چند خط براي كيروش، برانكو و شفر
مهدي بيگدلو| چند بهار و زمستان از فصل تاريك فوتبال ما گذشته است. نه قصد شعار دادن داريم و نه فضاي موجود را كاملا منزه، سپيد و موفق ميدانيم. اما شنيديم، بررسي كرديم و ديديم با چند تدبير ساده كار به جايي رسيد كه شكوفههاي اميد، تغيير و پيروزي بارور شوند و يوزهاي ايراني چند گام براي رسيدن به سقف آرزوهاي شان نزديكتر شوند. ديگر كمتر خبط تاكتيكي ميبينيم، روند اشتباهات اجرايي كاهشي شده و مسير حركتي اين مجموعه ديگر به تركستان ختم نميشود.
كافي است فعل را كمي به گذشته برگردانيم. تا همين چند سال قبل، حضور تيم ملي در مقدماتي جام جهاني و چگونگي تقابل با استراليا و ژاپن و كره جنوبي برايمان كابوس بود و زخمهاي تاكتيكي تيمهاي باشگاهي و عملكردهاي نه چندان قابل قبول نمايندگان فوتبال كشور در آوردگاهي خارجي يك معضل اساسي به شمار ميرفت. به حال برميگرديم؛ كارنامهها را كنار هم بچينيد و بيحب و بغض نتايج را بررسي كنيد. امروز كمتر به چشم باداميها و كانگوروهاي زرد فكر ميكنيم و بيشتر به دنبال پنجه در پنجه شدن با غولهاي فوتبالي دنيا هستيم.
اينجاست كه ميشود فرق بين سره را از ناسره تميز داد. اينجاست كه ميشود ويژگيهاي اين خط و تفكر را نسبت به ديگر انديشهها برجستهتر كرد.
نه كوركورانه عاشق چشمآبيها شدهايم و نه داشتههاي داخلي را ناديده ميگيريم. اما به تجربه، تخصص و تعهدي كه توسط برخي از مربيان وارداتي به شريانهاي فوتبال كشورمان تزريق شده، ايمان آوردهايم. امروز نخبگان مستطيل سبز در اين گيتي گرد، بدبينيهاي تلنبار شده از قبل را كنار گذاشتهاند و ديگر ظرفيتهاي فوتبالفارسي را با سيستمهاي منسوخ و تاريخ گذشته ترجمه نميكنند.
امروز فوتبال اين مملكت را با ملاكهايي چون نفوذناپذيري تيم كيروش، بازي چشمنواز تيم برانكو و دستپخت برآمده از تفكرات منطقي شفر ميسنجند، ميبينند و تحسين ميكنند.
فوتبال ما در حال حاضر به يك بزنگاه تاريخي رسيده. موفقيت فوتبال كشورمان در عرصه داخلي و خارجي به بهرهمندي از علم روز دنيا گره خورده. بيشك حضور و به كارگيري مربياني در تراز كيروش، برانكو و شفر، بازي دو سر بردي است كه نفعش را جوانان و فوتبالدوستان اين آب و خاك ميبرند.