• ۱۴۰۳ جمعه ۱۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3967 -
  • ۱۳۹۶ يکشنبه ۱۲ آذر

اشباح سرگردان در كانون عشق و مرگ

جواد طوسي

چند شب قبل كه فيلم «هجوم» شهرام مكري را در پرديس چارسو ديدم، پس از خاتمه فيلم در مسير خروجم از سالن و مواجه شدن با صحبت‌ها و عكس‌العمل‌هاي جسته و گريخته تماشاگران كه اكثر قريب به اتفاق‌شان نسل جوان بودند، ناخودآگاه ياد تماشاي فيلم «مغول‌ها» پرويز كيمياوي در سينما كاپري (بهمن فعلي) در سال 1352 افتادم. آن واكنش‌هاي تند و دافعه‌آميز را با اين برخورد انعطاف‌پذير تماشاگران «هجوم» مقايسه كردم و به اين واقعيت رسيدم كه سطح فكري و درك بصري قشر سينماروي جامعه ما ارتقا پيدا كرده است. البته خودم هم در آن سن و سالي كه «مغول‌ها» را ديدم با فرم و شيوه بيان غيرمتعارفش ارتباط تنگاتنگي برقرار نكردم، ولي انتظار نداشتم كه بعضي از تماشاچي‌هاي عصباني به جان صندلي‌هاي سينما كاپري بيفتند و آن گونه خودشان را خالي كنند. به هرحال در قبال آن همه فيلم بزن برويي و بشكن و بالابنداز، پرويز كيمياوي با حس و نگاه تجربي و آوانگاردش جاي كسي را تنگ نكرده بود. وقتي كه صبوري تماشاگران فيلم «هجوم» كه تعدادشان هم كم نبود و آشنايي شماري از آنها را با كارگردان اين فيلم و شيوه كارش ديدم، خوشحال شدم كه در مقابل تماشاچي‌ انبوه «اكسيدان» و «گشت 2» و «خالتور» و «ثبت با سند برابر است»، فيلمي ساختارشكن و تجربي همچون «هجوم» نيز مخاطبين خاص خودش را دارد. اگر نوع مواجهه با اين گونه آثار مبتني بر شناخت و درك عميق سازنده‌اش باشد، نه ادا و خودنمايي، بايد باز شدن چنين فضاي متفاوت و متكثري را به فال نيك گرفت.
به هرحال «هجوم»، حتي در مقايسه با آثار قبلي شهرام مكري، فيلم پيچيده‌اي است كه در آن مي‌توان شيطنت‌هاي سازنده‌اش و بازي حساب شده‌ او با ژانرهاي سينمايي و قالب‌هاي بياني مختلف را ديد. اتفاقا خودم از آن جمله اشخاصي هستم كه از پيچيدگي‌ عامدانه و متظاهرانه در يك اثر هنري كه ديدنش را به اعمال شاقه تبديل كند، خوشم نمي‌آيد. آنچه «هجوم» را در اين كولاژ مفهومي و فرماليستي موفق و قابل دفاع مي‌كند، باورپذير بودن اين دنياي غريب آخرالزماني است. مكري اين تسلط و كارايي را دارد كه ما را با راوي اصلي خود (علي) همراه كند و در موقعيت‌هاي گوناگون قرار دهد و تصورات و محاسبات ذهني‌مان را مرحله به مرحله به هم بزند، مقتولين و قاتلين را در دنياي كابوس‌گونه‌اش تكثير كند تا به «عدم قطعيت» ايمان آوريم. منتها اين اصرار او به استمرار يك فرم ثابت و يك تيك «پلان سكانسي» با همه متفاوت بودن اجراهاي ابژكتيو و سوبژكتيوش، مي‌تواند به كليشه تبديل شود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون