ايزابل آلنده 75 ساله شد
روزي را بدون تغيير نگذراندم
بهار سرلك
ايزابل آلنده، نويسندهاي كه حرفه خود را با روزنامهنگاري شروع كرد، هفته گذشته 75 سالگي خود را جشن گرفت. آلنده 36 سال داشت كه با تماسي تلفني به او خبر ميدهند پدربزرگش در آستانه مرگ است؛ پس او با اين اميد كه «دستكم روح او را زنده نگه دارد» مشغول نوشتن نامهاي ميشود. نامه بدل به كتابي ميشود كه حالا به 37 زبان دنيا ترجمه شده است. او در طول اين سالها 23 كتاب داستاني نوشته است. جشنوارههاي ادبي و هنري كشورهاي سراسر دنيا، جوايز بيشماري به او اهدا كردهاند. اينها حقايق انكارنشدني زندگي موفقترين نويسنده شيلي است اما به گفته خودش، برخي نميگذارند او تمام داستان را شرح بدهد.
او در وبسايت شخصياش نوشته است: «نوشتن زندگينامه كاري عجيب است چون تواريخ، رويدادها و دستاوردها را فهرست ميكني. در حقيقت، مهمترين وقايع زندگيام در نهانخانه دلم روي دادهاند و جايي در زندگينامه ندارند. »
او اشارهاي به كتابها يا موفقيتهايش نميكند و در عوض از عشقي كه در خانوادهاش در جريان بود و فرصتهاي ياري به ديگران، حرف زده است؛ طي ديكتاتوري نظامي آگوستو پينوشه در شيلي، آلنده درباره حقوق زندانيان سياسي بيپروا صحبت كرد و «بنياد ايزابل آلنده» را براي قدرتبخشي زنان راه انداخت؛ او با اين اقداماتش به بسياري كمك كرد.
آلنده كه دوم آگوست، 75 ساله شد همچنان به فعاليتهاي سياسي خود ادامه ميدهد. شهروند آمريكا است و سالها در كاليفرنيا اقامت دارد اما منتقد سرسخت رييسجمهوري آمريكا است. آلنده در مصاحبهاي با خبرگزاري دويچهوله گفته است: «نميدانم سازمانهاي آمريكايي آنقدر قوي هستند كه بتوانند زير بار فشارهاي اين گاو وحشي كه حكمراني را نميداند، تاب بياورند يا نه.» او رياستجمهوري دونالد ترامپ را بدترين اتفاقي ميداند كه براي آمريكا روي داده است.
او سالهاست از خانهاش دور و در تبعيد به سر ميبرد؛ سال 1973 ديكتاتوري نظامي پينوشه عموي بزرگ او، سالوادور آلنده را كه زماني بر كرسي رياستجمهوري شيلي مينشست، از كشور اخراج كرد. در اين اوضاع و احوال بود كه ايزابل ديگر شيلي را اقامتگاه امن خود نميدانست. در تبعيد به سر ميبرد كه شروع به نوشتن نامهاي خيالي براي پدربزرگ مرحومش كرد. بعدها نامه را بسط داد و رمان «خانه ارواح» را نوشت. او شهرت خود را مرهون كتابها و به خصوص همين رمان است. اين اثر درام و خودنگاره زندگي خانواده طبقه مرفه «تروبا» را روايت ميكند كه زير سايه سلطهجوييهاي پدري مردسالار زندگي ميكنند.
با دومين ازدواجش به آمريكا نقل مكان كرد و حالا دو دههاي از اقامت او در اين كشور ميگذرد. اما او ميگويد هنوز هم شيلي را خانه خودش ميداند: «هنوز هم احساسات يكي شيليايي را دارم. والدينم شيليايي بودند، خانوادهام زاده اين كشور بودند و نخستين سالهاي زندگيام- سالهاي مهم و شكلدهنده زندگيام- را در شيلي گذراندهام. »
تازهترين رمان او با عنوان «در ميانه زمستان»، اكتبر 2017 روانه قفسه كتابفروشيها ميشود. داستان اين كتاب، حكايت زندگي دو زن است؛ اولي زني است كه با مهاجرت غيرقانوني خود را به آمريكا رسانده و ديگري روزنامهنگاري باشهامت و خوشبين شيليايي است كه گويي نمودي از خود نويسنده است.
آلنده در وبسايتش نوشته است: «در جواني، اغلب احساس افسردگي داشتم. دنيا دردهاي زيادي را متحمل بود و آنچنان كاري براي آرام كردن اين دردها از دستم برنميآمد! اما حالا كه زندگيام را مرور ميكنم، حس رضايت به من دست ميدهد چون روزهاي انگشتشماري بوده كه براي ايجاد تغيير نكوشيدهام. »