به اين مرده چوب نزنيد
جناب نوبخت ممكن است به علت مشغله زياد فرصت مطالعه لايحه بودجه ديگر كشورها، خصوصا كشورهاي توسعه يافته را نداشته باشيد اما ميتوانيد از دفترتان بخواهيد نگاه دولت به بخش كشاورزي از پرداخت يارانه يا دريافت ماليات را برايتان استخراج كنند تا ببينيد كشورهاي اروپايي كه به علت حضور در اتحاديه داراي مقررات مشترك هستند يا امريكا كه كشوري صنعتي است نگاهشان به كشاورزي و توليدات كشاورزي چگونه است؟ بشر از ديرزمان آنگاه كه ياد گرفت دانهاي بكارد، آبي استخراج كند، حيواني رام كند تا از غار و جنگل به دشت كوچ كند اجتماع تشكيل دهد، دولت ايجاد كند، جنگ كند و خلاصه زندگي كند متوجه اين مهم شد كه بايد كساني را كه غذاي اجتماع را تامين ميكنند مورد حمايت قرار دهد، والله شما نميدانيد كشاورز چه ميكشد، فقط در خبرها ميخوانيد باران نيامد، يا در تلويزيون ميبينيد سيل آمد. شايد اندكي مكث كنيد، واي باران نباريد، اي واي سيل آمد، اما همين نيامدن باران و آمدن سيل، ميدانيد بر سر من كشاورز چه ميآورد؟ خدا از سر تقصير كساني كه مجوز واردات سم و كود را به دلالان از خدا بيخبر دادند، نگذرد. چند سال پيش در مزرعهام حدود 20 هكتار خربزه كاشتيم؛ رسم كاشت صيفيجات بر اين منوال است كه آب و زمين از مالك كاشت و داشت و برداشت از صيفيكار. هزينههاي بالاي شراكت و سود در پايان فصل برداشت به تساوي تقسيم ميشود؛ اين نوع همكاري در دنياي كشاورزي به نصفهكاري معروف است، خربزه محصول حساسي است و احتياج شديد به مراقبت دارد كافي است به موقع سمپاشي نشود يا اگر آفتكشي كه به كاربرده ميشود بر آفات فصلي موثر نباشد، آسيب وحشتناكي وارد ميشود كه نمونه آن را در ادامه ذكر ميكنم. به غير از من دهها كشاورز ديگر هم در منطقهاي كه مزرعهام واقع است خربزهكاري كردند، به قول صيفيكارها، بهار سال بود و بوتههاي خربزه چنان شيدايي ميكردند كه برق خوشحالي را در چشمان جاليزدار ميديدي. زمان برداشت رسيد اما ديديم داخل خربزهها سياه سياه بود. كرم همه خربزه را آلوده كرده بود نصفهكار بيچاره كه پولي نداشت من و ديگر مالكين منطقه مانديم و هزينههايي كه به هرحال بايد پرداخت ميكرديم؛ وقتي به اداره كشاورزي مراجعه كرديم با واقعيت تلخي روبهرو شديم: تاريخ مصرف سم وارد شده برميگشت به چندين سال قبل. بيمه محصولات كشاورزي يكي از ابتداييترين برنامههاي دولتهاي توسعه يافته در حمايت از كشاورزي است. جناب نوبخت عاجزانه استدعا دارم، خواهش ميكنم اساسنامه نهاد بيمهاي وابسته به وزارت كشاورزي را براي يك بار هم كه شده ملاحظه كنيد، سرماي زودرس سال گذشته كه در پاييز به چند درجه زير صفر رسيد در حالي كه درختان هنوز سبز بودند، باغات انار را خشكاند. بيش از 7 هزار هكتار باغ انار ساوه دچار سرمازدگي شد. درختان گردوي چهل پنجاه ساله را خشكاند، كشاورزاني كه همه سرمايه آنان يك يا دو هكتار باغ انار بود، ميدانيد چه سرنوشتي دارند؟ يكسال از آن پاييز گذشته تازه قرار است وامي با بهره 14 درصد به باغداران بپردازند. ميدانيد 14 درصد بهره به اضافه كارمزد و ديگر كسورات يعني چه؟ اين بهره ممكن است در خدمات يا صنعت كه ميتوان به زودي نتيجه گرفت قابل تحمل باشد هرچند كه بهره 14 درصدي همان – كلاهما في النار – دنيوي است اما در كشاورزي امكان برگشت ندارد. ميدانيد صبر كوچك كشاورزان حداقل يك سال است، گندم، جو، خربزه يا هرمحصول زراعي ديگردر سال يك نوبت به عمل ميآيد، كارگاه توليد فلان محصول صيفي نيست كه با نوسازي خط توليد، محصول را روانه بازار كنند. بايد صبر كرد تا كاشت و داشت و برداشت طي شود. وضع باغداري از اين هم سختتر است، براي مثال باغداري پسته كه نگارنده در آن فعالم، اگر زمين و آب مناسب داشته باشيد، بايد ميليونها تومان صرف آمادهسازي زمين كنيد. حداقل 4 سال فرصت لازم است تا نهال كاشته شده آماده پيوند شود، حداقل 3 سال بعد از پيوند تازه درخت برنا ميشود، 3 سال هم بايد بگذرد تا محصول اقتصادي شود، اين را از وزير پركار كشاورزي كه اتفاقا باغدار پسته هم هست جويا شويد، بعد از 10 سال كه بايد از هر جهت هزينه كرد تازه شروع به بهرهبرداري ميشود، شما ميخواهيد از من كشاورز پستهكار چه مالياتي بگيريد؟
برادر عزيز جناب دكتر نوبخت، خدا كند اين نگاه يعني دريافت ماليات از بخش كشاورزي، نگاه شخصي شما باشد، والا اگر زمزمهاي كه سرداديد نگاه جمعي هياتدولت باشد، باش تا صبح دولتت بدمد.