تازهترين آثار شيوا مقانلو
از ابريشمي گل برجسته تا آسانسور نقرهاي
«ابريشمي گل برجسته» نام تازهترين كتاب ترجمه شده شيوا مقانلو است كه با نشر ققنوس زير چاپ خواهد رفت، اما تنها فعاليت ادبي اين نويسنده و مترجم نيست.
شيوا مقانلو اين روزها در كار نوشتن اولين رمان خود است و همچنان ترجمههاي تازهاش را نيز در دست دارد.
او كه تاكنون چندين مجموعه در حوزه داستان كوتاه چاپ كرده است، در گفتوگويي با «اعتماد» از مراحل نگارش اولين رمان خود خبر ميدهد: «اولين رمانم را در دست نگارش دارم كه در تهران معاصر ميگذرد و در عين شرح و بسط يك داستان احساسي، اتفاقات تاريخي و واقعي تهران را در سالهاي اخير در بر ميگيرد. البته به دليل علاقه من به فضاهاي رئاليسم جادويي، رد پاي اين سبك را هم در اين رمان خواهيم ديد، يعني تركيبي از واقعيت و فراواقعيت كه در هم تنيده شدهاند.»
او در نظر دارد نگارش اين رمان را تا زمستان امسال به پايان برساند و فعلا نام موقت «آسانسور نقرهاي» را براي آن انتخاب كرده است و احتمال ميدهد اين نام را عوض كند. در عين حال، مقانلو از نگارش داستان كوتاه فارغ نشده است و براي چاپ مجموعه داستان بعدي خود نيز آماده ميشود، داستانهاي كوتاهي كه يكي از آنها را در نشست چندي پيش خانه انديشمندان علوم انساني نيز خواند. مقانلو كه مترجم پركاري است، تازهترين كتاب ترجمه شده خود را به نشر «ققنوس» سپرده و اين كتاب اينك مراحل آمادهسازي خود را طي ميكند: «نام اين مجموعه «ابريشمي گل برجسته» است و در آن هفت نويسنده با هفت داستان حضور دارند. برخي از آنان سن و سالدارتر يا اسم و رسمدار هستند و برخي جوانتر و كمتر شناخته شده. اما مهم اين است كه همه اينها داستانهاي برگزيده سالهاي 2015 و 2016 نشريه نيويوركر هستند و بنابراين مهم و خواندني. سياست اين نشريه همين است كه طيفي از آثار خوب نويسندگان جوان را در كنار آثار مطرح نويسندگان معروف و ميانسال قاب ميگيرد.» به گفته مقانلو، اين داستانها بيشتر به لحاظ همزماني در تاريخ انتشار انتخاب شدهاند و لزوما ارتباط محتوايي به يكديگر ندارند: «وقتي نيويوركر كاري را منتشر ميكند، ميتوان به اين كار اعتماد كرد چون اين نشريه حتي در معرفي صداهاي جديد هم براي خودش الگوهايي دارد كه آنها را رعايت ميكند. من هم در «ابريشمي گل برجسته»، با انتخاب از بين كارهاي اخير نيويوركر، داستانهايي از مثلا رابرت كوور و آنبيتي را كنار نامهاي جوان نشاندهام.»مقانلو كه پيشتر جلد اول «بونوئليها» را ترجمه و منتشر كرده است، جلد دوم همين مجموعه را هم در دست انتشار دارد: «جلد اول شامل نوشتههاي ادبي، شعرها و داستانهاي بونوئل بود اما جلد دوم با نام «جذابيت پنهان بونوئل» شامل يادداشتهاي سينمايي بونوئل است و نقدها و نظريات تئوريك او را در بر ميگيرد. در اين مجموعه چند فيلمنامه كوتاه و كمتر شناخته شده از بونوئل وجود دارد. البته كه اين كتاب خاطرات زندگي بونوئل نيست كه در ايران هم با نام «آخرين نفسهايم» و ترجمه درخشان علي اميني نجفي به چاپ رسيد، بلكه كتابي جديد و دربردارنده نقطه نظرات سينمايي اوست.»قرار است اين كتاب از سوي نشر «چشمه» منتشر شود و احتمالا انتشار آن به سال آينده موكول خواهد شد. علاوه بر اين كتاب، مقانلو كتاب ديگري را هم به «چشمه» سپرده است؛ تجديدچاپ «زن تسخيرشده». اين كتاب مجموع چند داستان كوتاه از دونالد بارتلمي است كه چاپ اول آن در دهه هشتاد از سوي نشر مركز منتشر شد ولي شيوا مقانلو كه از شرايط قرارداد با اين نشر راضي نبود، تجديد چاپ آن را به نشر «چشمه» سپرد، كه اين اتفاق با تعطيلي اين نشر همزمان شد و در ادامه هم اين تجديد چاپ با چند مورد مميزي روبهرو شد كه رفع تمام اين مشكلات باعث وقفهاي چندساله شد. ضمنا چاپ اول آخرين مجموعه داستان تاليفي مقانلو يعني «آدمهاي اشتباهي» كه در نمايشگاه كتاب امسال و با تيراژ هزارتايي از سوي نشر نيماژ عرضه شده بود، تمام شده و اين كتاب در دست چاپ دوم است.