• ۱۴۰۳ جمعه ۱۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3865 -
  • ۱۳۹۶ شنبه ۷ مرداد

لطفا با فرهنگ و هنر معامله نكنيد!

مرضيه برومند كارگردان

 


نخستين خواسته من اين است كه واژه ارشاد را از تركيب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي بردارند چراكه قشر فرهنگي، خود همگان را ارشاد مي‌كنند و حال اين پرسش مطرح مي‌شود كه چه كسي مي‌خواهد ما را ارشاد كند؟ آيا او خودش ارشاد شده است؟ بر چه مبنايي و با چه ضوابطي مي‌خواهد هنرمندان و اهالي فرهنگ را ارشاد كند؟ معيارهايش سليقه‌اي و شخصي است؟ يا قانوني؟ و پرسش‌هايي از اين دست. با اين تفاسير وجود واژه ارشاد در تركيب وزارتخانه‌اي كه امورش مربوط به اهالي فرهنگ و هنر است، درست نيست.
در اين سال‌ها به هر حال صداي هنرمندان سينما و تئاتر تا حدودي به گوش مردم رسيده است اما آيا صداي فعالان حوزه نشر و كتاب هم شنيده شده است ؟ چه كسي مي‌داند كه اهالي قلم در اين سال‌ها چقدر آزار ديده‌اند؟ وضعيت چاپ و نشر كتاب نشان مي‌دهد كه اهالي قلم و فعالان نشر، اتفاقا قشر آسيب‌پذيري هستند كه با مشكلات و مسائل بسياري دست به گريبان‌اند. ما مدام مي‌گوييم مردم كتاب نمي‌خوانند اما هرگز دلايل اين وضعيت را بيان نمي‌كنيم. اگر كتاب‌هاي خوبي در دسترس مردم باشد، چرا كتاب نخوانند؟ اگر كسي بتواند به فراخور سليقه خود، كتاب مورد نظرش را در بازار كتاب پيدا كند، چرا از كتاب خواندن فراري باشد؟!
نكته ديگر اينكه بزرگ‌ترين مشكلات چهار سال گذشته ما ناشي از نگاه سياسي به هنر بود. كساني با خاستگاه‌هاي سياسي با اهالي فرهنگ و هنر مقابله كردند و درواقع آنان را دستاويزي براي مقابله و مخالفت خود با دولت قرار دادند و به ويژه اين وضعيت در حوزه موسيقي بيش از ديگر حوزه‌هاي هنري نمود داشت. تريبون‌ها در شهرهاي گوناگون به خود اجازه دادند از جانب مردم سخن بگويند و براي آنان تعيين تكليف كنند و جالب اينكه آن چنان قطعي نظرات خود را اعلام مي‌كردند كه گويي نظر تمام مردم را جويا شده‌اند. در مورد آمارهاي ارايه شده بايد گفت نتيجه انتخابات نشان داد كه مردم چه مي‌خواهند. با اين حال حتي اگر 10 درصد مردم خواهان برگزاري كنسرت‌هاي موسيقي در شهرهاي‌شان باشند، بايد به نظر آنان احترام گذاشت.
 بزرگ‌ترين مشكلي كه شخصا در دوره گذشته داشتم، نگاه و برخورد سليقه‌اي با فرهنگ و هنر بود درحالي كه كشور ما قانون دارد و وزير فرهنگ و ارشاد مهم‌ترين مرجع تصميم‌گيري در زمينه فعاليت‌هاي هنري است و بايد به تصميمات او احترام گذاشت. جالب است كه تريبون‌ها  اصلا درباره مفاسد اقتصادي سخني نمي‌گويند. در شهري مانند مشهد شاهد مفاسد اقتصادي صندوق‌هاي تعاوني با اسامي اكثر اسلامي بوديم اما اين شهر در اين باره كوچك‌ترين اظهارنظري نكردند و همين سكوت در برابر چنين وضعيتي مويد اين نكته است كه مخالفت‌هاي ايشان با فعاليت‌هاي هنري بيش از اينكه جنبه عقيدتي و مذهبي داشته باشد، سياسي است و ازآنجاكه هنرمندان از دولت آقاي روحاني حمايت كرده‌اند، ايشان با فعاليت‌هاي‌شان مخالفت مي‌ورزند.
مهم‌ترين و نخستين مشكل ما اين است كه كشور از بي‌قانوني رنج مي‌برد و اميدواريم بعد از استقرار دولت جديد، اين مساله حل شود. در دوره قبلي دولت آقاي روحاني موضوع برجام و وضعيت سياست خارجي و شرايط اقتصادي مطرح بود اما زمان آن است كه در دوره جديد به امور ديگر مانند فرهنگ و هنر توجه جدي شود. در وضعيت فعلي، اميد جوانان به كشورشان كمرنگ شده است و اگر همين وضعيت ادامه پيدا كند، ديگر شور و علاقه‌ به كشورشان را از دست خواهند داد. بنابراين نخستين خواسته‌ام از وزارت فرهنگ اين است كه قانون‌مدار باشد و سليقه‌اي عمل نكند و ارعاب هم نشود و فرهنگ و هنر را معامله نكنند. در چهار سال گذشته با فرهنگ و هنر معامله شد و به خاطر پيشبرد اهداف سياست خارجي و اقتصادي، در بخش فرهنگ كوتاه آمدند درحالي كه همه اين حوزه‌ها وابسته به يكديگر است و اگر در فرهنگ و هنر عقب‌نشيني كنند، ناچار مي‌شوند در جاهاي ديگر هم عقب‌نشيني كنند. وزارت فرهنگ پيش از اينكه در برابر هنرمندان مسوول باشد، در مقابل مردم مسوول است؛ به اين معنا كه بايد كالاي فرهنگي مناسب و مطلوب مردم را در اختيار آنان بگذارد و زمينه‌هايي فراهم كند كه خيل عظيمي از مردم از اين كالاها بهره‌مند شوند نه اينكه كالاي فرهنگي تنها در اختيار قشر خاصي باشد. در حال حاضر رابطه عموم مردم با بخش فرهنگ ضعيف شده است و كمتر مي‌بينيم كه كتاب، فيلم، يا تئاتر و كنسرت موسيقي و... در سبد نيازهاي‌شان وجود داشته باشد. به گونه‌اي كه مخاطبان كالاهاي هنري بيشتر جوانان يا افراد تنها هستند و كمتر حضور خانواده‌ها را در اين فعاليت‌ها مي‌بينيم به ويژه در مناطق محروم اين وضعيت بيشتر نمود دارد در حالي كه وزير فرهنگ وزير همه مردم ايران است؛ وزير مناطق محروم، روستاها، حاشيه‌نشينان و... و همه اين افراد بايد از كالاها و فعاليت‌هاي هنري برخوردار باشند. اما متاسفانه روستاها را به تلويزيون و ماهواره سپرده‌ايم و هنرمندان و اهالي فرهنگ در اين مناطق حضور ندارند ولي بايد همه مردم حتي آنان كه به آقاي روحاني راي نداده‌اند، در امور هنري مورد توجه قرار بگيرند و براي آنان برنامه مطلوب داشته باشيم. مدام مي‌گوييم چرا همه جشنواره‌هاي ما در تهران يا شهرهاي بزرگ برگزار مي‌شود پس مردم ديگر شهرها چه سهمي از آثار هنري زيبايي كه ساخته مي‌شوند، دارند؟ چرا بعضي از جشنواره‌ها را به شهرهاي ديگر نمي‌بريم؟ و اين گونه است كه رابطه ما با بدنه جامعه‌مان قطع است كه بخشي از اين وضعيت به ما هنرمندان برمي‌گردد و بخشي هم به دليل كم‌كاري مسوولان است كه بسترسازي لازم را انجام نمي‌دهند. همچنان كه لازم است تا ارتباط ميان وزارت فرهنگ با ديگر وزارتخانه‌ها هم ايجاد شود. اگر دانشجويان پزشكي با هنر سر و كار داشته باشند، مي‌توانند ارتباط بهتري با بيماران خود برقرار كنند. مشكلاتي كه در مورد پرونده پزشكي آقاي كيارستمي پيش آمد، ناشي از قطع ارتباط ميان جامعه پزشكي با مباحث هنري بود.
اما درباره ديگر وزارتخانه‌ها بايد بگويم كه بدترين وزارتخانه ما عموما و در تمام دوران‌ها، وزارت آموزش‌و پرورش است و اميدوارم نخستين وزيري كه عوض مي‌شود، وزير اين وزارتخانه باشد. بدنه وزارت آموزش‌و‌پرورش از بالا تا پايين نيازمند تغييرات بنيادين است چراكه اين وزارتخانه دچار خطاهاي بزرگي است و نتيجه آن اينچنين است كه هر روز مي‌بينيم كودكان ما خودخواه‌تر و بي‌اخلاق‌تر و بي‌توجه‌تر مي‌شوند. حال آنكه در همين سنين كودكي بايد عشق به ميهن را به آنان آموزش داد. آن هم عشقي واقعي و نه شعاري. مدرسه‌هاي ما بايد انسان‌ساز باشند اما مي‌بينيم كه بزرگ‌ترين دغدغه دانش‌آموزان ما موفقيت در كنكور است. دانش‌آموز ما بايد در مدرسه آموزش ببيند كه به ميراث ملي كشورش توجه كند، قدر محيط زيست را بداند، به ميراث فرهنگي كشورش احترام بگذارد. بايد در مدارس بچه‌ها را به سمت درك درست از روح دين و ايمان راستين هدايت كرد، متاسفانه در حال حاضر آنچه دارند مي‌آموزند، تنها پوسته ظاهري و شعارهاي تكراري و غيرموثر است و... حال آنكه دانش‌آموز ما در مدرسه بايد بياموزد وارث سرزميني است كه مي‌تواند جاي خوبي براي زندگي باشد اما حال دچار بحران كمبود اكسيژن و كم‌آبي است. اينجاست كه بايد به كودكان درس زندگي داد و به شخصيت‌سازي آنان توجه كرد، مواردي كه مدارس ما نسبت به آنها بي‌توجه هستند و امروزه مي‌بينيم كه حتي مدارس نامدار و خصوصي و غيردولتي ما به كالج فيلم «انجمن شاعران مرده» تبديل شده‌اند! و هيچ كدام مدرسه‌اي نيستند كه كودكان از حضور در آنها لذت ببرند.
وزارت علوم هم وزارتخانه بسيار مهمي است. دانشجويان ما بايد اجازه داشته باشند در محيط دانشگاه خود معترض و منتقد باشند تا نسبت به شرايط جامعه خويش بي‌تفاوت نشوند. بايد به دانشجويان در فضاي دانشگاه اجازه بحث و گفت‌وگو بدهند. در همين زمينه تفكيك دو وزارت ورزش و جوانان هم موضوع بسيار مهمي است و بايد ديد براي جوانان چه برنامه‌اي دارند.  اميدوارم اين‌بار بر سر تعيين وزارتخانه‌ها معامله و تجربه تلخ انتخابات شوراي شهر را تكرار نكنند. توصيه من به همه همكاران و همفكرانم اين است كه منتظر نباشيم تا دوره چهار ساله فعاليت دولت تمام شود و اجازه ندهيم هر چهار سال يك بار از ما استفاده ابزاري شود. نبايد وزارتخانه‌هاي دولت را به حال خود رها كنيم بلكه بايد آنان را رصد كنيم و پرسشگر باشيم. در وهله اول ما كه در دوره پيشين از آقاي روحاني حمايت كرديم، حق داريم از ايشان انتقاد كنيم. خوشبختانه ايشان سه وزير بسيار خوب داشتند؛ آقايان زنگنه، ظريف و هاشمي كه اميدوارم سر جاي‌شان باقي بمانند چراكه نتيجه كار و تلاش‌شان در اين چهار سال مشهود است.
و خلاصه آنكه به هر حال آقاي روحاني كار بسيار دشواري در پيش دارد و اميدوارم بتوانند برنامه‌هاي خود را به خوبي پيش ببرند. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون