حميدرضا خالدي| با نزديك شدن به ماههاي پاياني سال، بحث بودجه شهرداري تهران دوباره داغ شده است؛ بودجهاي كه در چند سال اخير با واكنشها و انتقادهاي شديد اعضاي شوراي شهر به مقدار و نحوه تقسيمبندي آن براي بخشهاي مختلف، مواجه بوده و به يكي از چالشهاي جدي شهرداري بدل شده است. امسال اما با تغيير شهردار تهران و همچنين تغيير رويكرد اين نهاد غيردولتي كه معتقد است شهرتاكنون «گران» اداره ميشده است، شهروندان منتظرند تا ببينند چه بودجهاي براي سال 97 شهرداري تعيين ميشود و از آن مهمتر اينكه اين بودجه قرار است چگونه تامين شود. «مجيد فراهاني»، عضو كميسيون برنامه و بودجه شوراي شهر تهران خبرازكاهش 30 درصدي بودجه سال آتي شهرداري ميدهد. گرچه تاكيد ميكند كه اينها همه پيشنهادهاي شوراي شهر به شهرداري است و براي اطلاع قطعي از آن بايد تا 15 ديماه كه مهلت قانوني شهرداري براي تقديم بودجه به شوراي شهر است، منتظر ماند.
چند روز قبل خبري منتشر شد از مقدار بودجه سال آينده شهرداري. در آن خبر با وجودي كه به برخي از شاخصههاي اين بودجه اشاره شده بود ولي درعين حال، هيچ رقم خاصي در مورد مقدار بودجه بسته شده، اعلام نشده است. شما اطلاعي از رقم دقيق بودجه سال 97 شهرداري داريد؟
براساس اعلام شهرداري قرار است بودجه اين نهاد تا 15 ديماه تقديم شورا شود. بنابراين هنوز بودجهاي تحويل ما نشده كه بدانيم رقم واقعي آن چقدر است. ولي براساس آخرين اطلاعاتي كه ما داريم متاسفانه تا پايان پاييز تنها چيزي حدود 70 درصد از بودجه پيشبيني شده شهرداري براي اين مدت، درسال جاري محقق شده است اين درحالي است كه هزينههاي شهرداري 15 درصد بيشتر از بودجهاي بوده كه در نظر گرفته شده است. به همين دليل پيشنهاد ما اين بود كه بودجه شهرداري براي سال اتي، انقباضي بسته شود و حداكثر 30درصد بودجه، نسبت به سال گذشته كاهش داشته باشد. لازمه اين امر هم آن است كه شهر برخلاف گذشته كه بهشدت «گران» اداره ميشد، ارزان و منطقي اداره شود.
خب براي تحقق اين بودجه به قول شما انقباضي در سال آينده، چه بايد كرد؟
براي اين امر بايد اولا هزينههاي غيرضروري را كاهش داد و ثانيا هزينههايي كه قبلا در بخشهايي صرف ميشد كه جزو وظايف ذاتي شهرداري نبود، قطع شود.
مثلا در چه بخشهايي؟
به عنوان مثال در گذشته به بهانه انجام فعاليتهاي فرهنگي و اجتماعي بودجههاي كلاني هزينه ميشد كه اصلا جزو وظايف شهرداري هم نبود. به بياني معتقديم كه بايد هزينههاي شهرداري استاندارد شود، يعني مثلا اينگونه نباشد كه هزينه جمعآوري و بازيافت زباله در هر منطقه يك رقم خاصي و با ساير مناطق متفاوت باشد. يا بودجهاي كه در بخشهاي فني عمراني صرف پروژهها ميشود بايد منطقي و طبق يك اصول و قواعد مشخصي باشد. ما شاهديم كه بسياري از پروژهها با بيش از 3 برابر قيمت واقعي واگذار ميشود. بايد همه اينها اصلاح شود.
و براي درآمدهاي پايدار چه بايد كرد؟
ما چارهاي نداريم جز اينكه به سمت درآمدهاي پايدار برويم. در واقع شهرداري بايد به سمت تامين هزينههاي خود از طريق راهكارهايي مانند: افزايش عوارض، شناسايي درآمدهاي جديد (مثل پارك حاشيهاي يا اخذ عوارض از پروژههاي گذشته شهرداري و...) . ضمن اينكه بايد به سويي حركت كنيم كه پروژههاي شهرداري را از طريق جذب سرمايهگذار انجام دهيم تا بار مالي آن بردوش شهرداري نباشد. مثل انجام پروژهها در قالب BOT (مشاركت در ساخت و بهرهبرداري در مدت محدود)، PPP (مشاركت عمومي- خصوصي) و نظاير آن.
اينها الزاماتي است كه ما شهرداري را موظف به اجراي آن كردهايم ولي اينكه در بودجه تا چه حد رعايت شود، بايد منتظر ارايه بودجه از سوي شهرداري باشيم و بعد آن را بررسي يا نقد كنيم.
پس براساس آنچه شما عنوان كردهايد و احتساب كاهش 30 درصدي بودجه، رقم بودجه سال 97 شهرداري بايد چيزي حدود 12 هزار ميليارد تومان باشد.
نه. پيشبيني ما چيزي حدود 14 هزار ميليارد تومان است. اما همان طور كه گفتم هنوز شهرداري بودجهاش را ارايه نكرده است تا ببينيم چقدر اين بودجه، با بودجه پيشنهادي ما نزديك است.
حالا كه صحبت از كسب درآمدهاي پايدار شد، بد نيست اشارهاي هم داشته باشيم به پيشنهاد شهرداري به مجلس در مورد افزايش 150 توماني قيمت بنزين در تهران. ولي بسياري ازكارشناسان براين باورند كه چنين كاري تنها باعث بالا رفتن شديد تورم و افزايش بيش از پيش فشارها به اقشار كمدرآمد جامعه خواهد شد. شما چطور با اين نظريه و افزايش 150 توماني قيمت بنزين موافقيد؟
ببينيد، به هر حال ما چارهاي نداريم جز توسعه حمل و نقل عمومي و تشويق مردم به استفاده از آن و تقبيح استفاده از خودروهاي شخصي. اما با كمبود منابعي كه داريم اين كار عملا شدني نيست. ما اگر بتوانيم 10 هزار ميليارد تومان فراهم كنيم؛ ميتوانيم با تامين واگن، 2 ميليون سفر روزانه كنوني را با همين زيرساختها به 7 ميليون سفر در روز برسانيم. يكي از بهترين راهكارها براي اين تامين هزينه نيز همين افزايش قيمت بنزين است. ما چارهاي جز اين نداريم.