لزوم پيوند هرچه بيشتر هنرمند به هنر
رسول آباديان
يكي از نگرانيهاي اهالي هنر در همه زمينهها، نگرانيهاي متعدد اقتصادي است، به گونهاي كه نميتوان گفت وضعيت يك هنرمند در مثلا فعاليتهاي نمايشي از يك عكاس، مجسمهساز و... بهتر يا بدتر است. تنهايي هنرمندان و نبود سازوكاري مناسب جهت رفع اينگونه نگرانيها باعث شده است كه بسياري از هنرمندان حتي درجه يك كشور براي گذراندن امور زندگي به كارهايي جداي از توانايي خود و بيربط به چارچوب هنر روي بياورند. شايد توقع بيجايي باشد كه از مسوولان درحوزه فرهنگ انتظار داشته باشيم چتر حمايت خود از هر هنرمند نقاش يا مجسمهساز با هر سطح كيفي را بگشايند اما اتخاذ تدبيري با محوريت محك توان هر هنرمند و درمعرض نمايش قرار دادن و فروش آثار به عنوان اولين قدمها براي برونرفت از وضعيت اقتصادي كنوني را ميتوان پيشنهاد كرد، يعني همانكاري كه در ديگر كشورها متداول است. با يك جستوجوي ساده ميتوان دريافت كه هنر مجسمهسازي در ديگر كشورها، در رديف هنرهاي پولساز قرار ميگيرد و هنرمندان فعال در اين حوزه هركدام، حداقل كارگاهي اختصاصي براي خلق هرچه بيشتر آثار خود دارند. در بحثهاي مهمي كه تاكنون درباره اقصاد هنر انجام شده، معمولا پديدهاي نوظهور با عنوان«رويكرد اقتصادي بر رفتار انسان» مورد توجه قرار گرفته است كه اين رفتار در ذهنيت يك هنرمند مترادف با افت كيفي اثر به شكل تدريجي و سرخوردگي يكباره از هنر و خداحافظي از اين دنياي پر راز و رمز است. ايجاد راهكارهايي براي پيوند هرچه بيشتر هنرمند به دنياي مورد علاقه خود، امري است كه در چارچوب برنامهريزيهاي فرهنگي هر كشور قرار دارد. به اين معنا كه كارشناساني زبده، همه فكر و ذكرخود را معطوف به رفع مشكلات هنرمندان به اشكال گوناگون ميكنند كه از دل آن بازارهاي هنري بزرگ درميآيد. برداشت كلي از حركتهاي موثري چون كريستي، ساتبي، آرتنت و... كه در مناطق مختلف جهان و به شكل مداوم برپاست، به خودي خود ميتواند به عنوان الگويي كوچكتر مورد استفاده قرار گيرد؛ حركتي كه حتي اگر در سالهاي نخست چندان مورد توجه قرار نگيرد، بدون شك جايگاه خاص خود را در آينده پيدا خواهد كرد.