رانندگي جنسيت نميشناسد
مژگان افروزي
در تمام كشورهاي جهان براي حفظ امنيت و آرامش شهر و شهروندانش قوانيني وضع ميشود كه عدم توجه به هركدام از اين قوانين با جريمههاي مختلف همراه خواهد بود. در اين ستون موارد كوچك اما موثر شهروندي را مرور ميكنيم به اميد اينكه شهروندان بهتري باشيم.
۱- در اتوبان امام علي جنوب مشغول رانندگي بودم. مواقعي كه خيابانها شلوغتر هستند معمولا لاين مياني و سمت راست را براي حركت انتخاب ميكنم. ترافيك نيمه سنگين و روان بود. كنارم در لاين سرعت يك پژو 405 با حفظ فاصله از ماشين جلويي با سرعت خيلي كم به آهستگي حركت ميكرد. جواني از پشت سر بيتوجه به ترافيك آن نقطه از راه رسيد و نتوانست به موقع ماشينش را متوقف كند و به پژو كوبيد. پژو به جلو پرتاب شد و با ماشين جلويي برخورد كرد. سپرهايش از هر دو طرف آسيب ديد. ظرف چند ثانيه يك تصادف زنجيرهاي ايجاد شد. تا حركت كنم 10خودرو باهم برخورد كرده بودند. آن تصادف حداقل يك ساعت روي ترافيك آن بخش اتوبان تاثير گذاشت.
يادآوري: به كجا چنين شتابان ميرويم و ديگران را با خود همراه ميكنيم؟ نخستين اصل در رانندگي صبوري و دقت است. كوچكترين بيدقتي باعث به زحمت افتادن تمام خودروهاي هم مسيرمان ميشود.
۲- در پمپ بنزين منتظر رسيدن نوبتم بودم. جايگاه كناري دو ماشين در حال بنزين زدن بودند. راننده ماشين دوم دختر جوان و خوش پوشي بود كه از لباسهايش و سبد گل بزرگي كه در ماشين داشت مشخص بود عازم مناسبت شادي است. يك ماشين از پشت سرش رسيد. ماشين جلويي كارش تمام شد و رفت و دختر مشغول بنزين زدن بود. راننده تازه از راه رسيده به آرامي به ماشين دختر نزديك شد و دستش را روي بوق گذاشت. سرهاي همه به دنبال صداي بوق چرخيد. دختر آنقدر ترسيد كه شلنگ بنزين از دستش افتاد و لباسهايش از بنزين خيس شد. راننده پشتي با لبخندي زننده به دختر اشاره كرد كه برود. دختر هاج مانده بود. يكي از مسوولان پمپ بنزين راننده مزاحم را به بيرون از جايگاه هدايت كرد و به دختر كمك كرد تا سوار ماشينش شود. دختر با بغض گفت: آخه مگه چقدر كارم طول ميكشيد؟ الان بايد برگردم خونه و هم دوش بگيرم هم لباسم رو عوض كنم. عقدكنان دوستمه بايد به محضر ميرفتم و با گريه راهي شد.
يادآوري: باك هيچ خودرويي ظرفيت نامحدود ندارد. ممكن است خودروي جلويي ما پير باشد و كند. شايد با صبوري در هركجا از غوره حلوا نسازيم حداقل به اعصاب و روان ديگران هم آسيب نخواهيم زد.
۳- كوچه محل سكونت ما كه از يكطرف به بزرگراه ختم ميشود ورود ممنوع است و براي ورود به كوچههاي به هم پيوسته اين منطقه كمتر از صد متر جلوتر از ورود ممنوع خياباني دو طرفه قرار داد كه دسترسي به تمام كوچهها را آسان ميكند. تقريبا تمام رانندگان وارد اين ورود ممنوع تاريك ميشوند و بارها رانندگاني كه از كوچههاي مجاور از راه ميرسند با خودروهاي خاطي تصادف ميكنند!
يادآوري: اين همه عجله را درك نميكنم. وقتي خياباني ورود ممنوع است يعني از مسير مشخص شده نبايد تردد كرد. به سادگي همين متن كه خوانديد.