• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۳ خرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3941 -
  • ۱۳۹۶ يکشنبه ۷ آبان

انتشار نسخه گرانبهاي آثار فيليپ راث در فرانسه

فيليپ راث هرگز در فرانسه زندگي نكرده است. ادبيات فرانسه را هم فقط از طريق ترجمه خوانده و مكان هيچ كدام از داستان‌هايش هرگز پاريس نبوده است؛ شهر كليشه‌ شده‌ انسان‌هاي تنها و اگزيستانسيال‌هاي دلتنگ.
اما اين مسائل براي فرانسوي‌ها مهم نيست. ماه سپتامبر غول ادبيات امريكا معتبرترين جايزه ادبي اين كشور را به دست آورد كه براي نويسنده در قيد حيات و مخصوصا خارجي، تحسيني بي‌نظير به شمار مي‌رود. حالا هم تمامي رمان‌هاي راث با جلد «پلئياد» در فرانسه در دسترس است. اين مجموعه را انتشارات مشهور گاليمار با هدف برجسته‌سازي ادبيات فرانسه و جهان منتشر كرده است.
گاليمار رمان‌هاي راث را در نسخه‌هايي كه كاغذش شبيه به كاغذهاي كتاب انجيل است، چاپ كرده و چرم زركوب‌شده را براي جلد آنها انتخاب كرده است. بنابراين اين نويسنده امريكايي عضو رسمي حلقه ادبي فرانسه شناخته مي‌شود و خواننده‌هاي خارجي او با اين اطمينان كه آثار «بزرگان» را مي‌خوانند، اين كتاب‌هاي گران را خريداري مي‌كنند. در جامعه‌ سكولاري كه هنوز به تكريم دستاوردهاي ادبي تمايل دارد، پلئياد به نوعي به معناي انجيل است.
حتي خود راث نمي‌دانست كه انتشار آثارش در چنين قالبي، در كارنامه افتخاراتش جاي مي‌گيرد. او در نامه‌اي كه از طريق ايميل براي واشنگتن‌پست ارسال كرده، نوشته است: «به نظرم مخاطب گسترده‌اي در فرانسه دارم و خوانندگان فرانسوي‌ام من را به خوبي درك مي‌كنند اگرچه نمي‌توانم دقيق بگويم چرا اين رابطه شكل گرفته است؟»
پاسخ به چرايي محبوبيت راث در فرانسه دشوار است. در حالي كه خوانندگان فرانسوي سال‌هاست جايگاهي براي نويسندگان امريكايي در نظر گرفته‌اند، اما آنها معمولا ترجيح مي‌دهند آثار نويسنده‌اي را كه به فرانسه مهاجرت كرده و او را همانند خود مي‌دانند، بخوانند. مانند جيمز بالدوين، ارنست همينگوي، گرترود استاين و... همانطور كه استاين در سال 1936 نوشت: «امريكا كشورم است و پاريس شهر زادگاهم. »
اما راث اين مسير را طي نكرده است؛ او كسي است كه زادگاه معنوي‌اش هميشه نيوآرك، محل تولدش باقي مانده است. شهري كه از دنياي آسمان‌خراش‌ها به دور است و به پاريس چندمليتي مرتبط نيست. شايد تنها موردي كه او را به تبعيدي‌هاي فرانسه‌دوست مرتبط مي‌كند، تحسين او از فرهنگ ادبي فرانسه باشد.
همان طور كه در اين ايميل هم مي‌نويسد: «كولت نفس‌گراي بزرگ بود، آلبر كامو متعهدي بزرگ بود، فرانسوا مورياك اخلاق‌گراي بزرگ، ژان ژنه متخلفي بزرگ، لويي فردينان سلين، از نظر من، رمان‌نويس بزرگي كه بي‌رحمي، خشونت، شهادت جهان بدوي‌اي كه ما را به عمق شب مي‌برد؟ مرگ، مردن، جنايت، گناه، شكايت، جنون و همه و همه مسائلي كه كار روزانه او بود.» اما كار روزانه راث مربوط به دنياي منزوي حومه شهر نيوجرسي است؛ جايي كه مي‌توان درون‌مايه‌هاي عميق رمان‌هاي او را از جمله پوچي روياي امريكايي، دنياي پنهاني خشم انسان، تجربه‌هاي پساجنگ يك يهودي امريكايي را يافت. اگرچه محبوبيت او در امريكا قابل مقايسه با كشورهاي ديگر نيست اما حتي اگر گنجينه‌اي ملي محسوب نشود، سنگ محكي فرهنگي به شمار مي‌رود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون