• ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3928 -
  • ۱۳۹۶ شنبه ۲۲ مهر

رطب خورده منع رطب كي كند؟!

امير بهاري

ماجراي شكايت اردلان سرفراز از سه خواننده نام‌آشناي داخلي آدم را ياد مثل «رطب خورده منع رطب چون كند؟» مي‌اندازد. همه خوانندگان ايراني‌ سال‌ها است تلاش مي‌كنند تا مخاطب را به سمت خريد نسخه اصل (اورجينال) سوق بدهند. اما مخاطبي كه اخلاق را رعايت كرده و نسخه‌هاي قانوني را تهيه مي‌كند در اين سال‌ها با موجي از بي‌اخلاقي و كپي هنرمندان از آثار ديگران مواجه است كه اردلان سرفراز تنها بخش كوچكي از آن را عيان كرده است. از زماني كه در دهه 1360 ويديوهايي از لس‌آنجلس به ايران مي‌آمد تا امروز همواره هنرمندان موسيقي تلاش دارند به مخاطب ايراني بفهمانند كه به كپي‌رايت (قانون حقوق مولف) احترام بگذارد. به خاطر داريد كه در «وي. اچ. اس»هاي لس‌آنجلسي مي‌گفتند لطفا كپي نكنيد؟ و بعضا با ادبيات مضحكي اين كار را مي‌كردند. در چند سال اخير هنرمندان و ناشران تلاش كردند به مردم بفهمانند كه كپي و دانلود غيرقانوني، خلاف شرع و قانون است. سايت‌هايي هم راه افتاد كه موسيقي را قانوني در اختيار مردم قرار دهد كه مشهورترين آنها بيپ‌تونز است. اما در گذر ايام كسي اين پرسش را مطرح نكرد كه چرا بخش عمده مردم به هنرمندان و مهم‌تر از آن براي ساختار فرهنگي و هنري كشور احترام قايل نيستند؟ در ايران مخاطب يك آلبوم، تعداد فروش آن ضرب در عددي بين 5 تا 10 است. كمتر كسي در ايران است كه ترانه «چرا رفتي» را نشنيده باشد ولي آلبوم تا پايان سال 1394 تنها حدود 250 هزار نسخه فروخته بود. يك مخاطب عادي در ايران مستمرا شاهد بي‌احترامي به هنر و هنرمند است. بحث پخش شدن بي‌حساب و كتاب آثار داخلي و خارجي از راديو و تلويزيون به كنار، شما فيلم‌ها، سريال‌ها و برنامه‌هاي مختلفي را مي‌بينيد كه از آثار هنرمندان داخلي و خارجي به شكل بي‌رويه و بدون اجازه استفاده مي‌كنند. حالا از اين ماجرا بگذريم كه بسياري از آهنگسازان مطرح ايران تم‌هايي را به شكل كپي استفاده مي‌كنند. وارد آن بحث بشويم كه ديگر واويلاست. اما كپي نعل به نعل و استفاده بدون اجازه از آثار هم پرونده باز قطوري است. بسياري از تم‌هايي كه در دهه 50 و دوران طلايي پاپ ساخته شده به انحاي مختلف در موسيقي پاپ ايران بدون اشاره به نام هنرمند اصلي بازسازي ‌مي‌شود. بسياري از ترانه‌هاي مشهور شاخص بدون اجازه از هنرمند يا خانواده‌اش خوانده مي‌شود. در موارد غير ايراني كه ماجرا پيچيده‌تر هم هست. مثلا ما ناشراني داريم كه از انتشار بدون اجازه آثار هنرمندان غير ايراني سرمايه عجيبي به هم زده‌اند. البته اين موضوع هم قابل انكار نيست كه بسياري از امثال بنده با همين كاست‌ها با موسيقي جهاني آشنا شدند. درهاي بسته هميشه سوراخ‌هايي بدقواره را باعث مي‌شود. موسيقي پاپ ايران بعد از انقلاب به‌طور شگفت‌آوري با كپي لحن ستاره‌هاي پيش از انقلاب  بودند، آغاز شد. حالا حداقل آنها ملودي‌هاي اورجينال مي‌خواندند اما نطفه از همان آغاز با كپي‌كاري بسته شد. در جريان موسيقي سنتي، موسيقي فيلم و... هم اوضاع بهتر نيست. از دهان اغلب هنرمندان شنيديم كه اگر مخاطب رعايت حقوق مولف را بكند و كپي گوش نكند بسياري از مشكلات موسيقي ايران حل مي‌شود اما شايد بهتر است براي يك بار هم شده آن هنرمندان گرامي خودشان را جاي مخاطب بگذارند و تامل كنند كه آيا بايد به حقوق مادي و معنوي چنين هنرمنداني احترام گذاشت؟ شايد به خاطر همين است كه سال‌ها پيش براي ما نسخه پيچيدند كه «رطب خورده منع رطب چون كند؟» هنرمندان و ناشران وقتي پاي بحث حق و حقوق آثار خودشان وسط كشيده مي‌شود حرف‌هاي زيادي دارند اما همان‌ها علاقه‌اي به پرداختن به اين موضوعات درباره حق و حقوق ديگران ندارند. شاهد بارزش فرهاد فقيد كه خودش زنده بود و آثارش اغلب بدون اجازه منتشر مي‌شد. اگر هنرمندان و ناشران به همان اندازه كه به مخاطب آثارشان تاكيد مي‌كنند حقوق مولف را رعايت كنند، خودشان هم به حقوق هنرمندان ديگر احترام بگذارند، موضوع تا حدودي زيادي حل مي‌شود. يادمان نرود كه اين يك رابطه دو طرفه است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون