي‌دهد فقط مي‌خنديد و راهش را ادامه مي‌داد. التماس مي‌كردم و اشك مي‌ريختم تا رهايم كند اما انگار نه انگار. بعد از مدتي رانندگي ماشين را در يك جاده خلوت نگه داشت و من را مورد آزار و اذيت قرار داد. بعد هم همانجا در ماشين را باز كرد و رهايم كرد. وقتي ماشينش در حال دور شدن بود موبايلم را از كيفم بيرون آوردم و از او و ماشينش فيلمبرداري كردم. در حالي كه پاهايم به‌شدت آسيب ديده بود و مدتي طول كشيد تا بتوانم از جايم بلند شوم و سر جاده بيايم و با يك ماشين ديگر خودم را به خانه‌مان در كرج برسانم. بعد از ثبت شكايت دختر جوان و پرونده او در شعبه سوم دادسراي امور جنايي تهران تشكيل شد و تيمي از ماموران اداره آگاهي با دستور بازپرس براي شناسايي و بازداشت راننده پرايد دست به كار شدند. ماموران خيلي زود توانستند اين راننده پرايد را پيدا و او را بازداشت كنند. مردي كه متهم اين پرونده بود در ابتداي بازداشت منكر تعرض به دختر جوان شد اما زماني كه شاكي را ديد به ناچار لب به اعتراف گشود و گفت: من متاهل هستم و به زودي دومين فرزندم به دنيا مي‌آيد، اصلا نمي‌خواستم اين كار را انجام دهم اما در يك لحظه شيطان مرا وسوسه كرد و دست به اين كار زدم و اكنون پشيمانم. با اعتراف راننده پرايد، سجاد منافي‌آذر بازپرس امور جنايي تهران دستور داد تا تحقيقات براي شناسايي جرايم احتمالي متهم از سوي اداره آگاهي صورت گيرد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون