• ۱۴۰۳ يکشنبه ۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3922 -
  • ۱۳۹۶ شنبه ۱۵ مهر

ما و شما

سيد علي ميرفتاح

بنا ندارم در اين ستون، هر روز از روزنامه و مسائل مربوط به روزنامه بنويسم. كرگدن‌نامه، اگر عمري باشد و خدا مدد دهد به همان سبك و سياق قبل ادامه مي‌يابد. منتها حالا كه قرار است مختصر تغيير و تحولي در ظاهر و باطن روزنامه اتفاق بيفتد مجبورم از اين مجال صفحه آخر استفاده كنم و بعضي نكات را من‌باب مشورت يا اطلاع‌رساني خدمت‌تان عرض كنم. قول مي‌دهم طولاني و ملال‌آور نشود.  
نكته اول اين است كه ما بايد كاري كنيم، شرايطي فراهم آوريم، ابزار و ادواتي تدارك ببينيم تا شما بي‌واسطه، صريح و دقيق و روشن از ما انتقاد كنيد؛ عيب و ايرادهاي‌مان را بگوييد، درباره روزنامه نظر بدهيد و احيانا قوتي اگر ديديد ما را هم در جريان بگذاريد، حتي اگر مايل بوديد براي مطلوب‌تر شدن و خواندني‌تر شدن روزنامه پيشنهاد بدهيد و... اينها را به تعارف نمي‌گويم. لابد در اين چند سالي كه خواننده كرگدن‌نامه بوده‌ايد، ملتفت شده‌ايد كه اين بنده كمترين، اهل تعارف و تشريفات نيست و عادت به اين لوس‌بازي‌هاي مرسوم و متداول در بين بعضي صاحب‌منصبان ندارد. چيزي كه من مي‌گويم و خواهشي كه من از شما دارم، متفاوت است با اوامر ملوكانه‌اي كه از ديگران مطالبه «انتقادات و پيشنهادات» مي‌كند. اخيرا ديدم پادشاه عربستان هم از مردمش خواسته او را نقد و راهنمايي كنند. زهي سعادت اما كسي كه زنداني سياسي دارد، بعيد است تعلق خاطري به نقد داشته باشد. مي‌گويند يك بار انوشيروان عادل، وقتي كه از تدوين و تشريع  عشر و باج و خراج فارغ شد، مردمانش را جمع كرد و گفت هر كس به اين شيوه نقد دارد بگويد كه من محتاج نقد شما هستم و بي‌راي و نظر شما كاري نمي‌كنم. اصل قصه در تاريخ بلعمي آمده است با نثر فارسي قرن چهارم. عالي است. حتما پيدا كنيد و بخوانيد. بعد از اذن شاه يك بدبختي كه شغلش دبيري است و اتفاقا در ديوان حكومت كار مي‌كند، برمي‌خيزد و مساله‌اي را در نهايت تواضع و ادب به عرض شاه مي‌رساند. يادآوري كنيم كه اين شاه از ديگر شاهان عادل‌تر است و در تاريخ نامش با «دادگر» عجين است. از منتقد مي‌پرسد چه شغلي داري؟ مي‌گويد دبير. مي‌گويد تو دبيري و نمي‌داني نبايد فضولي كني؟ بعد دستور مي‌دهد مردم با «دوات» كه ابزار كار دبيري است (و از اتفاق ابزار كار روزنامه‌نگاري هم هست) آنقدر بر سرش بكوبند تا بميرد... اينكه گفته‌اند زبان سرخ، سر سبز مي‌دهد بر باد، الكي و محض تفنن نگفته‌اند. آنقدر در طول قرن‌ها تجربه‌هاي گرانقدر حاصل كرده‌اند كه فهميده‌اند خيلي هم نبايد به روي خوش مسوولان و انتقادپذيري‌شان اعتماد كنند.
اصلا يك دليل اينكه «انتقادات و پيشنهادات» تبديل به يك كار فرماليته – بلكه عبث- شده همين است كه ما در هيچ رده و مقامي خوش‌مان نمي‌آيد كه كسي عيب‌مان را بگيرد. در عوض تا دل‌تان بخواهد تعريف و تمجيد خوب است و به كام‌مان شيرين مي‌آيد. هر كس مي‌خواهد سر شب بيايد و تا خود صبح يك ريز تعريف و تمجيد كند، عيبي كه ندارد هيچ، خيلي هم خوب و ضروري است قدمش سر چشم. اما ايرادگيري و عيب‌جويي «حرف از بي‌وفايي» است و عين ته خيار تلخ است... اما شيخ بزرگوار ما، سعدي فرموده است كه «از صحبت دوستي به رنجم/ كاخلاق بدم حسن نمايد/ كو دشمن شوخ چشم ناپاك/ تا عيب مرا به من نمايد... از نان شب واجب‌تر براي من و همكارانم در «اعتماد» اين است كه از سر دوستي و خيرخواهي عيب‌مان را به ما بگوييد و اشكالات‌مان را تذكر دهيد. حالا كه داريم در فرم و محتواي روزنامه تغييراتي ايجاد مي‌كنيم لازم است قبلش راي و نظر شما را بدانيم. مگر نه اينكه روزنامه منتشر مي‌شود تا شما آن را بخوانيد؟ مگر نه اينكه همه اين نوشته‌ها و گزارش‌ها و عكس‌ها و تيترها براي اين است كه شما ملاحظه بفرماييد و بخوانيد؟ پس راي و نظر شما بسيار بسيار مي‌تواند راهگشا باشد و ما را در ترسيم نقشه راه ياري كند. اگر خواستيد به شخص بنده امر و نهي بفرماييد ايميلم هست: mirfattah@yahoo.com اگر هم در روزنامه به همكارانم مي‌خواهيد نكته‌اي را گوشزد كنيد به اين آدرس بفرستيد: info@etemadnewspaper.ir
راه نامه‌نگاري به شكل سنتي هم باز است و بنده مشتاقم تا دستخط مبارك‌تان را ببينم و فرمايشات‌تان را بخوانم. آدرس و تلفن و راه‌هاي ارتباطي در همين صفحه، بالاي اين ستون نوشته شده. بسيار بسيار لطف مي‌كنيد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون