تبعات يك طرح خوب براي كتابفروشيهاي مستقل
كلاف پيچيده مشكلات حوزه كتاب، پيچيدهتر ميشود
نازنين متيننيا
خبر تعطيلي كتابفروشيهاي تهران، در يك دوره خاص و روزگاري كه اين اتفاق براي نخستينبار رخ ميداد، خبري خاص و مهم بود. مديريت فرهنگي وزارت ارشاد دولت نهم و دهم، شرايطي را فراهم كرد تا تير پيكان مشكلات مالي، به كمر كتابفروشيهاي كوچك وارد شود و آرام آرام بشنويم كه در محلههاي مختلف و حتي در خيابان انقلاب و كريمخان كه مركز كتابفروشيهاست، كتابفروشيها تعطيل ميشوند. مدتي بعد، حكايت كتابفروشيها هم شبيه حكايت سرانه مطالعه شد؛ عدد و رقمي كه هرروز و توسط مديران با اختلافهاي متفاوت منتشر ميشود و هنوز هم در ريشهيابي دلايل عدم كتابخواني ايرانيها و سرانه مطالعه كم، كاري بسيار پيچيده و البته بينتيجه است. غصه پرقصه كتاب و نشر و كتابفروشي در ايران، به همينجا ختم نميشود. مجوزهاي صادر شده، اتحاديهاي كه تلاش ميكند 726 صنف را زير سقف خود نگه دارد و مردمي كه عادت كردهاند در «مال»هاي بزرگ و كنار كتاب، گوشواره و دستبند و ماگ و... بخرند هم به اين جريانات اضافه شده. كار به جايي رسيده كه پيدا كردن يك كتابفروشي كوچك كه فقط كتاب بفروشد در نقطههاي مختلف شهر تهران و البته در سراسر ايران، كار سختي است و از آن سختتر نگه داشتن كتابفروشي با سود فروش كتاب است. حالا و در چنين شرايطي، در حوالي تپههاي عباسآباد تهران، «باغ كتاب» راهاندازي شده؛ پروژه عظيم و بزرگ شهرداري تهران براي اينكه مردم را به گشت و گذار در دل كتابها و اماكن فرهنگي و تفريحي دعوت كند و به گفته مسوولانش نمايشگاه كتابي 365 روزه باشد. تا اينجا و به قصد داشتن آرامشگاهي براي كتاب و فرهنگ در شهر بزرگ و مدرني مانند تهران، حضور اين «باغ كتاب» يك اتفاق خوب و استثنا حساب ميشود. اتفاقي كه فقط براي مسوولان، مردم و نويسندگان و احتمالا هنرمنداني كه از فضاي فرهنگي اين مجموعه استفاده ميكنند، خوب و اميدواركننده است. اما براي آنهايي كه سالهاي سال است با چنگ و دندان، كتابفروشيهاي خود را سرپا و زنده نگه داشتهاند، اتفاقي تلخ است. كتابفروشها جايي در اين پروژه بزرگ و سودآور فرهنگي ندارند. ناشران حالا ميتوانند بدون واسطه كتابهاي خود را به نشرشهر كه ناشر متولي اين باغ است، بدهند و واسطه كتابفروش كه تا امروز با تخفيف 25 درصدي فروش كتابها روزگار ميگذراندند، حالا آرام آرام با اتفاقي بزرگ روبهرو ميشوند كه در طراحياش به همهچيز فكر شده، به جز حقوق اندك اين صنف كمتوان. دغدغه آنها را هم محمود آموزگار مطرح كرده. رييس اتحاديه ناشران و كتابفروشها كه ديروز با ايلنا مصاحبهاي داشته و پروژه «باغ كتاب» را شبيه پروژههاي افتتاح اتوبانهايي ميخواند كه در كوتاهمدت از پس ترافيك شهري برميآيند اما با افزايش جمعيت، خود عاملي براي ترافيك و مشكلات ديگر ميشوند. آموزگار در اين گفتوگو با ذكر جزييات، توضيح داده كه چطور پروژه «باغ كتاب» حيات كتابفروشيهاي مستقل را به خطر مياندازد و چطور به خطر افتادن زندگي اين كتابفروشيها در نهايت به كاهش آمار سرانه مطالعه و اشتياق مردم براي كتابخواني ختم ميشود. اين ناشر در گفتوگوي خود روايت كرده است: «آيا استفاده از پروژهاي مثل باغ كتاب كه حقوق عمومي محسوب ميشود از طريق مشاركت حداكثري ذينفعان ممكن نبود؟ مساله فقط شركت دنياي ماه پيشوني و بخش كودك نيست، بخش بزرگسال باغ كتاب هم در اختيار نشر شهر است كه وابسته به شهرداري است. اساسا بايد ديد شهرداري براساس كدام موازين قانوني مبادرت به انجام چنين اقداماتي ميكند؟! باغ كتاب درست است كه ويترين عرضه كتاب است اما نبايد فراموش كرد كه هزينههاي تاسيس آن از بودجه شهر تامين شده است و قاعدتا استفاده از آن نيز بايد كليه ذينفعان ازجمله كتابفروشيها را شامل شود. اين تنها راه جبران كاهش فروشي است كه دامنگير كتابفروشيها خواهد شد. هر نوع استفاده اختصاصي از منافع عمومي كتابفروشيها را به خطر مياندازد. معروف است كه در زمان واگذاري شهر كتابها به آقاي حسن كياييان در زماني كه در اتحاديه مسووليت داشت؛ پيشنهاد دادند تا يكي از اين شهركتابها را در اختيار بگيرد، ولي او تاكيد كرد هر زماني كه اعضاي صنف از اين امكان بهرهمند شدند من هم از آن استفاده ميكنم.» رييس اتحاديه ناشران معتقد است كه در كنار اين پروژه بايد جايي هم براي كتابفروشها تعريف شود و طرحي باشد كه به مشاركت كتابفروشاني كه ماليات، هزينه مغازه و... براي سرپا بودن ميدهند هم ختم شود. طرحي كه پيشتر درباره آن صحبت شده، اما به جايي نرسيده و حالا دغدغه اصلي حيات كتابفروشيهاي كوچكي است كه روزگاري نبض مطالعه و كتابخواني و دسترسي به كتاب در اين شهر بزرگ را به عهده داشتند و حالا ممكن است با ناديده گرفته شدن از دست بروند و بازهم ضربه اصلي به مردمي وارد ميشود كه عادت چنداني به كتابخواني ندارند و بايد به وسوسههايي مانند «باغ كتاب» فروشگاههاي بزك شده سراغ كتاب بروند. كلاف پيچيده مشكلات كتاب و كتابخواني در حال حاضر پيچيده شده و در اين ميان، تا زماني كه فكري براي كتابفروشيهاي مستقل نشود، حتي همان اتحاد هميشگي در صنف كوچك ناشران و كتابفروشها هم انگار دستخوش تغيير شده و احتمالا خبرهاي بيشتري از تبعات اين ماجرا در روزها و سالهاي آينده ميشنويم.