نگاهي به نمايشنامه «مانفرد» اثر لرد بايرون
خوانشي منظوم
ساره بهروزي
جورج گوردون بايرون معروف به لرد بايرون، يكي از بزرگترين شاعران و نويسندگان كشور انگلستان بود. وي نخستين مجموعه شعر خود را در سن نوزده سالگي منتشر ميكند كه با انتقاداتي روبهرو ميشود. لرد بايرون زندگياي كوتاه، اما جنجالي داشت. به طوري كه در نهايت مجبور به ترك انگلستان ميشود. او ابتدا به سوييس ميرود ولي پس از گذر از كشورهاي مختلف در ايتاليا ساكن ميشود و هرگز به وطنش باز نميگردد. وي كه يكي از تاثيرگذارترين چهرهها در رمانتيسم به شمار ميرود، قهرماناني در آثارش خلق كرده كه به «قهرمان بايروني» معروف هستند. پس از بايرون، نويسندگاني مانند ويكتور هوگو، الكساندر دوما و ديگر نويسندگان از «قهرمان بايروني» در آثار خود استفاده كردهاند. پوشكين و بسياري ديگر خود را شاگرد بايرون دانستهاند. بايرون سال 1824در سن سي و شش سالگي بر اثر تبي سوزان در يونان چشم از جهان فرو بست. لرد بايرون در يونان نيز يكي از شاعران با اهميت و مهم به شمار ميرود. بايرون آثار مهمي را در زندگي كوتاهش خلق كرده است. آخرين اثر او «دون ژوان» با مرگش ناتمام ميماند، اين اثر كه از سروده اول تا چهاردهم آن توسط خود بايرون منتشر شده بود، دو سروده ديگر بعد از مرگش به كوشش دوستان بايرون منتشر ميشود. چند نمونه از آثار او عبارتند از «ساعات بطالت، عروس ابيداس، سفر زيارتي چايلد هارولد و مازپا. »
بدون ترديد نمايشنامه «مانفرد» يكي از مهمترين اثر اين نويسنده و شاعر معروف انگليسي قرن 19 است.
«مانفرد» نام شخصيت اصلي اثر لرد بايرون است. داستان كتاب «مانفرد» كه به صورت نمايشنامه نگاشته شده است، هم شعرگونه و هم نثر ادبي است. جايي كه مانفرد زندگي ميكند، يك كاخ گوتيك در رشته كوههاي آلپ است. بخشي از ماجرا دركاخ و بخشي ديگر در كوهستان است. مانفرد يك رنجي دارد كه بيانش نميكند. ولي او ارواح هفتگانهاي را طلب ميكند و از آنان اينچنين ميخواهد «فراموشي، از خود بيخبري! آيا از تمام قلمروهاي نهانيتان، كه اينچنين خيره به من پيشكش ميكنيد، نميتوانيد آنچه را كه من ميخواهم بيرون آوريد؟» مانفرد كه به سبب گناهي خود را نفرين شده ميداند، در ابتدا به دنبال يك فراموشي است. درست در جايي كه مانفرد از پاره پاره شدن قلبش ميگويد و بيهوش ميشود، نفريني بر وي خوانده ميشود: « هرچند تن تو به خوابي ژرف رود، روحت هرگز نخواهد خوابيد. سايههايي پيرامونت خواهند بود كه هرگز ناپديد نخواهند شد و افكاري كه آنها را از خود نتواني راند. نيرويي كه تو نميشناسي هرگز تنهايت نخواهد گذاشت.» بعد از اين نفرين، گويا اين عذاب بايد هميشگي باشد. در هر صورت شخصيت ميخواهد از احساس گناهي هولناك بگريزد. قابل تامل است كه هرگز آنچه موجب اين عذاب است را بيان نميكند. ارواح هيچكدام قادر نيستند آنچه مانفرد ميخواهد، يعني همان فراموشي و از خود بيخبري را به او بدهند، تا اينكه در نهايت در كاخ خود، به انتظار مرگ مينشيند و ميميرد. درست همانطور كه آستارته به او وعده داده بود.
«مانفرد! فردا رنجهاي زميني تو پايان خواهند پذيرفت. » (ص63) . لرد بايرون با ساختن شخصيتها در نمايشنامههاي خود، پايه گذار سبك تازهاي در ادبيات اروپا و همچنين ادبيات جهان شد. اهميت و ارزش شخصيت «مانفرد » علاوه بر ويژگيهاي خاص شخصيت، سبب بهرهگيري و ارجاعات آثار ديگر نويسندگان نيز شده است.
خواننده در خوانش اين كتاب، با متني فشرده اما با محتوايي قوي و مفاهيمي كه از نويسنده توانايي چون بايرون ساخته است، مواجه ميشود. زبان اثر، ادبي و بسيار شيواست. نمايشنامه در سه پرده نگاشته شده كه پرده اول داراي دو صحنه و پرده دوم و سوم داراي چهار صحنه هستند. اگرچه مانفرد براي خواننده يادآور «فاوست» گوته نيز هست، اما «فاوست» با «مانفرد» تفاوتهايي دارند. يكي از تفاوتهاي بارز اين است كه «مانفرد» لذتهايي را كه به او پيشنهاد ميشود، نميپذيرد. روح خود را نميفروشد، در نتيجه بر خلاف «فاوست» بسيار سختگير است.
حسين قدسي، مترجم اين نمايشنامه منظوم است. اين اثر ادبي خواندني و مشهور جهان توسط نشر «ني» منتشر شده است. اين كتاب در 139 صفحه و با قيمت 12 هزار تومان از سوي نشر ني منتشر شده است.