بازي انتخاباتي در فدراسيون تكواندو
انصراف صوري به نفع رييس
وحيد جعفري
مهندس مصطفي هاشميطبا، مرد استخوان خردكرده ورزش ايران كه يكي از نامزدهاي انتخابات رياستجمهوري امسال نيز بود در گفتوگويي كه چندي پيش با روزنامه اعتماد داشت در پاسخ به اين پرسش كه چند سال زمان براي يك رييس فدراسيون ورزشي كافي است تا برنامههاي خود را عملي كند و در كل عمر مفيد يك مدير ورزشي چند سال ميتواند باشد و بهتر است بعد از چند سال كنار رفته و ميدان را در اختيار سايرين قرار دهد؟ هشت سال را زمان مناسبي براي يك مدير دانست كه در دو دوره چهار ساله برنامهها و داشتههاي خود را عملي كرده و بعد از آن كنار رفته و مديريت را به دست افراد تازه نفس با ايدههاي جديد دهد.
اما با اين حال ما در ورزش ايران شاهد اين هستيم كه افراد بعد از اينكه به رياست فدراسيوني ميرسند، خيلي سخت از آن مجموعه دل كنده و فرصت را در اختيار ساير افراد قرار ميدهند. نمونههاي زيادي وجود دارد براي همين هم همواره اين انتقاد به برخي از روساي فدراسيونهاي ورزشي ميشود كه حتما فدراسيون مورد نظر را جزو ملك و اموال شخصي خود ميدانند كه به هيچ قيمتي راضي به ترك آن نيستند.
در اين بين فدراسيونهاي رشتههاي المپيكي بيشتر مورد توجه هستند چرا كه حساسيت زيادي روي اين ورزشها وجود دارد و مردم علاقهمند هستند كه بدانند در اين رشتهها چه خبر است و چه افرادي با چه نوع مديريت و برنامهاي امور را در دست داشته و به پيش ميبرند. البته شايد با توجه به شرايط ورزش ايران بتوان آن فرصت هشت سال را كه هاشميطبا به آن اشاره داشت به 10 سال يعني دو دوره پنج ساله -كه در اين صورت بايد اساسنامه ورزش تغيير كند- افزايش داد يا در نهايت 12 سال يعني سه دوره چهار ساله را عمر مفيد يك مدير ورزشي در نظر گرفت.
باري، با اين حال باز وقتي به تعداد سالهايي كه برخي روساي فدراسيونهاي ورزشي در بعضي از فدراسيونها حضور دارند، نگاه ميكنيم؛ چيزي جز تعجب برايمان باقي نميماند. به عنوان مثال محمد پولادگر، رييس فدراسيون تكواندو از سال 79 رياست اين فدراسيون را بر عهده دارد، يعني 17 سال. او از سال 58 در سمتهاي مختلف از ورزشكار گرفته تا رييس هيات، دبير فدراسيون، نايبرييس و... در اين رشته فعاليت دارد و به نوعي با تمام چم و خم اين ورزش المپيكي آشناست؛ اما مگر يك فرد چه اندازه خلاقيت و ايده تمامنشدني دارد كه بتواند در تمام اين سالها خوب و موفق عمل كند؟! براي همين هم هست كه تكواندوي ايران از سالهاي اوج خود فاصله گرفته و ديگر آن رشته موفق المپيكي نيست. ديديم كه در المپيك ريو ناموفق بود و اگر كيميا عليزاده با تك مدال برنز خود در بخش بانوان به كمك فدراسيون پولادگر نميرسيد، اين رشته حواشي بيشتري را تجربه ميكرد، در مسابقات ديگري هم كه در چند سال اخير به ميدان رفته انتظارات را برآورده نكرده است؛ اما با اين وجود پولادگر اصرار دارد كه همچنان در ورزش محبوب خود باقي مانده و تكواندو را يكبار ديگر به اوج برساند؛ كاري كه با توجه به آنچه در بالا به آن اشاره كرديم بعيد به نظر ميرسد مگر اينكه اتفاق ويژهاي رخ دهد و آقاي پولادگر جوان، باانرژي، باانگيزه، خلاق و كلي ايده تازه و نو داشته باشد كه متاسفانه تجربه نشان داده اين طور نيست و در اين شرايط بايد خون تازهاي به پيكره رشتههايي كه با اين مشكل مواجه هستند، تزريق شود تا احيا شده و به خوبي به حيات خود ادامه دهند.
***
در آخرين سناريو براي حضور مجدد پولادگر در فدراسيون آرش فرهاديان، رييس سازمان تيمهاي ملي تكواندو كه در انتخابات ثبت نام كرده بود به نفع رييس فدراسيون انصراف داد. اين در حالي است كه از ابتدا مشخص بود كه فرهاديان اين كار را خواهد كرد. او در مورد انصرافش از كانديداتوري انتخابات رياست فدراسيون تكواندو گفته است: «وقتي كه حس كردم آقاي پولادگر نميخواهد در اين مجمع ثبتنام كند، با توجه به تجربههاي مديريتي كه در اين رشته داشتم اين حق را براي رياست فدراسيون در خودم ديدم و تصميم گرفتم به عنوان كانديدا در انتخابات حاضر باشم. اما وقتي ديدم كه آقاي پولادگر خيلي جدي جلو آمدند و برنامههاي خود را ارايه دادند، فكر كردم او فرد لايقتري از من براي رياست در اين فدراسيون است به همين دليل، از كانديدا شدن خود انصراف دادم. البته براي مدير شدن او يكسري انتقادات وجود دارد كه امري عادي است. با اين حال بعضا شاهد هستيم كه اين انتقادها درست نيست و با همه اين شرايط من عقب نشستم تا اگر قسمت شد، در صورت انتخاب دوباره آقاي پولادگر به عنوان رييس فدراسيون در كنار او به تكواندوي ايران خدمت كنم. در غير اين صورت به فعاليت خود در دنياي رسانه ادامه ميدهم. »
***
واقعا تا چه زمان بايد شاهد اين نان قرض دادنها در ورزش ايران باشيم. آقاي فرهاديان ميگويند يكسري انتقاد از آقاي پولادگر ميشود كه امري عادي بوده و درست نيست، از ايشان سوال ميكنيم كه انتقاد از ناكامي در المپيك و ساير مسابقات واقعا امري عادي بوده و درست نيست؟! چرا امروز خانواده تكواندو نبايد همدل و همراه باشند و بسياري از بزرگان اين رشته كه روزگاري در كنار تكواندو بودند حالا بايد به عنوان مخالف و منتقد در برابر فدراسيون قرار گيرند. واقعا تكواندو با سرمايههاي خود چه كرده و ميكند كه امروز شاهد اين موضوع هستيم؟! بياييد بپذيريم كه مديريت نيز همچون بسياري از مسائل، تاريخ مصرف دارد و اگر دلسوز چيزي هستيم در پارهاي از مواقع بايد با گذشت و عبور از خود موفقيت آن را رقم بزنيم نه با به هر قيمتي ماندن. آقاي فرهاديان شما خود بهتر از ما ميدانيد كه جنابعالي نيز با فعاليت در دنياي رسانه بيشتر و بهتر ميتوانيد كمك حال تكواندو باشيد؛ پس به فعاليت خود در دنياي رسانه ادامه دهيد.