باز هم گرسنگی
اسدالله امرایی
«اول گفتم خودم را حلبیساز معرفی کنم اما نامی به خود داده بودم که هر حلبیسازی نمیتوانست داشته باشد؛ به علاوه، من عینک به چشم داشتم... باشکوه گفتم: روزنامهنگار... من با عظمت مثل وزیری بدون مسکن جلوی نرده ایستاده بودم... روزنامهنگاری بدون آتش و سرپناه در بازداشتگاه (گرمخانه) به چه میتوانست شباهت داشته باشد. گفتم: از روزنامه مورگن بلادت. این مصیبت را داشتم که امشب کمی تا دیروقت گردش ... حرفم را قطع کرد...، مودبانه در برابرم سر فرود آورد و...» رمان «گرسنگی» نوشته کنوت هامسون، نویسنده نروژی برنده جایزه نوبل ادبیات در انتشارات گلآذین به چاپ دوم رسیده است. کنوت پدرسن با نام مستعار کنوت هامسون در ۴ آگوست ۱۸۵۹ در خانواده فقیر روستایی در شمال نروژ به دنیا آمد. در بیست و دو سالگی نروژ را ترک کرد و به امریکا رفت. او در سال ۱۹۲۰ جایزه نوبل ادبیات را گرفت. مجموعه داستان «دشت سوزان» نوشته خوان رولفو، نویسنده مکزیکی است که با ترجمه فرشته مولوی در انتشارات ققنوس منتشر شده است. کتاب 15 داستان کوتاه دارد. ماکاریو، عاقبت زمیندار شدیم، تپه کومادرس، بس که آس و پاسیم، مرد، در سپیدهدم دشت سوزان، تالپا، به آنها بگو مرا نکشند، لووینا، شبی که تنهایش گذاشتند، پارس نمیکند. پاسو دل آناکلتو مورونس خوان رولفو از بزرگترین نویسندگان مکزیکی است که دو کتاب دشت سوزان و رمان معروف پدرو پارامو از او به فارسی ترجمه کرده است. رولفو درسال 1970 برنده جايزه ادبيات مکزيک شد. «قدرت برای امروز، لعنت به این قدرت! اونها از ما دزدی میکنند، اما یه گوسفند میتونه دندانهاش را تغییر بدهد، تو معمولا داستان مینوشتی برای مجلههایی مربوط به بچهها، داستانهای تو کودکانه برای جهان کودکان، اما دیگه نباید داستان گرگ در لباس میش را بنویسی، بلکه باید درباره گوسفندی بنویسی که دندانهای گرگ را یک دندانپزشک در آروارههاش نصب میکنه و بنابراین میتونه در میان گرگها به زندگیاش ادامه بدهد.» رمان «باد سهمگین» اثر میگوئل آنخل آستوریاس، ترجمه زنده یاد حمید یزدانپناه است که نشر افراز منتشر کرده. آستوریاس برنده جایزه نوبل ادبیات سال 1967 است. میگوئل آنخل آستوریاس، شاعر، داستاننویس، روزنامهنگار و نمایشنامهنویس گواتمالایی نقش بسزایی در تثبیت جایگاه امریکای لاتین در جهان ادبیات داشت. رمانهای پاپ سبر، چشمان بازمانده در گور و آقای رئیسجمهور از دیگر آثار او است که به فارسی ترجمه شده. «وقتی هوا روشنتر شد، سرهنگ تصویر را دید. احتمالا با همان سرعتی که آدمهای شهرنشین فرمهایی را که قبول ندارند میخوانند و امضا میکنند و به محض اینکه سر و کله چیزی پیدا میشود متوجه آن میشوند. به خودش گفت چشم دارم و شعور و همه چیز را زود میگیرم. آدمهای خودم را هدایت میکنم تا آخر خط. حالا از دویست و پنجاه تای آنها سه نفر زندهاند و مشغول گدایی در آن سر شهر.» رمان «آن سوی رودخانه زیر درختان» یکی از بهترین رمانهای ارنست همینگوی، نویسنده امریکایی برنده جایزه نوبل ادبیات سال 1954 است که احمد کساییپور در انتشارات هرمس منتشر کرده است. داستان این کتاب، به زندگی یک سرهنگ امریکایی زخم خورده از جنگ به نام ریچارد کنتول میپردازد که در دوران پایانی جنگ جهانی دوم، در ایتالیا انجام وظیفه میکند. او در آنجا یک زن جوان اشرافی ایتالیایی را ملاقات میکند و شیفته او میشود. گابریل گارسیا مارکز معتقد است كه همينگوي در«آن سوی رودخانه، زیر درختان»، انعطافپذیری روح بشر و زیبایی و شکوه ونیز را به زیبایی به تصویر کشیده و آن را یکی از مهمترینهای قرن میداند.