گروه جهان| سهشنبه شب خبر رسيد كه ارتش زيمبابوه با اعزام نيرو به شهر حراره، اقدام به كودتاي نظامي كرده است. هر چند صبح روز چهارشنبه نظاميان كه تلويزيون زيمبابوه را اشغال و دسترسي به ساختمانهاي دولتي را محدود كردهاند، روي صفحههاي تلويزيون حاضر شدند و اعلام كردند اقدامات آنها كودتا نيست و فقط قصد دارند «اطرافيان فاسد موگابه» را از كنار او دور كنند. جعفر قنادباشي، كارشناس مسائل آفريقا معتقد است كه محبوبيت شخص رابرت موگابه، رييسجمهور زيمبابوه، در اين كشور به حدي است كه كودتاگران به سادگي نميتوانند بدون احتمال مواجهه با مقاومت شديد مردمي اقدام به بركناري او كنند. قنادباشي در عين حال تاكيد ميكند كه با توجه به قدرت اتحاديه آفريقا و مخالفت اين سازمان بينالمللي با كودتا، بعيد است بدون چراغ سبز قدرتهاي بزرگ، كودتاي اخير رخ دادهباشد. در ادامه، متن كامل گفتوگوي روزنامه «اعتماد» را با جعفر قنادباشي، كارشناس مسائل آفريقا مطالعه ميكنيد:
تحولات اخير زيمبابوه و دخالت نظاميان براي انجام تغييرات سياسي به چه دليل آغاز شده است و چه انگيزههايي پشت كودتاي اخير در اين كشور وجود دارد؟
البته بيش از سه دهه است كه رابرت موگابه، رييسجمهور زيمبابوه زمام امور را بر عهده دارد، بيش از 37 سال از 1980 تاكنون، ايشان در زيمبابوه قدرت را در اختيار دارد. چيزي كه در ظاهر به عنوان دليل اين اتفاق اعلام شده است، به اختلافاتي بازميگردد كه در مورد جانشيني آقاي موگابه و معاون او وجود دارد. در واقع رقابتي ميان منانگاگوا، معاون موگابه در حزب زانو-پياف و همسر او براي جانشيني رييسجمهور كهنسال زيمبابوه وجود دارد. ارتش بعد از كنار گذاشتهشدن امرسون منانگاگوا، از مقام معاونت به نفع او وارد عمل شده است تا اجازه ندهد همسر موگابه، گريس موگابه، به مقام معاونت و در نتيجه بر اساس قانون اساسي جديد، در صورت كنارهگيري يا مرگ رييسجمهور، جانشين او انتخاب شود.
اما نبايد نقش كشورهاي خارجي در اين موضوع را ناديدهگرفت. زماني كه نزديك به 15 سال پيش اتحاديه آفريقا جايگزين سازمان وحدت آفريقا شد، امكان انجام كودتا در كشورهاي آفريقايي بهشدت كاهش يافت، چرا كه با حضور اين اتحاديه، ديگر كشورهاي آفريقايي معمولا به هيچ عنوان حاضر به پذيرش نظامهاي حاصل از كودتا در بين كشورهاي عضو نيستند. در نتيجه براي اينكه اين كودتا توانايي شناسايي و پذيرش توسط كشورهاي ديگر آفريقايي داشتهباشد، قطعا وجود يك چراغ سبز قدرتمند از سوي قدرتهاي خارجي براي انجام آن وجود داشتهباشد.
كودتاگران اعلام ميكنند كه با شخص رابرت موگابه مشكلي ندارند و براي كنار زدن اطرافيان فاسد او وارد عمل شدهاند. دليل اين امر چيست؟
دليلش جايگاه موگابه در بين مردم آفريقا و همچنين اهميت او به عنوان يكي از مشهورترين و قديميترين رهبران آفريقايي است. موگابه به عنوان يكي از قدرتمندترين و موثرترين رهبران عدم تعهد و جهان سوم از احترام زيادي برخوردار است. موگابه به عنوان رياست اتحاديه آفريقا هم برگزيده شده و يكي از استوانههاي تشكيل اتحاديه آفريقا است. به همين دليل هم هست كه ميگويم كودتا بدون همكاري و چراغ سبز خارجي امكانپذير نيست.
اين دخالت خارجي فقط از سوي كشورهاي آفريقايي است يا قدرتهاي جهاني هم در آن نقش بازي ميكنند؟
قطعا كشورهاي غربي نقش دارند، خصومت بسيار شديدي هم بين دولت آقاي موگابه و دولت بريتانيا از سال 1380 يا 2002 وجود دارد. در آن دوران رابرت موگابه با اجراي يك قانون اصطلاحات ارضي، زمينهاي متعلق به بريتانياييتبارها را ميان مردم زيمبابوه تقسيم كرد، همين اقدام او با واكنش تند بريتانيا مواجه شد و حتي دولت زيمبابوه از مجموعه دولتهاي مشتركالمنافع يا اتحاديه كشورهاي همسود كه از دولتهاي مستعمراتي پيشين بريتانيا تشكيل شده است اخراج شود. در حال حاضر 52 كشور عضو اين اتحاديه هستند. از همان زمان كه اصلاحات ارضي موگابه آغاز شد، دولتهاي بريتانيا و ايالات متحده امريكا تحريمهاي شديدي را عليه اين كشور آفريقايي برقرار كردند. يكي از اميدواريهاي اصلي كودتاگران اين است كه اقدامهاي آنها از سوي بريتانيا و امريكا مورد حمايت واقع شود. تاكيد ميكنم، هرچند در ظاهر عنوان ميشود كه ريشه كودتا در مسائل و اختلافنظرهاي داخلي در زيمبابوه است، به هيچ عنوان نميتوان پذيرفت كه اين كودتا بدون هماهنگي با كشورهاي خارجي انجام شدهباشد. احتمال مداخله خارجي و حمايتهاي بعدي از اقدامات كودتاگران را نميتوان به هيچ عنوان ناديدهگرفت. بسيار محتمل است كه دولت بريتانيا كه زيمبابوه يكي از مستعمرات سابقش بوده و ثروتمندان بريتانيايي، منافع زيادي در مزارع حاصلخيز اين كشور داشتند و سفارتخانه بسيار قدرتمند و موثري در حرار دارد، در اين اقدامات نقش محوري داشته باشد.
به جز گريس موگابه، همسر رييسجمهور و امرسون منانگاگوا، معاون او، پيش از اين شاهد نقشآفريني مورگان چانگيراي به عنوان يكي از اصليترين شخصيتهاي اپوزيسيون سياسي در زيمبابوه بوديم. آيا چانگيراي كه در دو انتخابات در گذشته روياروي موگابه ايستاده بود، نقشي در تحولات اخير دارد؟
چانگراي مدتي به عنوان يكي از اصليترين چهرههاي سياسي زيمبابوه مطرح بود، اما مدت زيادي است كه نقش او مانند گذشته نيست و قدرتش را از دست داده است. چانگراي در گذشته حزبي را تاسيس كردهبود با عنوان تغيير براي دموكراسي در دو انتخابات گذشته زيمبابوه هم توانسته بود آراي زيادي را به خود اختصاص دهد، اما اين حزب دچار انشقاق شده است و شاخه آقاي چانگراي از قدرت سابق برخوردار نيست. شايد نزديك به يك دهه پيش، چانگراي نيمي از آراي مردمي در زيمبابوه را در اختيار داشت و حزب او از حمايت غربيها هم برخوردار بود و حتي بعد از برگزاري انتخابات بسيار جنجالي در زيمبابوه، نهايتا به عنوان نخستوزير دولت رابرت موگابه هم انتخاب شد. در حال حاضر تركيب قدرت در زيمبابوه هنوز مشخص نيست، چرا كه انسجام زيادي بين احزاب مخالف وجود ندارد. در ادامه نبايد انتظار داشت كه حزب زانوپياف تحت رهبري موگابه و با معاونت منانگاگوا، قدرت را در اختيار ديگران قرار دهد يا از صحنه سياسي به اين زودي حذف شود. هر اتفاقي در قدرت رخ بدهد، در كوتاهمدت به رهبري حزب زانو پياف انجام خواهد شد و قاعدتا اگر قرار بر تغييراتي هم باشد با انشعاب در حزب زانو پياف رخ ميدهد. قطعا در آينده شاهد مقاومتهايي از سوي احزاب ديگر خواهيم بود و تحرك بيشتري در احزاب اپوزيسيون ميبينيم، اما در كوتاهمدت پيشبيني ميشود كه نظاميان قدرت را در اختيار خواهند داشت، اما براي كسب قدرت وعده انتخابات سراسري ميدهند و در ميانمدت بايد منتظر يك انتخابات در اين كشور بود كه قدرت از نظاميان به غيرنظاميان منتقل شود هرچند جانشيني منانگاگوا به دليل تغييراتي كه در قانون اساسي به وجود آمده است در صورت كنارهگيري موگابه، به صورت خودكار و بدون انتخابات انجام ميشود، اما در نهايت براي كسب مشروعيت سياسي، منانگاگوا مجبور است به جاي تكيه بر نظاميان، رياستجمهوري خود را به آراي عمومي بگذارد.
منانگاگوا چقدر ممكن است در رايگيري عمومي موفق باشد؟
در مورد شخص او روشن نيست، اما نبايد جايگاه و محبوبيت شخص موگابه در بين مردم زيمبابوه را از ياد برد. به همين دليل است كه ارتش در هر يك از بيانيههايي كه از ابتداي اقدامات اخير داده است، اين نكته را مورد اشاره قرار ميدهد كه هيچ خللي به موگابه وارد نشده است و اگر تحولي توسط ارتش صورت ميگيرد عليه موگابه نيست، بلكه عليه اطرافيان اوست. چنين اصراري از سوي ارتش به دليل اعتبار و محبوبيتي است كه موگابه در بين مردم دارد. هر كسي قرار باشد جانشين آقاي موگابه بشود بخت بسيار ناچيزي براي اين دارد كه بتواند بدون تقسيم كردن قدرت، شخصا تمام قوا را در اختيار بگيرد. من شخصا محبوبيت موگابه را از نزديك ديدهام، اينكه موگابه همواره در ميان مردم حضور مييافت و حتي گاهي روزانه در نزديكي كاخ رياستجمهوري بدون كمترين تشريفاتي با مردم عادي گفتوگو ميكرد. در نتيجه جايگاه و اعتبار موگابه چه در آفريقا، چه در جهان سوم و چه به عنوان يك رهبر شناختهشده در جهان، باعث ميشود كه هر فردي براي جانشيني او اقدام كند، براي جمع كردن تمام قوا در اختيار خود با مشكل مواجه خواهد شد.
اقدامات نظاميان زيمبابوه در ديگر كشورهاي منطقه جنوب آفريقا چه اثري خواهد داشت؟
ابتدا بايد بگويم كه ما شاهد فروپاشي آخرين پايگاههاي نظامهاي سوسياليستي در آفريقا هستيم، بعد از اوگاندا كه با برگزاري انتخابات شاهد انتقال قدرت از احزاب چپگرا به احزاب غربگرا بوديم، حالا در زيمبابوه هم به نظر ميرسد آخرين نشانههاي يك رهبري سوسياليستي و چپگراي قديمي در حال از بين رفتن است. امروز حكومتهاي مهم آفريقايي دستخوش تغييرهاي جدي شدهاند. براي مثال در مرزهاي زيمبابوه، مهمترين همسايه اين كشور آفريقاي جنوبي است كه نظام حاكم بر اين كشور، تحت رهبري جيكوب زوما را به هيچوجه نميتوان استمرار دولتهاي پساآپارتايد نلسون ماندلا و تابو امبكي دانست، هرچند زوما شخصا از حزب كنگره ملي آمده است و سوابق چپگرايانه دارد، اما استقلال نظر و ديدگاههاي مشابه ماندلا ندارد. امروز مسائلي مانند بدرفتاري با كارگران معادن، فساد و مشكلات ديگر، حتي گاهي بسيار بدتر از دوران رژيم آپارتايد در اين كشور وجود دارد. اما شرايط آفريقاي جنوبي با زيمبابوه كمتر قابل مقايسه است چرا كه در آفريقاي جنوبي نوعي نظام سرمايهداري حاكم است اما در زيمبابوه يك حكومت سوسياليستي حاكم بود و آزاديهاي اقتصادي بسيار محدودتر بود. تحولات زيمبابوه از چند جهت ميتواند بر آفريقاي جنوبي تاثير داشته باشد، طي دو دهه گذشته و بعد از تحريمهاي غرب عليه زيمبابوه، ميليونها شهروند اين كشور براي يافتن شغل و درآمد بيشتر به آفريقاي جنوبي مهاجرت كردهاند و درصورتي كه احساس بكنند كه امكان ايجاد تغييرات جدي و برداشتهشدن تحريمها و بازگشت تجار بريتانيايي وجود دارد به اين كشور بازخواهند گشت.