ممكن است باراني نبارد اما...
رضا شجيع
1- نشست تخصصي ورزش در اولين كنفرانس حكمراني و سياستگذاري عمومي برگزار شد؛ كميتهاي در ميان ١٨ كميته كه همگي در راستاي پاسخ به اولويتها و مسائل مهم كشور تشكيل شدند. اينكه ورزش در كنار مسائل مهمي نظير آب، انرژي، آموزش عالي، سلامت و غيره ديده شد و به عنوان مسالهاي راهبردي مورد توجه برگزاركنندگان (دانشگاه صنعتي شريف) قرار گرفت، جاي بسي خرسندي و رضايت داشت. نكته مهمتر حضور نمايندگان حوزه ورزش در نشستهاي مشترك با ساير بخشها و نهادها بود كه تاحدي بر ايفاي نقش پررنگتر ورزش در فرآيند توسعه كشور تاكيد كرد. اما مهمترين دستاوردهاي اين نشست براي من دريافت اين موضوع بود كه اساسا «ما» (سياستگذاران، حكمرانان، بخشهاي خصوصي و دولتي)
فاقد درك مشترك نسبت به مفهوم حكمراني هستيم.
2- توجه به مفهوم فوق از اين منظر حائز اهميت است كه مشخصا به دنبال كاهش تصديگري دولت و همچنين شريك كردن ساير بازيگران و كنشگران (مردم و بخش خصوصي) در فرآيند تصميمگيري و اجراست. بر اين اساس، امروز ديگر ميتوانم تعريف دقيقتري از فساد ارايه دهم؛ فساد به معناي فقدان شفافيت، فقدان پاسخگويي، توزيع نامتناسب قدرت، دخالت سيستماتيك و نهادينه جريانهاي سياسي، تصديگري صرف دولتي و از همه مهمتر سياستگذاري جزيرهاي بدون توجه به ساير بخشها و روندهاي اجتماعي، اقتصادي (آينده) است. در يك كلام؛ فساد محصول حكمراني نامطلوب است.
3- نكته مهمتر اينكه اجراي الگوهاي حكمراني به هيچ عنوان ساده نبوده و نه تنها در ايران، كه در همه كشورها و سازمانها با مقاومت روبهرو ميشود. پس اجازه دهيد موضوع را پيچيده نكنيم؛ ورزش ايران در دام «مسير طي شده» گرفتار شده و وضعيت امروز آن مشخصا محصول حكمراني نامطلوب است. اين وضعيت باعث ميشود عملا هر سياستي (حتي بهترين سياست) در عمل با چالش مواجه شود و به قول دوست خوبم صلاحالدين نقش بندي، ورزش ايران به مثابه يك صندلي است كه سه پايه آن از جنس طلا و يك پايه آن كوتاه است و بر اين اساس هيچ دولتي حاضر نيست به آن تكيه كند و در نهايت نزد سياستگذاران كلان، ورزش به موضوعي سطحي براي سرگرمي مردم تقليل مييابد.
4- حكمراني مطلوب در ورزش، موضوعي بسيار جدي است و اتفاقا ميتواند زمينهساز تحولات جدي و بنيادين در حوزه ورزش باشد، جايي كه تجربيات بينالمللي هم به ياريمان آمده و باعث ميشود، تا حد امكان از اختراع مستمر چرخها اجتناب كنيم. بار ديگر تاكيد ميكنم؛ مديران ورزشي (دانشگاهي و غيردانشگاهي، دولتي و خصوصي) همه و همه در دام مسير طي شده گرفتار شدهاند و تداوم اين سياستهاي اشتباه و بينتيجه، گناه كبيرهاي است كه توبه آن نيز براي جامعه بينتيجه خواهد بود. در اين ميان برخي نااميد هستند و مرتب بر طبل نميشودها ميكوبند. به قول جندقي؛
گفتم كه مده بيش، از اين زحمت اطناب/ بنده يقه بگشا و بفرما پدرم سوخت
5- برگزاري نشستهاي اينچنيني، بيش از هر چيز بوي #اميد ميدهد. #ما به آينده اميدواريم و در اين مسير، درشتيها و نقدهاي غيرمنصفانه را هم تحمل خواهيم كرد. ميدانيم كه ممكن است با اين دست اقدامات باراني نبارد، اما چترمان در دست و نگاهمان رو به آينده است.