جاى خالى مديا
برگزاري چند دوره جايزه ادبي «روزي روزگاري» به دبيري و مسووليت او و همچنين عضويت در هياتمديره بنياد زندهياد محمود استادمحمد براي اعطاي جايزه ادبيات نمايشي از جمله مواردي است كه كاشيگر به طور مستقيم در آنها نقش داشته است.
نميتوان از مديا گفت و دلمشغوليها و تلاشهاي او را در حوزه مطبوعات ناديده گرفت. در بسياري از نشريات و مجلات ادبي و فرهنگي چند دهه گذشته، رد پاي او را ميتوان ديد؛ حال چه به صورت عضو دور يا نزديكي از تحريريه و چه به صورت همكاري كه نوشتههاي زيادي را در حوزههاي مختلف قلمي كرده است. از علاقه وافر او به اين حوزه همين بس كه در ماههاي آخر عمر، با بيماري و ضعف شديدي كه داشت، خواهان انتشار مجلهاي در حوزه فلسفه بود كه بر اساس معيارهاي او، جايش در بين نشريات ما خالي بود؛ نشريهاي فلسفي كه بتواند نظريات و ايدههاي جديد نسل امروز را در اين حوزه بازتاب دهد.
بيش از يك دهه هست كه مديا را از نزديك ميشناختم و از اين حيث شايد عمر دوستي ما آنچنان ديرينه نباشد. در همه ديدارهاي اين سالهايمان او را انساني با دانش و فروتن يافتم كه تشنه و شيفته آموختن بود. فرقي نميكرد كه در چه زمينهاي باشد. ميتوانستي در بسياري از زمينهها به دانش او اعتماد كني و با وى به مشورت بنشينى. به طيف بيشمار دوستانش كه نگاه كنيد، درمييابيد كه با آدمهاي گوناگوني از هر فكر و مسلك ميجوشيد. پير و جوان هم نداشت. با اغلب آدمها به راحتي ارتباط برقرار ميكرد و براي همين بود كه در حوزههاي مختلف، دوستان مختلفي داشت. انساني جامعالاطراف كه دوستانش جميع اضداد بودند.
حالا و اينجا ديگر تكراري است كه بنويسم مهر و محبتى ويژه در تمام اين سالها نسبت به من داشت. حتما ميدانيد كه او از مترجمان رسمي مورد تاييد سفارت فرانسه در تهران و از همكاران آنها در بخش فرهنگي اين سفارتخانه بود و بدون اغراق در همه اين سالها همراه با عشق ستودنياش به ايران و فرهنگ پربارش به منظور تقويت ارتباط فرهنگي ميان دو كشور ايران و فرانسه تلاش بسيار كرده بود.
جامعه فرهنگي و ادبي ايران در غياب مديا كاشيگر، متحمل خسران ديگري شده است. او در اين سالها تلاش بسيار كرد كه در حوزه فرهنگ و ادبيات، جوانان را به آينده دلگرم و اميدوار كند. بار ديگر رفتن او را از عرصه شعر، فرهنگ و ترجمه به همه دوستداران فرهنگ و ادبيات ايران كه دوستدار او هم بودند، تسليت ميگويم.