بعدازظهر شنبه، سعد الحريري، نخستوزير لبنان با اعلام استعفايش در برابر دوربينهاي تلويزيون پادشاهي سعودي از رياض، بهت و حيرت گروههاي لبناني را برانگيخت. درباره دلايل اين استعفا و سناريوهاي پيش روي لبنان با قاسم محبعلي، ديپلمات پيشين گفتوگوي داشتيم كه در زير ميخوانيد.
تحليل شما از شكل استعفاي سعد الحريري از راه دور و در خاك عربستان سعودي چيست؟
اوضاع لبنان به صورتي است كه هميشه حكومت آن به شكل توافقي و بر اساس توازنهاي منطقهاي در سطح خاورميانه و حتي توازنهاي بينالمللي شكل ميگيرد و تقسيم قدرت در آن اساس توازن قوا در منطقه و جهان است. از ياد نبريم تا همين يكي، دو سال قبل كه اوضاع سوريه به هم ريختهبود، در لبنان هم يك بنبست سياسي وجود داشت. نه انتخابات پارلمان انجام شد، نه رياستجمهوري و تا مدت زيادي كشور بدون رييسجمهور ماندهبود. تا اينكه اوضاع منطقه دچار تحول شد و از يك سو دولت سوريه تسلط بيشتري بر كشور پيدا كرد، ايران به لحاظ وضعيت بينالمللي شرايط بهتري پيدا كرد و قدرت حزبالله بيشتر شد، در نتيجه موازنه جديدي در بيروت شكل گرفت و دولت در اين كشور تشكيل شد. امروز به نظر ميرسد دوباره موازنه قبلي در حال به هم خوردن است. وضع سياسي لبنان كه پيش از انتخاب ميشل عون به رياستجمهوري به نفع جريان 8 مارس و متحدان سعد الحريري و عربستان سعودي سنگيني ميكرد، اكنون به سمت جريان 8 مارس، حزبالله، امل و جريانهاي مسيحي هوادارشان برگشته است. چنين گردشي در سياست لبنان كاملا متناسب با قدرت متحدان منطقهاي و بينالمللي جريانهاي سياسي لبنان است. اكنون شرايط توافقي كه سال گذشته باعث روي كار آمدن سعد الحريري شد به هم خورده است. به همين جهت حريري با نزديكترين متحد منطقهاي خود، عربستان سعودي مشورت كرده است و براي اينكه قبل از افزايش فشارها پيشدستي كردهباشند، تصميم گرفتند كه دولت را معلق كنند. به نظر ميرسد هدف اين باشد كه مذاكرات جديدي براي تقسيم قدرت و تشكيل دولت برگزار كنند.
اگر سعدالحريري قصد مذاكره دارد، پس چرا پيش از بازگشت به بيروت و از راه دور استعفاي خودش را در رياض اعلام كرد؟
اصولا حريري در مواقعي كه اوضاع لبنان به هم ميريزد يا در پاريس زندگي ميكند يا در رياض. در شرايط كنوني با توجه به پيشروي ارتش سوريه بر عليه گروههاي تروريستي و مخالفان مسلح با كمك حزبالله، حريري نسبت به آينده خودش احساس خطر ميكند. بهبود موقعيت بشار اسد در سوريه شايد مهمترين عامل احساس خطر سعدالحريري باشد. حريري همواره دولت بشار اسد را به دست داشتن در قتل پدرش متهم كرده است و اكنون افزايش قدرت بشار اسد در سوريه اين بهانه را به او داده است تا عنوان كند كه نگران گرفتار شدن خودش به سرنوشت پدرش رفيق حريري، نخستوزير فقيد لبنان است. الآن اراده حريري با سعوديها در يك جهت قرار گرفته است، هم سعوديها خواهان برهم زدن وضعيت موجود در لبنان هستند و هم حريري نسبت به شرايط احساس خطر ميكند. در اين شرايط سعدالحريري هم تصور ميكند كه حضورش در بيروت و ادامه نخستوزيري برايش نفع كمتري نسبت به حضور در رياض و استعفا از مقام نخستوزيري خواهد داشت.
حال با استعفاي سعد الحريري تصور ميكنيد كه آيا امكان ايجاد يك توافق جديد ميان گروههاي لبناني براي انتخاب يك نخستوزير جديد وجود دارد؟
براي چنين توافقي بايد به مجموعهاي بزرگتر از توافقها و مصالحههاي منطقهاي و بينالمللي نگاه كرد. چندين دسته كنشگر در سياست لبنان نقش دارند، طوايف در لبنان و جريانهاي سياسي ائتلافي مانند 14 مارس، 8 مارس و جنبشهاي مسيحي، نقش اساسي در رسيدن به يك اجماع براي تشكيل دولت دارند. اما فقط توافق اين گروهها براي تشكيل يك دولت در لبنان كافي نيست، دولتهاي منطقهاي هم در اين زمينه نقش بازي ميكنند، جمهوري اسلامي ايران و عربستان سعودي، اصليترين قدرتهاي منطقهاي داراي نفوذ در لبنان هستند، در گذشته مصر و سوريه هم نقش بسزايي داشتند كه در سالهاي اخير هر يك به دليلي نقش بسيار كمتري در شرايط داخلي لبنان دارند. از سوي ديگر رژيم صهيونيستي هم در اين مساله نقش بازي ميكند. اسراييل اگر احساس كند در لبنان ماهيتي شكل ميگيرد كه موجوديت و امنيتش را تهديد ميكند، قطعا به عنوان يك بازيگر «برهم زننده» وارد عمل ميشود. گروههاي لبناني تلاش ميكنند به شكلي رفتار كنند كه رژيم اسراييل براي بر هم زدن ثبات سياسي در لبنان اقدام نكند. از سوي ديگر نقش امريكا و فرانسه را نبايد ناديده گرفت. تصميم نهايي در مورد تشكيل دولت در لبنان نهايتا از طريق تفاهم با پاريس و واشنگتن گرفتهميشود، دستكم عدم مخالفت جدي اين دو كشور با توافق سياسي، يكي از لازمههاي تشكيل دولت در بيروت است.
رسيدن به همه اين توافقها و تاييدها ممكن است زمانبر باشد و به سادگي امكانپذير نخواهد شد. اگر دولتهاي خارجي نهايتا به اين نتيجه برسند كه لازم است در لبنان دولتي شكل بگيرد، تلاشهاي علني و پنهاني خود را به كار ميگيرند تا گروههاي داخلي در لبنان به يك اجماع و توافق نهايي برسند. اگر نيروهاي منطقهاي و بينالمللي به اجماع در مورد لبنان نرسند، آنگاه گروههاي داخلي لبنان هم به اختلافات ادامه خواهند داد و قطعا به توافقي نميرسند. چنين شرايطي باعث ميشود كه وضعيت تعليق در لبنان ادامه پيدا كند. با توجه به اينكه انتخابات پارلماني لبنان هم در راه است، قطعا ادامه چنين شرايطي باعث ميشود كه انتخابات هم به تعويق بيفتد.
با توجه به اظهارات تندي كه سعد الحريري عليه ايران و حزبالله انجام داد و اينكه از رياض اين صحبتها را مطرح كرد، آيا فكر ميكنيد عملا چيزي با عنوان توافق منطقهاي امكانپذير باشد؟
اين اتفاقات در گذشته هم روي دادهاند. لبنانيها به اندازه كافي با سياست آشنا هستند و حرفهايشان را متناسب با شرايط زمان و مكان ميزنند. حريري آنچه را كه در رياض گفته است، مسلما در بيروت تكرار نخواهد كرد. يعني اگر حريري لازم باشد به بيروت برگردد، قطعا متناسب با شرايط بيروت سخن ميگويد. آنچه حريري در رياض گفت، براي اين بود كه بتواند از طرفهاي مقابل امتياز بگيرد. او با اين حركت از يكسو حمايت مطلق عربستان را كسب ميكند و از سوي ديگر فشارها را بر رقبايش افزايش ميدهد تا بتواند در مذاكره با طرفهاي ديگر توازني را برقرار كند. اين حرفها بيشتر براي اعمال فشار است. حريري فكر ميكند موضع حزبالله و ايران قوي شده و نقش او در حكومت نقش ضعيفتر است. او تلاش ميكند كه بتواند با شرايط بهتري به حكومت بازگردد. نخستوزيري بر اساس سنت لبنان در اختيار اهل سنت است و بدون حضور اهل سنت، امكان تشكيل دولت وجود ندارد، در نتيجه حزبالله و جريانهاي شيعه و مسيحي ديگر بايد با جريانهاي اهل سنت براي تشكيل دولت به توافقي برسند و در ميان جريانهاي اهل سنت هم خانواده حريري با حمايت عربستان سعودي، كنشگر اصلي محسوب ميشود. در شرايط كنوني تنها راه ممكن معرفي مجدد سعد الحريري يا فردي است كه شخص او به عنوان جانشينش تاييد كند.
يكي از موارد اصلي مورد مناقشه در لبنان مساله قانون انتخابات است، فكر ميكنيد استعفاي حريري تا چه اندازه با مساله قانون انتخابات ارتباط داشتهباشد؟
اين قانون بعد از مناقشات و منازعات فراوان فعلا از تصويب پارلمان گذشته و گروهها روي آن توافق دارند، اما چگونگي اجراي اين قانون و اينكه بتوانند روي زمين پياده كنند، همچنان مورد اختلاف است. بايد اندكي صبر كرد تا دلايل پنهان اين استعفا به تدريج روشن شود. فعلا زود است كه در مورد دلايل واقعي اين استعفا اظهارنظر كرد. ممكن است هدفهاي پنهاني چيز ديگري باشد و صحبتهاي علني و تبليغات در زمينههاي متفاوتي بيان شود.
برخي رويداد استعفاي سعد الحريري را با فرار عبدالربه منصور هادي، رييسجمهور مستعفي يمن و پناه بردنش به رياض مقايسه ميكنند. آيا امكان تكرار سناريويي مشابه آنچه در يمن رخ داد در لبنان هم وجود دارد؟
شرايط لبنان با شرايط يمن قابل مقايسه نيست. گروههاي لبنان با يمن بسيار متفاوت و حتي درگيريهايي كه در لبنان رخ ميدهد به شكل كنترلشده هستند. در لبنان فرهنگ تحمل يكديگر جا افتاده در حالي كه در يمن چنين توافق و تعاملي ميان گروههاي سياسي براي پذيرش موجوديت يكديگر با وجود اختلاف نظر، شكل نگرفته است. در لبنان بعد از چند دهه چالش و منازعه، در جنگ داخلي، در مذاكرات توافق طائف و پس از آن، اين فرهنگ جا افتاده است كه براي تشكيل حكومت نياز به همزيستي و توافق گروههاي سياسي وجود دارد.
حتي جنگ داخلي در لبنان نيز به دنبال به هم خوردن توازن قدرتهاي منطقهاي رخ داد و در آنجا شرايط هم حتي درگيريهاي ميان گروههاي لبنان، تا حد زيادي كنترل شده بود. كنشگران منطقهاي به خصوص عربستان و رژيم صهيونيستي در شرايط كنوني اگر احساس كنند كه نياز دارند نوعي درگيري مسلحانه در لبنان ايجاد كنند، ممكن است به آتش اختلافات دامن بزنند و منازعه سياسي را به سمت جنگ داخلي سوق بدهند. اما شكل چنين درگيري قطعا با آنچه در يمن رخ داد متفاوت خواهد بود. جمعيت لبنان اكثرا شهرنشين هستند و امكان اينكه جنگي مشابه يمن رخ دهد تقريبا غيرممكن است. به اضافه هم مرز بودن لبنان با اسراييل هم باعث ميشود كه رژيم صهيونيستي و متحدان غربياش تمام تلاش خود را بكنند كه گستره منازعه در لبنان وسعت زيادي پيدا نكند. با توجه به افزايش قدرت و نفوذ حزبالله، ممكن است كه مخالفان اين گروه اقدام به ايجاد منازعه مسلحانه محدود در لبنان بكنند تا شرايط را به نفع خود عوض كنند. اوضاع لبنان به شرايط آينده سوريه هم بستگي دارد، به خصوص ماندن يا رفتن بشار اسد در قدرت، در تصميم قدرتهاي بينالمللي و منطقهاي براي آينده لبنان و همچنين نوع توافق براي آينده اين كشور تاثير جدي بر جاي خواهد گذاشت.