بنگاهها را در روستاها
اسكان دهيم
هادي حقشناس
كارشناس اقتصادي
مهمترين نكتهاي كه امروز در روستاهاي ايران مطرح هست، اين است كه در روستاها كشاورزي يا توليد محصولات به دلايل مختلف مقرون به صرفه نيست. البته بايد اين نكته را در نظر گرفت كه در برخي از مناطق روستايي ايران، زميني كه به هر خانوار رسيده به ويژه در شمال ايران كمتر از هفت هزار متر است و در اين مقياس فرآيند كاشت، داشت و برداشت درآمدي كه ايجاد ميكند منهاي هزينهها، جوابگوي خانوار روستايي نيست. به عبارت سادهتر درآمد محصولات كشاورزي جوابگوي زندگي خانوارهاي روستايي كشور نيست. شايد چند دهه پيش درآمدها پاسخگو بود اما امروز هزينه خانوارهاي روستايي در برخي جهات همانند خانوارهاي شهري است. به طور مثال پرداخت هزينههاي برق، آب، گاز، تلفن، اينترنت و مسائلي از اين دست. استاندارد زندگي خانوارهاي روستايي افزايش داشته اما درآمد متناسب با اين تغييري نداشته است. دقيقا به همين دليل است كه خانوادههاي روستايي به سوي شهرها ميآيند.
بالا بردن درآمد خانوادههاي روستايي در شرايط فعلي ممكن نيست، زيرا افزايش قيمت ميوه و محصولات كشاورزي ميتواند به كاهش توليد در اين بخش منجر شود. راهكار اينكه خانوادههاي روستايي در روستا باقي بمانند اين است كه دولت متناسب با محصولات كشاورزي بنگاههاي اقتصادي در روستاها ايجاد كند كه آن محصولات در يك فرآوري تبديل به محصولات قابل مصرف با ارزش افزوده بيشتر در شهرها شوند. به عنوان يك مثال ساده اگر مزرعه كاشت گوجه فرنگي در روستايي باشد، بهتر اين است كه در همان روستا بنگاهي ايجاد شود تا گوجهها را به رب تبديل كند. يا اگر در مزرعهاي پرتقال، سيب و محصولات باغي هست، بهتر است بنگاهي ايجاد شود كه اين محصولات را در همان منطقه تبديل به آبميوه كند. مثالهاي از اين دست فراوان است كه به نفع دولت است تسهيلات را در اين قالب به كشاورزان و روستاييان تخصيص دهد. به جاي آنكه دولت بيايد در حاشيه كلانشهرها هزينه زير ساخت اسكان مهاجران روستايي را بپردازد، بهتر است كه اين كار را در همان روستاها با ايجاد بنگاههاي اقتصادي متناسب با محيط و افزايش اشتغال انجام دهد. حتي اگر بنگاههاي بزرگ اقتصادي كه محصول نهايي را توليد ميكنند، اگر نياز به قطعهسازي بود، بهتر است محل استقرار اين بنگاه دور از شهرها و نزديك روستاهاي پرجمعيت باشد كه محل تردد به جاي آنكه به سوي كلانشهرها باشد، به سمت روستاها باشد.