رويكرد اردوغان به كردها
محمدعلي دستمالي
در اين روزها كه ارتش تركيه شهر كردنشين عفرين سوريه را در هم ميكوبد، بازخواني روابط اردوغان و كردها، خالي از لطف نيست. چرا اردوغاني كه
30 سال پيش در تدوين گزارش مبسوط استراتژي تركيه در مقابل كردها، از منع خشونت دفاع ميكرد، حالا مشوق حمله و خشونت شده است. رويكرد اردوغان و همراهان او به كردهاي تركيه، عراق و سوريه، در سه دهه، فراز و نشيبهاي فراواني داشته است. به چند دهه قبل بازگرديم. به همان دوراني كه اردوغان جوان، به عنوان يك فوتباليست آماتور و در مقام يك جوان جسور اسلامگرا در صف نيروهاي اربكان، از مقام مسووليت شاخه جوانان حزب، به شهرداري استانبول رسيد و سپس به سوي تاسيس حزب و احراز پستهاي نمايندگي مجلس، نخستوزيري و رييسجمهوري رفت. اردوغان در قاسمپاشاي استانبول به دنيا آمده اما خانواده او اصالتا از استان ريزه است. اردوغان در دبيرستان ديني موسوم به امام خطيب درس خوانده، يعني همان مدارسي كه خانوادههاي اسلامگرا، پسرانشان را به آنجا ميفرستادند تا نورچشمي آنها در دبيرستان مختلط و غربي، بزرگ نشود. مسيري كه از سوي خانواده و اطرافيان، براي اردوغان و بسياري ديگر از نوجوانان اسلامگرا، ترسيم شده بود، از آنها نسلي ساخت كه بسياري از متفكرين، سران احزاب سياسي و روساي طريقتها، از همين فرزندان استفاده كردند. يكي از آنان نيز پروفسور اربكان، دانشمند علم مكانيك بود كه پس از ترك آلمان، ابتدا از قونيه به مجلس رفت و بعدها با تاسيس احزابي همچون سلامت ملي، رفاه، سعادت و فضيلت، همواره نسلهاي پير و جوان كادرها و بروكراتهاي محافظهكار را دور خود جمع كرد و اردوغان نيز يكي از جوانان مورد توجه خاص اربكان بود. اردوغان به خواست اربكان، در دهه نود، به مناطق كردنشين سفر كرد و با تدوين يك گزارش، پيشنهادهايي ارايه داد كه در راس آنها، توجه به توسعه و رفاه و تلاش براي توقف درگيري با پ.ك.ك، گنجانده شده بود. اردوغان زماني به پست نخست وزيري رسيد كه اوجالان در دوران اجويت زنداني شده و پ.ك.ك جنگ را متوقف كرده بود. اردوغان و يارانش در مقطع تثبيت قدرت داخلي، در پرونده كردي كار خاصي نكردند. پس از حل مشكلات داخلي و تسطيح مسير توسعه، توجه خود را به اقليم كردستان معطوف كرده و با مسعود بارزاني، روابط خوبي برقرار كردند. سپس مذاكره با پ. ك. ك را كليد زدند و بنا به گفته چهرههاي برجسته آكپارتي، به بشار اسد نيز توصيه كردند براي دادن شناسنامه به كردها و رسيدگي به مشكلات و تنگناهاي سياسي، اقداماتي انجام دهد. در مقطع مذاكرات موسوم به خاپور، برخي از شاگردان گولن با افشاي نوار مذاكرات بر اينترنت، اردوغان را دچار مشكل كردند اما او جسورانه به راه خود ادامه داد و در شهر كردنشين دياربكر اعلام كرد كه معضلي به نام معضل كرد وجود دارد. در همين شهر، مسعود بارزاني را بر صحنه برد و دست او و شوان پرور، خواننده ناسيوناليست فراري را بالا برد و براي نخستينبار، لفظ «كردستان» را بر زبان آورد. روابط تركيه با اقليم كردستان وارد فاز جدي و امضاي تفاهمنامه محرمانه 50 ساله شد و دادِ بغداد و واشنگتن درآمد و در داخل نيز، مليگرايان ترك بهشدت از فراهم كردن فضا براي فعاليت سياسي كردها به خشم آمدند اما اردوغان خيال توقف نداشت. تا اينكه دو مساله او را بهشدت نگران كرد: 1. تثبيت قدرت پ. ك. ك در سوريه، همكاري همزمان با امريكا و اسد و در عين حال، دوري از مخالفين سوري مورد حمايت تركيه و بيرون راندن فعالان سياسي كرد سوري وابسته به بارزاني. 2- همزماني حملات مجدد پ. ك. ك به تركيه با زمينههاي اخلال شاگردان گولن در امور سياسي و امنيتي و بروز كودتا و ترس و وحشت اردوغان از احتمال تباني پ. ك. ك و گولن. پ. ك. ك پس از كسب قدرت در شمال سوريه، در تصميمگيريهاي خود دچار خطاهاي بنيادين شده و نشان داد كه حتي حاضر به تبعيت از اوجالان هم نيست و ميتواند در روز روشن به شهرهاي كوچك كردنشين حمله كرده و تمام مباني قانوني مرتبط با شهرداريها، احزاب و ادارهحكومت را به سخره بگيرد. همچنين سياستمداران كرد تحت امر اوجالان، مرتكب خطاي استراتژيك شدند و در ضديت و تحقير اردوغان، از هيچ تلاشي فروگذاري نكرده و گفتند: «مدافعين مسلح كرد در سوريه، تكيهگاه ما هستند». آنان همچنين خواستار ايجاد مناطق خودگردان دموكراتيك كردي شده و عملا مشروعيت حكومت را زير سوال برده و اعلام كردند كه اجازه نميدهند اردوغان «رييس» شود. اين در حالي بود كه اردوغان با حملات جدي به مواضع پ. ك. ك و جلبتوجه مجدد مليگرايان ترك، توانست در رفراندوم تغيير نظام، پيروز شده و شاگردان اوجالان را محدود و زنداني كند. پس از اين رويدادها بود كه اردوغان، مسير محدود كردن فعاليت سياسي كردها را در پيش گرفت و به بهانه حفظ امنيت خود، به كردهاي سوريه نيز حملهور شد. همچنان كه در يادداشتهاي قبليام نوشتهام، اردوغان در سوريه، به دنبال نفوذ، جلبتوجه منطقهاي، رقابت با ايران و اثرگذاري بر آينده سوريه با اسد يا بياسد است و اقدامات ارتش تركيه و ارتش آزاد سوريه در عفرين، هيچ توجيه انساني و حقوقي خاصي ندارد و مطلقا قابل دفاع نيست. اما درك پسزمينه روابط اردوغان و كردها، باعث ميشود امكان ارايه يك تحليل واقعبينانه و عبرتگرفتن كردها از اين رويدادها، به وجود بيايد. پيروزي در رقابتهاي انتخاباتي و حفظ قدرت، براي اردوغان از هر چيزي مهمتر است و در مسلك پراگماتيستي اردوغان، كردها نيز يك كارت هستند. شايد اگر كردها در سوريه، از همان آغاز بحران، به تركيه و مخالفين سوري نزديك شده و سرنوشت خود را به سران پ.ك.ك نميسپردند، امروز شرايط به گونهاي ديگر رقم ميخورد.