اعتراضهاي مردمي در ايران با بازتابهاي متفاوت در رسانههاي بينالمللي روبهرو شد
فرصت طلبي به روش دونالد ترامپ
سارا معصومي
تظاهرات اعتراضآميز در شهرهاي مختلف ايران اعم از مشهد، كرمانشاه، قم و... بلافاصله به صدر اخبار بينالمللي در واپسين ساعات سال 2017 ميلادي تبديل شد. در حالي كه دليل اين اعتراضها در برخي شهرها اقتصادي عنوان شد و در شهرهاي ديگر شعارهاي متفاوتي از زبان منتقدان و معترضان به گوش رسيد اما دولتمردان اكثر كشورها تلاش كردند فاصله خود را با اعتراضها در ايران حفظ كنند و شايد بتوان گفت تنها كشوري كه از اين قاعده مستثني ماند ايالات متحده در سايه رياستجمهوري دونالد ترامپ بود. مردي كه سياست جامع خود در قبال ايران را دو ماه قبل علني كرد و در آن تاكيد كرد كه تغيير نظام در ايران يكي از اصليترين اولويتهاي واشنگتن است. شامگاه روز جمعه، دونالد ترامپ كه در يك سال گذشته از رياستجمهورياش اعتياد خود را به اعلام موضع در توييتر نشان داده در حساب كاربري خود به سراغ تحولات چند روز اخير در ايران رفت و نوشت: «گزارشهاي زيادي از تظاهراتهاي مسالمتآميز شهروندان ايران كه از فساد رژيم و هدر دادن ثروت اين كشور براي تامين منابع مالي تروريسم در خارج اين كشور خسته شدهاند، وجود دارد. دولت ايران بايد به حقوق مردم خود از جمله حق ابراز عقايدشان احترام بگذارد. جهان نظارهگر است.»
تيتر جهان نظارهگر تحولات ايران است بلافاصله به نقل قولي از ترامپ در مواجهه با تحولات در ايران تبديل شد و در رسانههاي متفاوت امريكايي و اروپايي بازتاب پيدا كرد. رييسجمهور امريكا در حالي از خستگي مردم ايران سخن ميگويد كه وي در نخستين ماههاي حضور در قدرت در فرماني مهاجرتي دستور به ممنوعيت يا محدود كردن ورود ايرانيها به خاك ايالات متحده داد و همين دو ماه پيش نيز در اظهارنظري ملت ايران را تروريست خوانده بود. با اين وجود وي به سرعت به دايهاي مهربانتر از مادر براي ايرانيها بدل شد و در مقام توصيه تاكيد كرد كه دولت ايران بايد به حقوق مردم خود احترام بگذارد. واكنشهاي ايرانيها به اظهارات ترامپ در فضاي مجازي قابل توجه بود و بسياري از آنها با يادآوري اقدامهاي ضدايراني رييسجمهور امريكا در يك سال گذشته تاكيد كردند كه براي اصلاح امور در داخل ايران نيازي به حمايتهاي واشنگتن ندارند. البته شخص ترامپ تنها فردي نبود كه اقدام به دخالت در امور داخلي ايران از خاك ايالات متحده كرد و پيش از وي نيز «پل رايان»، رييس مجلس نمايندگان امريكا از اعتراضهاي اخير در برخي شهرهاي ايران حمايت كرده بود و در توييتر خود نوشت: مهم است كه ما از معترضان غيرخشن در ايران حمايت كنيم. اين، نتيجه اقدامات رژيمي است كه تمركزش بيشتر معطوف حمايت از سازمانهاي تروريستي بوده تا گرفتاريهاي شهروندان خود. اين ادعا در حالي از سوي رييس مجلس نمايندگان امريكا مطرح شد كه شعار نه غزه نه لبنان كه از سوي عدهاي در اعتراضهاي سه روز اخير در شهرهاي ايران سرداده شده بود به ابزاري براي استفادههاي سياسي واشنگتن بدل شده است. دونالد ترامپ از نخستين روزهاي حضور در رقابتهاي انتخاباتي مساله فعاليتهاي منطقهاي ايران را بهانه نقدهاي بيامان خود قرار داده و ادعا كرده بود كه ايران با اين فعاليتها در حال تعميق نفوذ خود در منطقه است. البته ترامپ پس از رياستجمهوري با همراهي برخي از متحدان عرب منطقهاي خود و رژيم اسراييل در اين پرونده روبه رو شد و به نظر ميرسد كه اكنون نيز امريكاييها با بهانه قرار دادن اين شعارها در داخل ايران به دنبال اثبات ادعاهاي خود درباره دخالتهاي ايران در امور داخلي كشورهاي منطقه هستند. رييسجمهور امريكا ميگويد كه باراك اوباما، رييسجمهور پيشين اين كشور بايد بحث آزمايشهاي موشكي و فعاليتهاي منطقهاي ايران را در قالب برجام مطرح و حل و فصل ميكرد و به دليل عدم تبعيت اوباما از چنين الگويي، برجام را بدترين توافق تاريخ ميخواند. عربستان سعودي همزمان با ايالات متحده نمايشگاهي از لاشههاي موشكي پرتاب شده به سمت رياض از يمن به راه انداخته و ادعاي حمله نظامي ايران به عربستان را مطرح و تكرار ميكند. همزمان در 24 ساعت گذشته هم وزارت خارجه ايالات متحده و هم كاخ سفيد در بيانيههايي مداخله جويانه به حمايت از اعتراضهاي اخير در ايران پرداختند. به گزارش فارس، بيانيه كاخ سفيد با تكرار ادعاهاي هميشگي ميگويد: گزارشهاي متعددي درباره تظاهرات مسالمتآميز شهروندان ايران كه از فساد حكومت و هدر دادن سرمايههاي ملت براي تامين مالي تروريسم در خارج از اين كشور به تنگ آمدهاند، وجود دارد.
رسانههايي مانند فرانس24، نيويوركتايمز، واشنگتنپست، گاردين و... همزمان با پوشش اخبار تظاهرات ايرانيها در اعتراض به وضعيت بد اقتصادي اقدام به پوشش خبري راهپيمايي 9 دي نيز كردند كه از سال 88 تا به امروز در روز نهم دي برگزار ميشود و برنامه براي شركت در آن از قبل مشخص است. نيويورك تايمز با انتشار تصاويري از راهپيمايي 9 دي در محل مصلي تهران نوشت: هزاران نفر از حاميان دولت ايران در حمايت از رهبران اين كشور به خيابان آمدند و اين در حالي است كه در چند روز گذشته شهرهاي مختلف تهران شاهد برگزاري اعتراضهايي به وضعيت اقتصادي بوده است.
درحالي كه برخي چهرههاي تندرو در ساختار سياسي واشنگتن اقدام به تشويق دونالد ترامپ براي واكنش نشان دادن به اعتراضها در تهران كردهاند و به وي هشدار دادهاند كه رويه سكوت باراك اوباما در قبال راهپيماييهاي سال 2009 (1388) در تهران را تكرار نكند، رسانه نيويوركتايمز اعتراضهاي خياباني به وضعيت اقتصادي ايران در سه روز اخير را وسيعترين اعتراضها در اين كشور پس از ماجراهاي سال 2009 دانسته است. اين رسانه امريكايي در ادامه مينويسد: هرچند كه اعتراض به وضعيت اقتصادي در ايران مسبوق به سابقه بوده است اما مساله برگزاري تظاهراتهايي كه رنگ و بوي سياسي هم به خود گرفته باشند در ايران چندان سابقهاي ندارد. در حالي كه برخي كانالها در فضاي مجازي از ايرانيها خواسته بودند كه در ساعات معين در شهرهاي متفاوت به خيابان بيايند اما دولت از مردم خواست كه در تجمعات غيرقانوني شركت نكنند. همزمان تظاهرات عصر روز گذشته در مقابل دانشگاه تهران نيز در نيويورك تايمز بازتاب داشت. وزارت خارجه امريكا نيز از ساير كشورها خواست كه از اعتراضها در ايران حمايت كنند كه البته اين درخواست با سكوت كشورهاي اروپايي و سايرين روبه رو شد. نيويورك تايمز به نقل از خبرنگار آسوشيتدپرس نوشت كه علي احمدي 27 ساله كه يكي از معترضان بود ايالات متحده را مقصر مشكلات اقتصادي در ايران دانست.
نيويورك تايمز در بخشهاي ديگري از اين گزارش نوشت: حسن روحاني با وعده بهبود وضعيت اقتصادي كه از تحريمهاي شديد رنج برده بودند در انتخابات سال جاري رياستجمهوري در ايران شركت كرد و راي اكثريت را به خود اختصاص داد. با اين وجود بايد گفت كه مشكلات اقتصادي امروز ايران نتيجه چند سال تحريم اين كشور و البته سوء مديريتهاي اقتصادي است كه رخ داده و به سرعت قابل حل و فصل نيست. نرخ بيكاري در سال 96 نسبت به سال قبل افزايش پيدا كرده است و همين مساله دليل يكي از اعتراضهاي مردمي است. نيويورك تايمز در اين گزارش ادعا كرده كه از جمعيت 80 ميليوني ايران قريب به سه ميليون نفر بيكار هستند و نرخ بيكاري در ميان جوانان به 40 درصد رسيده است. اين نرخ بيكاري 40 درصد در ميان جوانان ايراني در حالي در نيويورك تايمز و رسانههاي ديگر انعكاس پيدا كرده است كه بر اساس آمار موجود بر روي وبسايت مركز آمار ايران در بهار 96، نرخ بيكاري در فاصله سني 15 تا 29 سال، 4/26 درصد اعلام شده است.
روزنامه واشنگتن پست در گزارشي درباره تحولات اخير در ايران مينويسد: ابتدا قرار بود كه اعتراضها در ايران در مقام انتقاد به اوضاع اقتصادي صورت بگيرد اما مسير اين اعتراضها به شعارهاي سياسي رسيد. وضعيت اقتصادي ايران در چندسال اخير فراز و فرودهاي بسياري را تجربه كرده اما بسياري از مردم اميدوار بودند كه توافق هستهاي ايران با 1+5 مصوب جولاي سال 2015 بتواند به گشايشهاي اقتصادي در ايران منتهي شود. حقيقت اين است كه وضعيت اقتصادي ايران از زمان اجراي اين توافق در ژانويه 2015 تاكنون رشد قابل توجهي داشته كه بخش اعظم آن به دليل احياي وضعيت فروش نفت ايران با پايان يافتن تحريمها است. البته بخشهاي غيرنفتي در اقتصاد ايران پا به پاي وضعيت نفتي رشد نكرده و همين مساله بحران اشتغال را در ايران به وجود آورده است. دولت حسن روحاني توانسته از عهده مهار تورم برآيد اما به گزارش صندوق بينالمللي پول تورم در اين كشور همچنان رقم 9 درصد را به خود اختصاص داده است. برخي از منابع ايراني ميگويند كه افزايش نرخ كالاهاي اساسي در ايران و طرحهايي كه براي قطع يارانههاي دولتي داده شده است از اصليترين دلايل شكلگيري اعتراضهاي اقتصادي چند روز اخير در شهرهاي مختلف ايران است. در حال حاضر تحليلگراني هستند كه اعتقاد دارند اين اعتراضها ميتواند براي دولت ايران خطرناك شود و البته طيفي هم در آنسو ايستادهاند كه اين اعتراضها از استراتژي واحدي برخوردار نيستند پس به زودي پايان پيدا ميكنند.
گاردين نيز به نقل از آسوشيتدپرس نوشته است كه نيروهاي پليس در چند شهر ايران اقدام به بازداشت برخي از معترضان كردهاند اما سپاه پاسداران انقلاب اسلامي فاصله خود با اين اعتراضها را تاكنون حفظ كرده است. مردم ايران در حالي براي اعتراض به وضعيت اقتصادي به ميدان آمدهاند كه اقتصاد ايران از زمان حصول توافق هستهاي وضع مثبتي را تجربه كرده و ايران اكنون با بازگشت به بازارهاي جهاني ميتواند نفت خود را بفروشد و همچنين قرارداد خريد هواپيماهاي غربي را با امريكا و برخي كشورهاي اروپايي امضا كند. با اين وجود به نظر ميرسد كه طبقه متوسط ايران نتوانستهاند از اين منافع توافق هستهاي بهرهمند شوند و افزايش اخير بهاي مواد غذايي اوليه منجر به اعتراض بسياري از ايرانيها شده است. گاردين در بخشهاي ديگري از اين گزارش مينويسد: مشخص نيست كه دخالت رييسجمهور امريكا در مساله اعتراضها در ايران هيچ گونه تاثيري بر آن داشته باشد يا خير. ايرانيها به وي بسيار بدبين هستند و دليل اصلي آن هم عدم تاييد پايبندي تهران به توافق هستهاي توسط رييسجمهور امريكا است كه فضاي ابهام را پيرامون بازگشت عادي ايران به بازارهاي جهاني براي جذب سرمايهگذاري به وجود آورده است.
ترامپ در يك سال اخير بارها و بارها دست به اقدامهايي زده كه مخالفت ايرانيها را به دنبال داشته است و به عنوان مثال وي در سخنراني ماه اكتبر خود از واژه خليج عربي براي خليج فارسي استفاده كرد كه با موجي از اعتراضهاي ايرانيها در فضاي مجازي روبه رو شد.
سيانان در تحليلي در اين باره مينويسد: تصاوير و ويدئوهاي بسيار زيادي درباره اعتراضها در شهرهاي مختلف ايران در فضاي مجازي و سايتهاي متفاوت منتشر شده كه هرچند ما نميتوانيم صحت همه آنها را تاييد كنيم اما در برخي از آنها شعارهاي تندي عليه رييسجمهور ايران داده شده است. گفته ميشود كه طبقه فقير ايرانيها در دور جديد اعتراضها در ايران دخيل هستند و شعارهايي هم كه در اين دور شنيده ميشود در جريان اعتراضهاي خياباني در سال 2009 به گوش نرسيده بود. آمارهايي كه از وضعيت اقتصادي ايران در نهادهاي مالي و پولي بينالمللي وجود دارد گواه وضعيت اقتصادي سختي است كه اين كشور با آن دست و پنجه نرم كرده و البته كه نرخ بالاي بيكاري جوانان هم به دغدغه جدي در ايران بدل شده است. سيانان در ادامه تحليل خود مينويسد كه دونالد ترامپ در حالي در نخستين ساعات اين اعتراضها به ميدان آمد و از معترضان حمايت كرد كه رابطه ميان تهران و واشنگتن در يك سال اخير بسيار متشنج شده است و واشنگتن نگران افزايش حضور ايران در منطقه است. حسن روحاني در حالي در انتخابات رياستجمهوري سال جاري در ايران برنده شد كه وعده اصلاحات اجتماعي بسياري را داد و البته افق روشني از وضعيت اقتصادي در روزهاي پسابرجام نيز براي مردم ترسيم شده بود و همين مساله به برگ برندهاي براي وي در اين رقابتها بدل شد. اين در حالي است كه دونالد ترامپ از اصليترين منتقدان توافق هستهاي است كه به دنبال راهي براي از بين بردن آن و وفاي به عهد روزهاي كمپين انتخاباتياش است.
سيانان به نقل از خبرنگار ارشد نيويوركتايمز در حوزه ايران ادعا ميكند كه شعارهايي در اعتراض به حضور ايران در برخي كشورهاي منطقه در چند روز اخير شنيده شده است اما به نظر ميرسد كه اصليترين دليل نارضايتيها به اين دليل است كه ايرانيها آنطور كه بايد و شايد از منافع اقتصادي برداشته شدن تحريمها بهره مند نشدهاند و مقصر اين مساله نيز مخالفتهاي ترامپ با اين توافق در يك سال اخير است. كمپانيهاي خارجي همچنان از جريمه شدن توسط امريكا به دليل از سرگيري مراوده اقتصادي با ايران واهمه دارند.
دولت ترامپ در راس بدخواهان ايران است
بهرام قاسمي، سخنگو و رييس مركز ديپلماسي عمومي و رسانهاي وزارت امور خارجه در واكنش به اظهارات مداخله جويانه مقامات امريكايي در امور داخلي ايران، تاكيد كرد: مردم ايران بزرگترين پشتوانه امنيت و پيشرفت كشور هستند و مشاركت مردم در انتخابات براي تعيين سرنوشت شان و حضور فعال آحاد ملت در نظارت و نقد دستگاههاي اداره كشور ضامن شكوفايي و بالندگي كشور و انقلاب اسلامي است و حضور هوشمندانه همين مردم مهمترين عامل مقاومت در برابر بدخواهان كشور و مردم است كه دولت آقاي ترامپ ثابت كرده در راس اين بدخواهان قراردارد.
قاسمي ضمن محكوم كردن اين اظهارات سخيف، بيارزش و فاقد اعتبار، گفت: مردم ايران هيچ ارزش و اعتباري براي ادعاهاي فرصتطلبانه مقامات امريكايي و شخص آقاي ترامپ، قائل نيستند. مردم بزرگ ايران قطعا مشاركت فعال آقاي ترامپ در نقض حقوق بشر مردم فلسطين و يمن و بحرين را از نزديك پيگيري كرده و محدوديتهاي اعمالي و خصومتهاي كينهتوزانه رييسجمهور امريكا با مردم فرهيخته ايران در ممانعت از ورود آنان به خاك امريكا و بازداشت تعداد زيادي از ايرانيان مقيم در اين كشور به بهانههاي واهي را به ياد دارند و به همين دليل، حمايت فرصتطلبانه و فريبكارانه همين مقامات از برخي تجمعات در روزهاي اخير در برخي از شهرهاي ايران را چيزي جز نيرنگ و رياكاري دولت امريكا نميدانند.
قاسمي افزود: قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران ساختارهاي دموكراتيك را براي حمايت قانوني از خواستههاي مدني مردم پيش بيني كرده است و امكان پيگيري اين خواستهها در چارچوب قانون كاملا امكان پذير است.
سخنگوي وزارت خارجه كشورمان با يادآوري قريب به ۷۰ سال مداخلات دولتهاي مختلف امريكا در امور داخلي كشورمان از جمله مديريت و رهبري كودتا عليه دولت ملي و قانوني در ايران، حمايتهاي بيدريغ از سركوب و ارعاب رژيم منحوس پهلوي در سركوب آزاديخواهان ايران و حمايت تمام عيار از رژيم جنايتكار صدام حسين در دوران ۸ ساله جنگ تحميلي؛ تاكيد كرد: مقامات امريكا در موضعي نيستند كه براي ملت بزرگ و فهيم ايران دلسوزي كنند.