پديدهاي نو در سپهر سياسي- اداري كشور
محمد علي نجفي
تغييرات مديريتي در شهرداري تهران كه اين روزها گاه با بزرگنمايي و گاه با تصويرسازيهاي غيرواقعي و سياسي همراه شده است، از منظر كليتري قابل بررسي است. اگرچه درباره رويكردها، سياستها و برنامههايي كه در شهرداري آن را دنبال خواهم كرد، در مناسبتهاي مختلف به وضوح سخن گفتهام و مصمم هستم با كمك شوراي محترم شهر تهران به آنها جامه عمل بپوشم، اما از آنجا كه شفافيت ونقد و نظارت همگاني را اصلي مهم در اعمال مديريت كارآمد ميدانم، نكاتي را درباره برداشت برخي رسانهها از تغييرات ايام اخير يادآور ميشوم. به ويژه كه خاصيت شبكههاي اجتماعي، ظرفيت خوانشهاي متفاوت و گاه متضاد از تصميمگيريها را چندين برابر ميكند.
1- انتخابات معنادار رياستجمهوري و شوراهاي اسلامي شهر و روستا در ارديبهشت امسال، بهويژه در تهران، انتظارات و مطالبات بحق و فزايندهاي را در جامعه و سطح افكار عمومي رقم زده كه مركز ثقل آن به تدريج به شهرداري تهران منتقل شده است. وجه غالب اين انتظارات معطوف به تغييرات مديريتي از بالاترين سطوح تا پايينترين آنها است. واضح است كه تنظيم و تناسب اين توقعات با امكانات و محدوديتهاي قانوني اجرايي و سياسي، امري به غايت دشوار باشد و سازماني با ظرفيت محدود و مشخص شهرداري تهران نميتواند همه آنها را برآورده سازد.
2- از حدود هفتاد روز قبل كه مسووليت شهرداري تهران را عهدهدار شدم تا به امروز، حدود دو هزار خلاصه سوابق تحصيلي، تجربي و حرفهاي (رزومه) افراد مختلف را دريافت كردهام. اين رزومهها عمدتا از سوي افراد، گروهها، نهادها و بعضا به وسيله خود متقاضيان به من يا يكي از معاونان شهرداري تحويل شده است. بعضي از اين تقاضاها مربوط به همكاراني در شهرداري است كه انتظار ارتقاي مسووليت دارند. دسته ديگري از درخواستها مربوط به اشخاصي است كه از ساير دستگاهها و نهادهاي اجرايي و عمومي كشور تمايل به همكاري در سطوح مديريت شهرداري دارند و دسته سوم در برگيرنده افرادي است كه در استخدام سازمان خاصي نيستند و بعضا با وجود داشتن شايستگي و صلاحيت، تاكنون موفق به انجام خدمت در مسووليتهاي مناسب نشدهاند و انتظار استخدام در شهرداري را دارند. اين موضوع با وجود شدت و حدتي كه در همين مدت كوتاه داشته است، چندان غيرطبيعي نيست؛ چرا كه وزرا و بسياري ديگر از مسوولان دستگاههاي دولتي نيز با چنين موضوعي و البته با حجم كمتر مواجه بودهاند. آنچه غيرطبيعي مينمايد و تنظيم تقاضاها با ظرفيتها را دشوار ميكند، اولا تصويرسازيهاي بعضا وارونه و گاه آلوده به منافع و حب و بغضها و حتي تهديدها و دشنامها است و ثانيا شتابزدگي در قضاوتها و اعلام نظرها نسبت به هر خبر درست يا نادرست در اين مورد است، تا آنجا كه برخي پيام دادهاند كه اگر به نصيحت آنها عمل نكنم، در فضاي مجازي و رسانه چنين و چنان خواهند كرد.
3- من با تاكيد بر پايبندي به مصالح شهر و شهروندان، خود را ملزم به ايجاد تحول و اصلاح وضعيت كنوني مديريت شهري و ارتقا و بهبود آن و استفاده از نيروهاي شايسته و كارآمد شهرداري و خارج از آن ميدانم و در عين حال صادقانه تصريح ميكنم كه در ميان همين روند اجتماعي، اجرايي و سياسي، پديدهاي نو در حال شكلگيري و وقوع است كه تامل و چارهانديشي همگاني را ميطلبد. نبايد به هر بهايي گرفتار جوزدگيهاي سياسي شد و دستاوردهاي مردمسالارانه را در معرض تخريب قرار داد. بايد از اينكه منافع فردي و گروهي، درصدد سوزاندن موقعيتها و فرصتهاي جمعي و عمومي برآيند، بيمناك بود وبراي مقابله با آن مهيا شد. مساله پيش روي من و مديريت شهري تهران، نه محافظهكاري، معامله و بيتوجهي به انتظارات و وعدهها، بلكه پديدهاي نوظهور درمحدود كردن اصلاحات به عزل و نصبهايي خاص است.
شهردار تهران