• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱۳ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4013 -
  • ۱۳۹۶ يکشنبه ۸ بهمن

مروري اجمالي بر پروژه «چند شب» از آغاز تا امروز

چند شب سلبريتي‌گُريزي

نيوشا مزيدآبادي

 

 اواخر تيرماه امسال ايده‌اي با عنوان «چند شب» در تالار رودكي كليد خورد كه به تكنوازي ساز تار اختصاص داشت؛ ايده‌اي كه بعدا به سازهايي مثل كمانچه، عود و گيتار بسط يافت و حالا عنوان «دونوازي هم‌ساز» را يدك مي‌كشد.
«چند شب» از همان روزهاي آغازين شكل‌گيري‌اش تا اجراهايي كه بعدتر روي صحنه آمدند، بيانيه‌اي متفاوت داشت كه بيانگر تفكر سلبريتي‌گريزي دست‌اندركارانش بود؛ تفكري كه عكس آن بر ساحات مختلف هنر ايران سايه انداخته و امروزه شاهد كنسرت‌هايي بي‌ارزش هستيم كه بيش از آنكه محتوايي براي ارايه داشته باشند، مجالي براي سودجويان فرهنگي- هنري‌اند تا با يكي دو چهره معروف سالن‌هاي اجراي خود را پر كنند. دغدغه «چند شب» اما پر كردن سالن نبوده و نيست و بيشتر به نظر مي‌رسد آنچه براي برنامه‌گذاران اين پروژه واجد اهميت است، پُر كردن جاي خالي دو عنصر مهم و رو به انزوا در موسيقي ايراني است؛ دو عنصر تكنوازي و بداهه‌پردازي.
اگرچه در اجراهاي «چند شب» هم هنرمندان، زمان اندكي از كار خود را به بداهه‌پردازي اختصاص مي‌دادند اما همان اندك زمان را هم اگر محتوايي داشت و سر و شكلي، مي‌شد سرمه چشمان كرد و از شنيدنش لذت برد. حالا آنچنان كه پيش‌تر اشاره شد، پروژه «چند شب» در ميانه فعاليت‌هايش به دونوازي هم‌ساز اختصاص يافته و نوازندگان سازهايي چون تار، عود و كمانچه در دو شب (پنجم و ششم بهمن) روي صحنه رفته‌اند تا مخاطبان حاضر در تالار را با موسيقي خود همراه كنند. اما آن طور كه به نظر مي‌رسد ايده
«دو نوازي هم‌ساز» از پختگي اجراهاي پيشين برخوردار نيست و اين تلقي را به وجود مي‌آورد كه بيشتر به جهت تداوم پروژه، تدارك ديده شده است. اين عدم پختگي در تفكر و شكل‌گيري ايده، از انتخاب نوازنده‌ها تا رپرتوار اجرايي ديده مي‌شد چنان‌كه نوازندگان حاضر بر صحنه بيش از ارايه موسيقي‌اي دلچسب و دلنشين سعي در صحيح نوازي و ارايه تكنيك‌هايي داشتند كه پيش از اين آموخته‌ بودند. مضاف براينكه در اغلب اين اجراها يكي از نوازندگان كه به لحاظ كسوت هنري و دانش اجرايي، به قول خودماني‌ترش بر ديگري مي‌چربيد و حكم تكنوازي را ايفا مي‌كرد كه نوازنده‌اي (با‌ همان ساز) همراهش مي‌نواخت؛ نوازنده‌‌اي كه اغلب يا كم‌تجربه بود يا تمام هم و غم خود را بر درست نواختن گذاشته بود و بس. اين عدم توازن در انتخاب اجراگران موسيقي در سراسر كنسرت‌هاي «چند شب؛ دونوازي هم‌ساز» آنچنان باعث يكنواختي اجراها مي‌شد كه بيشتر كسالت‌آور بود. اگرچه به نظر مي‌رسيد ايده «چند شب» در كنسرت‌هاي تك نوازي‌اش تفكري دقيق و حساب‌شده دارد و به سلسله برنامه‌هايي مختص تكنوازي و بداهه‌پردازي در موسيقي ايراني اختصاص يافته اما «چند شب؛ دو نوازي هم‌ساز» نشان داد كه اين ايده براي تداوم مسير هنري‌اش به برنامه‌ريزي و پختگي ويژه‌اي نياز دارد كه كار يك شب و دو شب نيست. يك تيم اجرايي و شورايي حساب شده مي‌خواهد كه همه شيوه‌هاي نوازندگي موسيقي ايراني را شامل شود.
با تمام اين تفاسير اينكه هنوز هم ردي از موسيقي ايراني لابه‌لاي اجراهاي پُرستاره شهر ديده مي‌شود، اتفاق فرخنده‌اي است كه بايد آن را به فال نيك گرفت. آن هم در زمانه‌اي كه حمايت دولتمردان از اين موسيقي آنچنان كمرنگ شده كه به نظر مي‌رسد آن را امري موزه‌اي مي‌پندارند كه فقط بايد براي بقاي آن كاري كرد و نه پويايي و شناخته شدن‌اش. در حالي كه پيش از انقلاب در بحبوحه موسيقي تخديري مركز حفظ و اشاعه‌ موسيقي با حمايت رضا قطبي و همت داريوش صفوت راه‌اندازي شد تا از موسيقيدانان جوان و آنها كه قديمي‌تر بودند، در جهت پويايي موسيقي ايراني بهره گيرد.
 حالا با آنكه «چند شب» نه با حمايتي از سوي دولت كه برخاسته از همت خودخواسته «موسسه نغمه حصار» شكل گرفته، به نظر مي‌رسد اگر قرار بر تداوم داشته باشد، نيازمند برنامه‌اي دقيق و حساب شده است و نيز شورايي متشكل از شيوه‌هاي مختلف موسيقي ايراني تا در انتخاب نوازنده‌ها دچار يكدستي نشود و در ميانه راه از پا نيفتد. ضمن آنكه پروژه‌هاي اينچنيني به برنامه‌هاي پژوهشي‌اي هم احتياج دارد كه مخاطباني كه سرشان گرم تلگرام و اينستاگرام است، لحظه‌اي را به شنيدن تكنوازي يك ساز اختصاص دهند.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون