كرگدن تنها نرو
كرگدن قرار است از اين حالت زيرپلهاي خارج شود و به يك مجله هفتگي تمامعيار دونبش بدل شود. حاضرين به غايبين بگويند كه از سهشنبه بعد ضميمه «اعتماد» با همين عنوان كرگدن منتشر ميشود.
عجالتا در همين ستون آگهي اوليهاش را هم پيوست ميكنم تا با شكل و شمايلش آشنا شويد. حتي اگر مشك دربياوريم بهتر است پيشكي آنونس نرويم و تعريف بيجا نكنيم بلكه صبر كنيم تا خودش در شماره اولش ببويد و مشتري جذب كند و قسعليهذا. اما همينقدر بگويم كه اينبار كرگدنها تنها سفر نميكنند و دستهجمعي و گروهي و به اتفاق خدمتتان ميرسند.
آري به اتفاق جهان ميتوان گرفت. بنده شخصا خيلي مايلم كه از همه رفيقان ديده و نديدهام دعوت كنم كه براي كرگدن بنويسند و ضميمه را از خودشان بدانند. چه بنويسند؟
هرچه دل تنگشان ميخواهد و هرچه را كه در اين روزگار ميتوانيم چاپش كنيم و هرچه كه به انتشارش بيرزد. ما شوخي داريم، جدي داريم، قصه داريم، فرهنگ داريم، هنر داريم، شعر داريم، حتي شعر نو هم داريم و از بد حادثه و از سر ناچاري اندكي هم سياست داريم تا جنسمان جور باشد. پس شما هم به اين قافله بپيونديد كه هميشه از اين اتفاقات خلافآمد عادت نميافتد. خلافآمد عادت؟ بله. كرگدن قرار است خير امواتش خلافآمد عادت باشد و شبيه ملال زندگي نباشد و سياستزده و بيرمق و بيحوصله نباشد و خيلي چيزهاي ديگر هم نباشد. پس چه باشد؟ ما هميشه در امور سلبي استاديم و خيلي خوب و عالي ميدانيم كه چه چيز نبايد باشيم اما به لحاظ ايجابي دور از جان نويسندههاي بزرگوار، پا در گليم و به جان كندن ميافتيم تا بفهميم دقيقا چه بايد باشيم.
تازه وقتي ميفهميم چه بايد باشيم مصيبتمان شروع ميشود كه چه كنيم و چه راهي پيش بگيريم كه به خنس نخوريم و گرفتار نشويم و نيامده نرويم و صدراعظم يكروزه نباشيم و... يكروزه؟
اگر به من باشد كه دلم ميخواهد تا آخر عمرم كرگدن دربياورم و هيچ كار ديگر نكنم و در اين راه پير شوم و... به اندازه كافي پير نشدهام؟ قديم به سن ما كه ميرسيدند پيرمرد رسمي ميشدند.
ما تازه سر انداختهايم كه سر پيري معركه كرگدني بگيريم. من نميدانم چيزي كه درخواهم آورد باب ميلتان خواهد بود يا نه اما مطمئنم چيزي نمينويسم و چيزي منتشر نميكنم و دروغي نميگويم كه عصباني بشويد و زير لب بگوييد شرم باد اين پير را. نه. ما شايد عبوس باشيم، شايد خيلي دلنشين و باب طبع و دندانگير نباشيم، شايد دِمده و قديمي باشيم، اما لوس و مبتذل و خاليبند و رمال و كفبين نيستيم و نخواهيم بود و سر پيري خودمان را از چشمتان نخواهيم انداخت.
ما سعي ميكنيم لااقل بــه اندازه يك ضميمـه كرگدنـــي روزنامـــه اعتمــاد حرف حســاب بزنيم و دوستداران دانايي باشيم و ديگـر دوسـتداران دانايي را با خودمان همراه سازيم. همين.
Mirfattah@yahoo. com