بررسي نزول كيفي نمايشهاي عروسكي در گفتوگو با عادل بزدوده
با يك تير دو نشان بزنيد
بابك احمدي
سالن اختصاصي اجراي نمايشهاي عروسكي و وجود كمبود منابع مالي در بحث حمايتي يكي دو دههاي است كه گريبان نمايشگران تئاتر عروسكي را گرفته و بعضي هنرمندان و كارشناسان وجود چنين عواملي را دليل روند نزولي تئاتر عروسكي ميدانند. گرچه هنرمنداني همچون بهروز غريبپور بارها بر اهميت آموزش در دانشگاهها اشاره كردهاند كه بحثي مهم و غيرقابل چشمپوشي است. به عنوان نمونه آزاده انصاري، از هنرمندان اين عرصه در جريان برگزاري جشنواره بينالمللي تئاتر عروسكي تهران- مبارك گفته بود: «اميدوارم روزي شرايطي فراهم شود كه سالن مجزا براي نمايشهاي عروسكي داشته باشيم تا اين نمايشها به اجراي عموميبرسند. اين كمترين توقع بچههاي عروسكي از اين هنر است. حتي اين اتفاق انگيزه هنرمندان تئاتر عروسكي را براي فعاليت، بيشتر خواهد كرد.»
آزاده پورمختار از جمله كارگردانان با تجربه تئاتر عروسكي و تئاتر كودك و نوجوان در گفتوگو با «اعتماد» كاستيهاي مالي و حمايت اندك از هنرمندان اين عرصه را دليل سير نزولي آثار ميداند. پورمختار معتقد است فقدان سالن اختصاصي اجراي نمايشهاي عروسكي چندان تاثيري بر اين سير ندارد چون بهواسطه دريافت حمايت مالي متناسب ميتوان سالن خوبي براي اجرا در نظر گرفت. او خود از جمله كارگرداناني است كه با نمايش «تيستوي سبز انگشتي» در جشنواره تئاتر عروسكي حضور داشت اما اين نمايش هيچگاه رنگ اجراي عموم به خود نديد: «ما به اين دليل نمايش را اجرا نكرديم كه حمايت مالي مركز هنرهاي نمايشي بسيار اندك بود، از طرفي چندان در جريان برنامه باقي گروهها نيستم كه آيا موفق به دريافت حمايت مالي شدند يا خير ولي از شواهد اينطور به نظر ميرسد كه بعيد است آنها نيز حمايت چنداني دريافت كرده باشند.»
اين هنرمند ميگويد همهچيز در گرو حمايت از گروهها قرار دارد و مواردي مانند فقدان يك سالن اختصاصي اجراي آثار عروسكي تاثير چنداني بر كاهش كيفي آثار ايفا نميكند: «معادله خيلي روشن است چون وقتي كه جشنواره برگزار ميشود و تعدادي نمايش به عنوان منتخب جشنواره معرفي ميشوند از منظر كيفي صاحب وجاهت هستند و به همين واسطه در بحث جذب تماشاگر نيز عملكرد خوبي خواهند داشت.»پورمختار البته به يكي ديگر از معضلات اين حوزه اشاره ميكند و ميگويد: «گرچه سالنهاي خصوصي توجه چنداني به كارهاي كودك و نوجوان ندارند و هنرمندان عروسكي سالنهاي خوبي پيدا نميكنند. هميشه گروهها را به تالار هنر ارجاع ميدهند و در مواقعي بعضي توانستند در سالن انتظامي خانه هنرمندان كار كنند. اين در حالي است كه پيش از انقلاب نمايشهاي زيادي در سالنهاي رسمي و با كيفيت روي صحنه ميرفت و با استقبال تماشاگران هم مواجه ميشد.»اين كارگردان كوتاهي صداوسيما در بيتوجهي به اطلاعرساني و تبليغ نمايشهاي عروسكي و كودك و نوجوان را يكي ديگر از دلايل نزول اين هنر ميداند: «مجموعه اين عوامل در كنار يكديگر موجب شده سطح كيفي كارهاي كودك و نوجوان در سالهاي اخير بسيار نازل شود. طوري كه شاهد هستيم مضامين پيشپاافتاده هستند و قطعا با استقبال كودكان مواجه نميشوند. روندي كه نهتنها در تئاتر، بلكه در تلويزيون و سينما هم شاهد هستيم.»
بحث فرهنگسازي اصلا جدي گرفته نميشود
عادل بزدوده يكي ديگر از هنرمندان شناخته شده تئاتر عروسكي كه در گذشته نيز بارها بر لزوم فرهنگسازي براي كودكان و نوجوانان از راه اجراي نمايشهاي عروسكي تاكيد كرده است، در اين باره ميگويد: «فقط كافي است به جمعيت جوان كشور نگاهي داشته باشيم. بر همين اساس تاكيد ميكنم كه يكي از بهترين شيوههاي آموزش و فرهنگسازي براي اين جمعيت جوان، آگاهيسازي در زمينه مسائل گوناگون از طريق تئاتر عروسكي است. از آنجا كه معمولا در كنار بچهها، خانوادهها يا مربيان مدارس هم به تماشاي آثار مينشينند، اين فرهنگسازي براي آنها نيز انجام ميشود.»
بزدوده به جريان افتادن اجرا در استانهاي سراسر كشور را راهي مناسب براي فرهنگسازي از يك سو و ارتقاي توان مالي گروههاي تئاتر عروسكي از سوي ديگر ميداند: «ميتوانيم شرايطي فراهم كنيم كه گروهها نمايشهاي خود را در ديگر شهرها نيز اجرا كنند تا فرصت تبادل تجربه و شكوفايي هرچه بيشتر براي آنها فراهم شود. از سوي ديگر، اين گروهها كه شغلشان فعاليت هنري است، امكان ارتزاق پيدا ميكنند و تنگناهاي اقتصاديشان برطرف خواهد شد.»
با توجه به اينكه اداره كل هنرهاي نمايشي امكاني براي افزايش زيرساخت در اختيار ندارد، ميتوان پيشنهاد بزدوده را همچون راهكاري عملي براي افزايش اميد و ميل به فعاليت بيشتر در هنرمندان تئاتر عروسكي در نظر گرفت. در گام نخست حداقل ميتوان شرايطي فراهم آورد كه گروههاي با كيفيت جشنوارههاي تهران- مبارك و جشنواره كودك و نوجوان همدان آثار خود را در استانهاي سراسر كشور روي صحنه ببرند. به اين ترتيب دو هدف در دسترس خواهد بود؛ هم مشكل اجراي عمومي گروهها تا حدي مرتفع ميشود و ميل به فعاليت در گروهها ايجاد ميشود و از سوي ديگر تا حدي چرخه اقتصادي گروهها به جريان ميافتد.