معاون آبخيزداري، امور مراتع و بيابان سازمان جنگلها:
فاجعه فقط در كارون و كرخه نيست؛ صداي بقيه هم درميآيد
مديريت نادرست منابع آبي و بخشي نگري عامل بروز ريزگردها است
اعتماد| «فاجعه فقط در كارون و كرخه نيست، زايندهرود و اروميه هم هست و بقيه مناطق و رودخانهها هم كمكم صدايش در ميآيد. اينكه بگوييم سازمان جنگلها بايد بيابانزدايي كند راهحل عاجل نيست. پديده گرد وغبار زماني به وجود ميآيد كه مديريت منابع آبي مان را در كشور از گذشته، به درستي طراحي و آينده نگري نكردهايم و همگام با خشكسالي دچار چنين پديدههايي شدهايم.»
اين سخنان را معاون آبخيزداري، امور مراتع و بيابان سازمان جنگلها، منابع طبيعي و آبخيزداري كشور ميگويد. دكتر پرويز گرشاسبي در گفتوگويي تلفني با خبرنگار «اعتماد» درباره علل و عوامل ريزگردهاي اخير جنوب كشور و وظايف سازمان جنگلها و مراتع و آبخيزداري گفت: « يك حوضه آبريز و آبخيز از آن بالادست تا مصب دريا بايد برنامهريزي اصولي داشته باشد؛ نميتوانيم يك بخشي را ببنديم و جاي ديگري را احيا كنيم. اصلا فكر نكنيم كه اين آب كجا ميرفته و فكر ميكرديم كه يك سيلاب مزاحمي بوده و صرفا به دريا ميريخته يا در مناطقي پخش ميشده است. آن زمان كه اين آب را برميداريم فكر نميكنيم كه همان اراضي كه آب در آنها پخش ميشده حالا خشك شده و گردوغبار توليد ميكند و بر كشاورزي جديدي كه ايجاد كردهايم ميبارد؛ بر صنعت جديدي كه ايجاد كردهايم ميبارد. فاجعه فقط در كارون و كرخه نيست، زاينده رود و اروميه هم هست و بقيه مناطق و رودخانهها هم كم كم صدايش در ميآيد. مثل «شور» و «كرج» و غيره.»
او در ادامه با بيان اينكه تغيير كاربريهاي نامتوازن از عوامل اصلي اين پديده هستند، گفت: « وقتي در كارون و كرخه اين بلا را بر سر حوضه آبخيز بالادست ميآوريم و اين همه منابع آبي را در آنجا اسير ميكنيم قطعا تالابها و هورهايي كه از اينها آب دريافت ميكردند و حالا خشك شدهاند فاجعه بار ميشوند. گرد وغباري كه اخيرا در خوزستان رخ داده عموما مربوط به «تالاب»ها و «هور»هاست. از عرصه آب خارج شده و براي برخي آنها هيچ تكنيكي به جز پخش مجدد آب وجود ندارد. چون خاك آنقدر شور است كه هيچ گياهي در آنجا رويش ندارد. اگر گياهي هم بشود كاشت دوباره در ترسالي، آب، گياهان را خفه ميكند و از بين خواهد برد. بنابراين مهمترين تكنيك، مديريت آب است.»
گرشاسبي با بيان مثالي از درياچه اروميه گفت: «مثلا در درياچه اروميه ميبينيم كه 120 هزار هكتار اراضي كشاورزي در 20 سال اخير اضافه شده؛ خوب مسلما توان آب ورودي درياچه اروميه كاهش پيدا ميكند. تغيير كاربريها در حوزههاي مختلف اگر متوازن ديده نشود پتانسيل يك حوزه، يك رودخانه حدي دارد وقتي اين محدوديتها را نميبينيم دچار چنين محدوديتهايي ميشويم. اينها عواملي هستند كه در آينده در همه رودخانههاي ايران، اگر با همين وضعيت پيش برويم و شرايط اقليمي و خشكساليها به سمت ترسالي تغيير نكند بروز خواهد كرد. ما ميآييم زاينده رود را سد ميسازيم؛ اصفهان را توسعه ميدهيم، بالادست سد باغات متعددي را توسعه دادهايم؛ تالاب گاوخوني را خشك ميكنيم؛ همان گردوغبار تالاب گاوخوني ميآيد بر سر اصفهان، جايي كه ما احيا كردهايم. اينها كار بشر است و بايد توسعه، متوازن صورت بگيرد.»
معاون آبخيزداري، امور مراتع و بيابان سازمان جنگلها، منابع طبيعي و آبخيزداري كشور در ادامه تاكيد كرد: «پديده گردوغبار يك پديده نوي است كه ذرات زير پنج ميكرون هم از خارج از كشور و هم از كانونهاي داخلي به افقهاي بالاي جو ميآيند و مسيرهاي طولاني را طي كرده و به مراكز جمعيتي و غيرجمعيتي ميرسند. چنين پديدهاي را ما در ماقبل هفت، هشت سال پيش در ايران نداشته يا دانش آن را نداشتهايم و واقعا اين است كه چنين پديدهاي تاكنون وجود نداشته است. بنابراين اهم فعاليتهاي ما روي توفانهاي شن و مهار آن بوده است. اينها نيز گرد و غبار هستند اما براي همان مناطق مجاور خود و حالتي از توفان شن كه در اهواز يا ايلام يا يزد صورت بگيرد به تهران نميرسد و حتي تا اصفهان هم نميآيد. چون قدرت پروازي اينها به دليل اينكه ذرات شن و ماسه بالاي پنج ميكرون هستند در همان فواصل كوتاه اتفاق ميافتد. بنابر اين اهم برنامههايي كه سازمان جنگلها و مراتع از ديرباز داشته تمركز روي كانونهاي توفانهاي شن بوده است.»
گرشاسبي با بيان اينكه پديده گرد و غبار زماني به وجود ميآيد كه ما مديريت منابع آبيمان را در كشور از گذشته، به درستي طراحي و آينده نگري نكردهايم يادآور شد: «حالا همگام با خشكسالي دچار چنين پديدههايي شدهايم. اكنون ميبينيم كه منشأ توفانهاي شن و گردوغبار عموما مناطقي هستند كه قبلا آب داشتهاند؛ يا تالاب بودهاند يا اراضي كشاورزي بودهاند. حال بايد بگوييم چرا اينها منشأ توليد گردوغبار هستند؟ چون رسوبات آبرفتي جديد كه همان ذرات زير پنج ميكرون هستند در اينها گسترده شده و وقتي كه از آب گرفته ميشوند، لايه رس سطح آن، با يك باد كوچك پرواز ميكنند و تا افقهاي دوردست آمده و براي شهرها و روستاها و مراكز جمعيتي مزاحمت ايجاد ميكنند. اراضي كشاورزي، حتي حوضههاي آبخيزي كه با باران شسته ميشود مجددا به پشت همان سدها رفته، يا خشكيدگي درختان اثرات بسياري دارند. بر اين اساس تجربه اين كار در خاورميانه و كشور ما وجود نداشته و بحرانهايي كه به دليل اثرات مديريت منابع آب و فشار خشكسالي در حال بروز است. راهكار چيست؟»
او درباره راهكار اين بحران گفت: « مديريت منابع آب و منابع سرزمين، نكته اصلي است. اينكه ما بگوييم سازمان جنگلها بايد بيابانزدايي كند راهحل عاجل نيست. ما نبايد بگذاريم بيابان درست شود تا اينكه بيابانزدايي كنيم. نبايد بگذاريم عرصه يا مراتعي به دلايل مختلف تخريب شود و تبديل به بيابان شوند تا كار سخت و زمخت بيابانزدايي را انجام بدهيم. اينها بايد با مديريت منابع حل شود؛ با اتخاذ سياستهايي پويا و در عين حال داشتن سياستهاي مناسب با مواقع مختلف خشكسالي و ترسالي در منابع آب و كشاورزي و منابع طبيعي؛ چرا كه اينها بهشدت با هم گره خوردهاند.»
او درباره اهميت حقابه تالابها در بروز پديده گردوخاك يادآور شد: « حقابه زيست محيطي تالابها، هورها و اراضي پايين دست را بايد بدهيم. اين راهي ندارد كه اگر اتفاق نيفتد، طبيعت خشم خودش را به ما نشان ميدهد؛ چنان كه امروز آن را ميبينيم.»
او در ادامه با اشاره به آثار سوءمديريت بخشي و نگاه جزيرهاي در اداره كشور گفت: «روش مديريت دولتي منابع طبيعي را در همين بيابانها هم در كانون و هم خارج از كانون با مشاركت مردم در 20 استان بياباني كشور با اجراي چند پروژه در عرصهاي وسيع بالغ بر 5/1 ميليون هكتار براي مقابله با تخريب سرزمين كار ميكنيم. اين يكي از عرصههايي است كه ما به صورت زيربنايي وارد شدهايم، اما نقش دستگاههاي ديگر، نقش حاكميت در انسجام سازماني با عنوان اينكه ما در كشور مديريت بخشي داشتهايم و هر كسي فقط بخش خودش را ديده و غافل شدهايم كه به مديريت «فرابخشي» نيازمنديم. همين نگاههاي جزيرهاي باعث شده كه سيستمها دچار مشكل بشوند و بحرانهايي از جمله گردوغبار پديد بيايد. بخش آب دنبال كار خودش است؛ بخش كشاورزي همين طور و بخش صنعت نيز به راه خود ميرود؛ منابع و اعتباراتمان را هم هدر ميدهيم و تازه الان ميگوييم كه برويم خوزستان و كانونهاي جديد را بيابانزدايي كنيم كه آيا بتوانيم موفق بشويم يا نه؟ چرا گذاشتهايم كه اين كانونها به وجود بيايند؟»
او با اشاره به افتتاح چند سد جديد در خوزستان طي هفتههاي اخير ميگويد: «الان در همين دهه فجر امسال در بالادست كرخه، دو سد جديد افتتاح شد. كرخه چقدر توانايي دارد؟ چرا سد جديد افتتاح ميشود؟ قطعا بدانيد كه توسعه جديد اعم از صنعت يا كشاورزي در آن وجود دارد، وقتي در بالادست اينگونه كار ميكنيم در آن پايين بايد منتظر عواقب باشيم. بايد توسعه را متوازن ببينيم و توان و محدوديت حوضه را ببينيم. اصلا امروز در جهان، ترم مديريت جامع وجود دارد و جهان اين ترم را دارند رعايت ميكنند و ساز وكارهاي آن را در نظر ميآورند؛ آن وقت ما هنوز مديريت بخشي را پياده ميكنيم و عواقب آن دامنمان را گرفته است.»