• ۱۴۰۳ شنبه ۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3951 -
  • ۱۳۹۶ شنبه ۲۰ آبان

ريشه يك تيتر

علي اكبري

هنگامي كه اعلام شد روزنامه كيهان براي دو روز توقيف شده است، همه خبرهاي ديگر تحت‌الشعاع اين خبر قرار گرفت. علت نيز روشن است. مي‌گويند ارزش و اهميت هر خبري در برخي ويژگي‌هاي آن است. يكي از اين ويژگي‌ها غيرمنتظره بودن خبر است. مثال مشهور آن گاز گرفتن پاي يك انسان از سوي سگ و گاز گرفتن پاي سگ از سوي يك انسان است! دومي خبر است ولي اولي خبر مهمي نيست، چون تعجب شنونده را برمي‌انگيزد. بارش چند ساعت برف در كوير لوت خبر مهمي است، در حالي كه بارش دو متر برف در قله دماوند ارزش خبري ندارد. بستن چند روزنامه منتقد و اصلاح‌طلب در ايران به لحاظ خبري از فرط عادي شدن كم‌اهميت است، ولي بستن دو روزه كيهان يك بمب خبري است! فعلا هم وقت آن نيست كه پز آزاديخواهي گرفته شود كه با بستن و توقيف موقت حتي كيهان مخالفيم. البته كه در مقام نظر و تئوري بايد مخالف بود ولي در مقام عمل و اجرا بايد درخواست اجراي قانون موجود را براي همه روزنامه‌ها و نشريات به صورت منصفانه و برابر داشت. در حقيقت حتي اگر به صورت مبنايي مخالف بستن هر روزنامه‌اي باشيم، ولي در هر صورت قانون موجود بايد نسبت به همه يكسان اجرا شود و نمي‌توان از اين مساله عبور كرد و هيچ دليلي بهتر از حكم اخير در مورد برخورد نابرابر با نشريات نيست. زيرا اتهامي كه به كيهان وارد شده، فارغ از اينكه اين اتهام درست يا نادرست باشد؛ اگر مشابه آن به هر نشريه ديگري وارد مي‌شد، برخوردها كاملا متفاوت بود. اين نابرابري در مواجهه با رفتار است كه بيش از هر چيز ديگر بايد مورد نقد قرار گيرد. اتفاقا ريشه رفتار كيهان در انتخاب تيتر مذكور كه خلاف امنيت ملي كشور است، در همين رفتارهاي نابرابر، قابل جست‌وجو و پيگيري است. هنگامي كه يك فرد يا يك نهاد احساس كند كه آزادي عملي فراقانوني دارد، خودش بيش از هر كس ديگري قرباني اين وضعيت خواهد شد. وقتي كه افراد به نوعي داراي مصونيت حقوقي و سياسي باشند و موظف به پاسخگويي نيز نباشند، ناخواسته و حتي ناخودآگاه وارد فرآيندي مي‌شوند كه نهايت آن پيشاپيش قابل حدس زدن است. نمونه مشخص اين وضعيت دادستان سابق تهران است كه در عمل، هر كاري كه به نظرش درست بود، انجام مي‌داد و در برابر كسي نيز پاسخگويي نداشت و در نهايت كاري در حوزه مسووليت او انجام شد كه نه‌تنها خودش را به پاسخگويي كشاند و متضرر كرد، بلكه مهم‌تر از خودش، زياني بود كه از واقعه تاسفبار كهريزك متوجه كشور و انقلاب شد. روزنامه كيهان نيز از اين قاعده مستثني نيست، حتي پس از نخستين تيتري كه درباره ماجراي يمن زد، چنان اعتماد به نفس داشت كه روز دوم نيز به توجيه آن پرداخت و از آن مهم‌تر اظهارات بعدي مدير مسوول روزنامه است كه مدعي شد: «بسيار بعيد مي‌دانم كه شوراي عالي ‌امنيت‌ ملي حمايت از جنايتكاران كودك‌كش آل‌سعود و اماراتي‌ها را بر حمايت از مردم مظلوم يمن ترجيح بدهد و از دادستاني هم انتظار نمي‌رود كه كيهان را به خاطر دفاع از مسلمانان مظلوم يمن توقيف كند.» بنابراين لبه تيغ نقد را بايد متوجه وضعيتي كرد كه براي برخي افراد و نهادها مصونيتي به نسبت آهنين ايجاد مي‌كنند؛ مصونيتي كه تحت پوشش دفاع از نظام و انقلاب، پنهان مي‌شوند و هر عملي را توجيه مي‌كنند، مصونيتي كه موجب مي‌شود هر صداي مخالف خود را متهم به همسويي با اسراييل و امريكا و عربستان كند، ولي هنگامي كه به صورت آشكار و روشن صدايي مي‌دهند كه نه فقط همسويي بلكه هم‌صدايي و هم‌نوايي با اين كشورهاست، كسي توان و ياراي متهم كردن آنان به اين واقعيت روشن را ندارد؛ واقعيتي كه مصداق تخلف آشكار است. بنابراين مسووليت اصلي ماجراي كيهان را بيش از اينكه در سردبيري و مديرمسوولي اين روزنامه دنبال كنيم، بايد در جايي دنبال كرد كه آنان را مصونيت‌هاي غيرمنطقي بخشيده است. به‌جز نكته فوق، ريشه رفتار مديريت كيهان را در يك جاي ديگر هم مي‌توان سراغ گرفت.ضديت با برجام به هر قيمت و تحت هر شرايطي، آنان را به اين نقطه رسانده است تا به هر قيمتي شده اين بازي را خراب كنند و به بحران در منطقه دامن بزنند تا در نهايت ثابت شود برجام مفيد نبوده است و مرغ آنان يك پا دارد. درواقع مي‌توان گفت كه مصداق اين ضرب‌المثل رفتار مي‌كنند كه ديگي كه براي ما نمي‌جوشد، بهتر است كله سگ در آن بجوشد. نزد برخي از تندروها ضديت با برجام به عنوان يك فرهنگ و حتي ايدئولوژي در آمده است. اگر بگوييم محوري‌ترين سياست رفتاري آنان ضديت با برجام است، اشتباه نگفته‌ايم. آنان مي‌كوشند كه به هر قيمتي كه شده ثابت كنند برجام نادرست بوده است و به نتيجه نخواهد رسيد و براي اثبات اين ادعاها حاضرند دست به اقداماتي بزنند كه آن برداشت را محقق كنند. تيتر هفته گذشته كيهان يكي از مصداق‌هاي اين رفتار عليه برجام است. و الا هركسي با حداقلي از شعور سياسي و رسانه‌اي متوجه مفهوم اين تيتر خواهد شد و به طور قطع نويسندگان آن نيز بهتر از همه مي‌فهميدند كه اين تيتر قرار است نقش بنزين را در شعله‌ور كردن آتشي ايفا كند كه نتانياهو و ترامپ و محمدسلمان آن را به پا كرده‌اند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون