زمينههاي برخورد با فساد
جهانبخش خانجاني
نشانههاي تاثيرگذاري يك جريان سياسي در جامعه زماني هويدا ميشود كه مجال پياده كردن ديدگاهها و برنامههايش را پيدا كند و اين امر وقتي محقق ميشود كه اصلاحطلبان بتوانند دولتي را هدايتگري كنند يا در دولتي تصميمگيري كنند. بر اين اساس در دورهاي كه اصلاحطلبان توانستند دولت تمام و كمالي را هدايت كنند يا در بخشي از دولت هاشمي حضور داشته باشند، توانستند كاركرد مناسبي از
خود بروز دهند.
در دولت آقاي خاتمي كمتر سراغ داريد كه مفاسد بزرگ سياسي و اجتماعي رخ داده باشد. اين امر نشان ميدهد كه قاطبه اصلاحطلبان در اين مقوله موفق بودهاند. بعد از سال 84 مجال خدمتگزاري در عرصه قدرت از اصلاحطلبان گرفته شد و هشت سال اصلاحطلبان در بدترين شرايط سياسي، اقتصادي و مديريتي بودند. طبيعي است كه در آن سالها اصلاحطلبان نميتوانستند برون دادي داشته باشند. در اين سالها بيشترين مفاسد سياسي و اقتصادي را شاهد هستيم. به نظر ميرسد كه اگر اصلاحطلبان مجال خدمت پيدا كنند، برنامه مدوني براي اين حوزه دارند. فساد در كشورهايي مثل ايران يك موضوع تك ساحتي و تك بعدي نيست كه يك جريان سياسي بتواند با آن برخورد كند بلكه مجموعهاي از اقدامات لازم است. بخشي از قوه مجريه ميتواند با فساد برخورد كند و بخش ديگري به دست قوه قضاييه است؛ از اين رو موضع و استراتژي مسوولان در مورد مبارزه با فساد بايد يكسان باشد.
بايد افكار جامعه به سمت برخورد با فساد كشيده شود و صرف موقعيتهاي اجتماعي و سياسي نبايد مانع از رسيدگي به تخلفات باشد. اصلاحطلبان معتقدند كه آزادي بيان در رفع معضل فساد ميتواند موثر باشد. زمينه بيان گرفتاريهاي جامعه به لحاظ سياسي، اجتماعي و اقتصادي مهيا باشد، خود به عنوان برخوردكننده با فساد عمل ميكند. در غير اين صورت آستانه تحمل مسوولان كاهش مييابد و فساد رشد ميكند.
عضو شوراي مركزي حزب كارگزاران