گروه اجتماعي
براي نخستين بار در تاريخ جمهوري اسلامي ايران مساله انتخاب وزير نيرو در عرصه اجتماعي و سياسي مورد توجه بسيار واقع شده است. مجلس به حبيبالله بيطرف راي اعتماد نداد تا معلوم شود مساله آب مناقشهبرانگيز شده و وضعيتي متفاوت از گذشته دارد. اردكانيان اكنون به عنوان گزينه پيشنهادي رييسجمهور براي تصدي وزارت نيرو به مجلس شوراي اسلامي معرفي شده است. رضا اردكانيان اكنون درگير متقاعد ساختن مجلس براي اخذ راي حداكثري است. وي در مقالهاي با عنوان «راهي نوين در مديريت منابع آب» كه سهشنبه 25 مهرماه در روزنامه اعتماد منتشر شد تلاش كرد تا مختصات كلي راه نويني را كه مدنظر دارد معرفي كند. انتشار برنامه وي براي وزارت نيرو نيز ديدگاهها و رويكردهاي متفاوتي را نسبت به گذشته معرفي كرده است. مقدمه برنامه وي بالاخص نشاندهنده تفاوتهاي جدي نسبت به ايدههاي گذشته درباره مسير حركت وزارت نيروست. رضا اردكانيان اما با چالش ديگري نيز روبروست. مردم، فعالان محيطزيست، كشاورزان، نمايندگان مجلس و همه آنها كه نگران وضعيت منابع آب و انرژي كشور هستند با اين سوال مواجهند كه اردكانيان چگونه رويكرد متفاوت خودش را عملي خواهد كرد؟ او چگونه با مقاومتهايي كه وجود دارد و كساني كه خواستار تداوم راه گذشته هستند مواجه خواهد شد؟
اردكانيان از روز شنبه 29 مهرماه كه به مجلس معرفي شده، نشستهاي فشردهاي با نمايندگان مجلس داشته و بيشتر با مساله اجتماعي آب مواجه شده است. گفتوگوي زير در تنگناي زماني ديدارها و مذاكرات اين روزهاي وزير پيشنهادي نيرو انجام شد و با وجود كوتاه بودن، اردكانيان تلاش ميكند ديدگاههايش را با دقت و وضوح بيشتري تشريح كند. اردكانيان درباره اولويت «سازوكارها بر سازهها» سخن ميگويد؛ سخني كه چندين دهه است منتقدان عملكرد بخش آب و انرژي در ايران منتظر شنيدن آن هستند.
جناب آقاي اردكانيان، شما در يادداشت هفته گذشته از راهي نوين در مديريت منابع آب سخن گفتيد. مختصات اين راه جديد چيست؟
من اول بايد از مردم، فعالان محيطزيست، نخبگان و به ويژه نمايندگان محترم مجلس شوراي اسلامي تشكر كنم كه تا اين حد به مساله آب و انرژي توجه نشان ميدهند. هر مسالهاي تا دستور كار جامعه و سياستمداران نشود، قابل حل نخواهد بود. آب و انرژي امروز مساله اجتماعي شده و من ميبينم كه نمايندگان مجلس با چه شور و تعهدي آن را دنبال ميكنند.
راه نويني كه من در برنامهام تشريح كردهام و در اين چند روز هم به تفصيل درباره آن با نمايندگان بحث كردهام، برخاسته از همان ضرورتهايي است كه اين شور و تعهد به مساله آب را ايجاد كرده است.
اول، رويكردها و روشهاي معمول مديريت منابع آب و انرژي كه هر دو عمدتا متكي به مديريت تامين و عرضه بيشتر بودهاند، به هيچوجه تناسبي با شرايط اخير ما ندارند. ما بايد مديريت تامين را انجام ميداديم اما از حدود بيش از يك دهه قبل بايد كار مديريت تقاضا هم شروع ميشد كه مباني آن طراحي شد اما به يكباره از دستور كار خارج شده و به وضع فعلي رسيديم.
دوم، تصميمگيريها بدون ملاحظه نظرات و منافع ذينفعان آب صورت گرفته است و امروز ديگر نبايد اين مسير را ادامه داد. من با نمايندگان مجلس موافقم كه بايد نظر ذينفعان و اجتماعات محلي در تصميمگيريهاي حوزه آب لحاظ شود.
سوم، ما تاكنون مساله آب و انرژي را بيشتر از زاويه علوم فني و مهندسي ديدهايم و بر همين اساس براي آن برنامهريزي كردهايم. اين راه هم قابل ادامه دادن نيست. من اين چند روز در گفتوگو با نمايندگان مردم ديدم كه مساله آب تا چه اندازه با مطالبات اجتماعي و مسائل منطقهاي آميخته شده است. واقعيت را بايد پذيرفت كه ما در گذشته نسبت به اين مسائل كمتوجه بودهايم. البته تجربه جهاني هم همين گونه بوده است. بقيه كشورها نيز پس از يك دوره مديريت تامين و كمتوجهي به مسائل اجتماعي، با واقعيتهاي مديريت تقاضا و مصرف و ابعاد اجتماعي مساله آب روبرو شدهاند.
چهارم، من معتقدم بسياري از برنامهريزيهاي مناقشهبرانگيز بر مبناي عدم شفافيت و ناكافي بودن ارايه دادهها ايجاد شده است. برنامه من بر ساماندهي دادههاي پايهاي آب و انرژي كشور تاكيد ميكند.
پنجم، برنامه من بر همهجانبه نگاه كردن به مساله آب و نه سادهسازي آن تاكيد ميكند. ما بايد وزارت نيرو را در سطح دانش، سازمان، رويههاي اجرايي، نظام تصميمگيري، مشاركت با ذينفعان، تعامل با استانها و اجتماعات محلي، تعامل با دانش و فناوري جهاني و در سطح ملي به سازماني كه قادر است چندبعدي و چندانضباطه فكر كند، تصميم بگيرد و اجرا كند، تبديل كنيم.
ششم، برنامه من بر نگاه منصفانه اما انتقادي به گذشته و اجتناب از تزريق نااميدي بنا شده است. من صادقانه به ملت شريف و نمايندگان مجلس عرض ميكنم كه ما هنوز به نقطه بيبازگشت نرسيدهايم. مشكلات ما بسيار است اما ميتوانيم بر آنها غلبه كنيم. من به سرمايه اجتماعي و آگاهي ايجادشده در اين سالها حول مساله آب اميد دارم. به شرط توفيق در جلب اعتماد نمايندگان مردم و حضور در مسووليت وزارت نيرو، از تمام توانمنديهاي همه منتقدان امروز، فعالان محيطزيستي، نمايندگان مجلس و متخصصان و آگاهان مسائل آب كشور براي حل مسائل استفاده ميكنم و همه ذينفعان بخش آب و انرژي خواهند ديد كه وزارت نيرو بر مديريت از طريق تعامل فكري و اجتماعي با همه ذينفعان اداره خواهد شد.
هفتم، من كل منابع حياتي آب، خاك، انرژي و پسماند را يكپارچه و در يك بسته ميبينم. مديريت بخشي براي حل مسائل آب ايران كفايت نميكند. ورود به مساله از چنين زاويهاي نيازمند اجماعسازي و افزايش هماهنگيهاي سياسي در بالاترين سطوح است. همچنين ظرفيت شوراي عالي آب و هيات دولت را براي پيشرفت در اين موضوع بهكار خواهم گرفت و مطمئن هستم كه حتي منتقدان امروز اگر نشانه مثبتي مشاهده كنند در اين مسير كمك خواهند كرد.
آقاي دكتر اردكانيان، اينها اصول رويكرد و برنامه شما به مديريت منابع آب و انرژي است، اما نمايندگان مجلس مشخصا ديدگاههايي دارند كه تصور ميشود شما از پرداختن به آنها طفره ميرويد. نظر شما درباره اين مسائل چيست؟
سوال خوبي است و بهتر است در دو مورد به اين سوال پاسخ بدهم. طي هفته اخير نامهاي از طرف يكي از نمايندگان محترم استان خوزستان خطاب به رييسجمهور درخصوص وزارت نيرو منتشر شد. من اين نامه را اولا نشانه رشد فزاينده آگاهي و حساسيت در بين مردم و نمايندگان نسبت به مساله آب ميدانم. مواضع خردمندانهاي در اين نامه مطرح شده است و به مسائل مشخصي نيز ميپردازد. پاسخ من به مواضع مطرحشده در اين نامه خيلي از نكات را روشن ميكند. من فكر ميكنم اين نامه دغدغههاي بسياري از نمايندگاني را كه اين روزها با آنها ديدار ميكنم، بيان ميكند.
بند دوم اين نامه تصريح ميكند كه هر پروژه سازهاي با رويكرد مشاركتي، بيرون از اتاقهاي دربسته بوروكراتها، در فضايي روشن و بعد از گفتوگوي با ذينفعان صورت گيرد. من تشكر ميكنم كه نماينده محترم خوزستان بر همان چيزي تاكيد ميكند كه من به صراحت در برنامه آوردهام. بند سوم اين نامه ميگويد كه همه مشكلات ما از تغيير اقليم و كاهش بارشها نيست و كاملا درست ميگويند. من هم معتقدم ما با نامناسب مديريت كردن منابع آب به اين نقطه رسيدهايم و من به صراحت در برنامه نوشتهام كه منتقدانه به گذشته مينگرم و اميدوارانه به سوي آينده ميرويم.
تضمين دادن درباره تكرار نشدن اشتباهات از طريق برنامه صورت ميگيرد. من از نمايندگان و جامعه تقاضا ميكنم به اين نگاه كنند كه اگر اين برنامه اجرا شد، آيا احتمال تكرار خطاهاي گذشته بهشدت كاهش نمييابد؟ اگر ما مساله آب را اجتماعي ديديم، تخصيصها و هر توسعهاي براساس ظرفيت اكولوژيك حوضه آبريز تصميمگيري شد و اگر دادههاي پايهاي منابع آب بازسازي و ساماندهي شد و با ذينفعان به اشتراك گذاشته شد، احتمال تكرار خطاهاي گذشته كم نميشود؟ اگر به مديريت تقاضا بيشتر از مديريت تامين بها داديم و اين مهم در تخصيص اعتبارات و تاكيدات مديريتي بروز داشت، آيا ما به سمت پايدارسازي منابع آب كه مد نظر مردم و نخبگان است حركت نميكنيم؟
از من خواسته شده كه درباره سازههاي آبي برمبناي ملاحظات كارشناسي بازنگري صورت گيرد و تخصيص اعتبارات به اين سازهها هم تابع ملاحظات كارشناسي چندبعدي اقتصادي، محيطزيستي و اجتماعي باشد. كاملا با اين رويكرد موافقم و آيا اين همان نكتهاي نيست كه من در برنامه ذكر كردهام، يعني بازنگري در سدهاي در حال طراحي و ساخت بر مبناي دادههاي معتبر هيدرولوژيك، تغييرات اقليمي، توجيه اقتصادي و ارزيابي آثار زيستمحيطي آنها؟
از من خواسته شده كه در مديريت منابع آب كشور شفافسازي كنم. ساختارسازي با توليد دانش نظير تهيه گزارش ملي آب و استقرار حسابداري ملي آب و توليد دادههاي متقن امكانپذير ميشود.
يك بند بسيار مهمي هم در نامه اين نماينده عزيز مردم خوزستان وجود دارد كه من بر اساس مباحثات اين چند روز با نمايندگان و ساير افراد، فكر ميكنم مطالبه بسياري از نمايندگان هم هست. خواستهاند كه مديريت منابع آب از زير فشارهاي سياسي سه دهه گذشته و اخذ تصميمهاي غيركارشناسي خارج شود. اين خواسته من و بخش مهمي از وزارت نيروست. من كلا دنبال استقرار يك عقلانيت جديد هستم كه در آن سياست در تصميمهاي كارشناسي بخش آب، خاك، انرژي و پسماند دخالت نكند. اين كار را فقط با شفافيت بايد انجام دهيم. اگر تصميمهاي ما در اتاقهاي دربسته باشد، و مردم از آنها خبر نداشته باشند، خب ممكن است تحت تاثير اين يا آن مقام سياسي قرار بگيريم؛ اما گشودن اتاقهاي تصميمسازي و تصميمگيري به روي نخبگان و دغدغهمندان، سرمايه اجتماعي لازم براي مقاومت در برابر اعمال نظرهاي سياسي را فراهم ميكند. اينها را خدمت شما گفتم تا معلوم شود من با خواستههاي مشخص نمايندگان نگران و متعهد به مسائل آب اشتراك نظر دارم.
آقاي اردكانيان ولي نمايندگان نظرات مشخصي درباره پروژههاي انتقال آب دارند و ميخواهند نظر شما را درباره اينها بدانند. البته مثل همه سالهاي گذشته نگران پروژههاي سدسازي هم هستند. درباره اينها چه پاسخي داريد؟
من در برابر اين سوال سه نوع پاسخ دارم و البته اين براي كساني كه دنبال پاسخهاي بله و خير هستند، خوشايند نيست؛ اما مساله آب در ايران به قدري پيچيده شده كه ديگر نميتوان با پاسخهاي بله و خير به آن پرداخت، بايد همهجانبه و چندبعدي فكر كنيم.
پاسخ اول اينكه رعايت برنامهاي كه ارايه كردهام تضمين ميكند هيچ سازهاي بر اثر فشار سياسي، ملاحظات قومي و منطقهاي، و بدون رعايت اصول محيطزيستي، اجتماعي و اقتصادي در دستور كار قرار نگيرد.
پاسخ دوم اينكه اولا من بر ساخته شدن هيچ سد، تونل، كانال و خط لولهاي اصرار ندارم و معتقدم پاسخ ساخته شدن يا نشدن هر سازهاي را بايد بر اساس نيازهاي واقعي مبتني بر رعايت همه شيوههاي جايگزين و با لحاظ بررسيهاي محيطزيستي، اقتصادي و اجتماعي داد. وزير نيرو صاحب آب، خاك، انرژي و پسماند كشور نيست كه تصميم بگيرد سازهاي ساخته شود يا نشود. من تضمين ميدهم كه مجري و پيشبرنده هيچ سازه و تصميمي كه شفاف نباشد و ملاحظات مختلف درباره آن رعايت نشده باشد نخواهم بود.
و اما پاسخ سوم من كه خطاب به دو گروه است. گروه اول آنهايي كه همه مسالهشان شده است ساختن يك سد يا طرح انتقال آب و فكر ميكنند اگر اينها ساخته شوند مساله آب حل ميشود. من صراحتا عرض ميكنم كه مساله آب در ايران خطيرتر و پيچيدهتر از آن است كه تصور كنيد با انتقال آب به فلات مركزي يا هر جاي ديگري ميتوانيم مساله را حل كنيم. وضع فعلي را هم نميتوان با اين رويكرد مديريت كرد چه رسد به اينكه ما از ضرورت جذب صدها ميليارد دلار سرمايه خارجي و داخلي براي توسعه صنعتي حرف ميزنيم. حد كارهاي مديريت مصرف، بهينهسازي، بازچرخاني آب، تصفيه پسابها، تغيير الگوي كشت و كارهاي مديريتي و نرمافزاري كه بايد در عرصه آب انجام دهيم بسيار فراتر از دل بستن به چند طرح انتقال آب و ساخت سد براي حل مشكل آب كشور است.
گروه دوم مخاطبان سخن من كساني هستند كه فكر ميكنند اگر جلوي ساخت چند سد و تونل انتقال آب را بگيرند، مشكلات آب و حفاظت محيط زيست در حوضه مبدأ اين پروژهها حل ميشود. دوباره تكرار ميكنم كه هر تصميمي بايد در فضاي شفاف و كارشناسي گرفته شود و بنابراين كار كارشناسي شفاف و علمي درباره همه پروژههاي كوچك و بزرگ ضروري است.
من يك قدم از اين موضع عقب نخواهم رفت. من چهل سال از عمرم را صرف يادگيري، پژوهش و كار اجرايي در مديريت منابع آب در سطح ملي و بينالمللي نكردهام كه امروز بيايم و همان روشهايي را ادامه دهم كه در گذشته حاكم بوده است.
من به صراحت خدمت مردم شريف خوزستان، چهار محال و بختياري، كهگيلويه و بويراحمد و ساير استانهاي منطقه زاگرس، و نخبگان و مردم كل كشور عرض ميكنم كه مساله ما فراتر از ساخته شدن يا نشدن چند سازه است. مساله بزرگتر از اين حرفهاست. همين مساله آب در كارون را در نظر بگيريد. اگر همه پروژههاي انتقال آب از كارون لغو شود، مشكل حل خواهد شد؟ قطعا پاسخ منفي است. كاري كه بايد براي مديريت صرفهجويي، بهبود الگوي كشت، بهسازي شبكههاي آبياري، مدرن كردن آبياري، اصلاحات در شيوه تحويل و محاسبه مقدار آب، قيمتگذاري آب، اصلاح وضعيت كشاورزي محصولات مختلف در خوزستان، و چندين كار ديگر صورت گيرد، فراتر از تصميمگيري درباره سازههاست.
حرف من اين است كه دو چيز را اصل قرار دهيم: 1- سازهها مهم هستند، ساخته شدن و نشدنشان مهم است، اما تصميم درباره آنها بايد در مكانيسم شفاف و كارشناسي صورت گيرد، و كليه ملاحظات اجتماعي، محيطزيستي و اقتصادي رعايت شود. 2- مساله ما در همه مناطق كشور، در مناطق پرآب يا كمآب، كويري يا غيركويري، مقصد و مبدأ پروژههاي انتقال آب، بالادست و پاييندست سدها، و هر جاي ديگري كه شما نام ببريد، فراتر از ساختهشدن يا نشدن سازههاست؛ مساله اصلاحات قانوني، شيوه حكمراني، تقسيم اختيارات و وظايف، قيمتگذاري، شيوههاي سنجش، دادههاي پايهاي، مشاركت ذينفعان و امور عمدتا نرمافزاري است كه اصلاح آنها به همكاري، كار كارشناسي و شفافيت و انرژي سازماني و اجماعسازي ملي نياز دارد.
من واقعا از نمايندگان و مردم ميخواهم به همان اندازه كه نسبت به سازههاي آبي توجه نشان ميدهند، به سازوكارهاي آبي هم توجه نشان دهند. سازههاي بد هم از دل سازوكارهاي بد ايجاد ميشوند. سازوكارهاي غيرشفاف، يكپارچه نديدن آب، خاك، انرژي و پسماند، نبودن دادههاي متقن و معتبر به ميزان كافي، تصميمسازي و تصميمگيري بدون ذينفعان، اقتصاد آب ناكارآمد، و حكمراني نادرست باعث خيلي مشكلات ازجمله ساخته شدن سازههاي غيرلازم و گاه مخرب ميشود.
اگر سازوكارها را اصلاح كرديم، آن وقت ميتوانيم هم دغدغه مردم خوزستان و زاگرسنشينان را برطرف كنيم كه به حق نگران تاثيرات انتقال آب يا هر اقدام سازهاي ديگر بر زندگيشان هستند، و هم پاسخگوي مردم كوير و فلات مركزي باشيم كه امروز به حق نگران از دست رفتن زندگي و معاش و تخصيصهايي هستند كه براي آنها قول گرفتهاند. من با قاطعيت ميگويم كه راهكار رفع نگراني هر دو دسته، پرداختن به سازوكارهاست نه سازهها.
اين روزها درباره بخش برق هم حتما بحث شده است. نگاه شما به صنعت برق و چالشهاي آن چيست؟
نكته جالب در بحث برق، نگاه بسيار مثبت نمايندگان به اصلاحات در اين بخش بود. من بسيار خوشحال شدم كه نمايندگان مجلس نسبت به احتمال بروز خاموشيهاي گسترده، تامين مالي صنعت برق، سرنوشت انرژيهاي تجديدپذير و بهبودهايي كه در مديريت مصرف در اين حوزه بايد انجام شود، نگاه پيشرو و خوبي داشتند.
بخش برق هنوز به اندازه آب مسالهاي مناقشهبرانگيز نشده و در فضاي آرامتري مسائل آن بررسي ميشود، اما مشكلات اين حوزه نيز با همان رويكردهاي شفافسازي، ارزيابي همه ملاحظات محيطزيستي و اقتصادي و اجتماعي و با مديريت تقاضا قابل بررسي و حل است. شكاف مالي ايجادشده بين منابع و مصارف برق را ديگر نميتوان ادامه داد و راهكار آن اصلاحات در مديريت تقاضا و ساماندهي اقتصاد انرژي است. توسعه انرژيهاي تجديدپذير نيز نيازمند اصلاحاتي است كه معطوف به پايدارسازي مالي باشد.
همه اينها مسائلي فني، اقتصادي و اجتماعي هستند. اصول رويكرد من به اين بخش در برنامه به دقت تشريح شده است. مطمئن هستم كه پس از اعتماد افتخارآفرين رياست محترم جمهوري در پيشنهاد اينجانب به مجلس شوراي اسلامي و همراهي نمايندگان محترم در قالب حمايت حداكثري از اين پيشنهاد و برنامههاي مدون تقديم شده، اگر با همان حساسيتي كه امروز مسائل آب و برق را دنبال ميكنند، نسبت به اصلاحات نهادي و ساختاري، و بهبود سازوكارهاي تصميمگيري و اجرا اهتمام داشته باشند، ما ميتوانيم كشور را به سمت پايدارسازي منابع آب، خاك و انرژي پيش ببريم.