راه ارتباطي دولت و مردم
اين كار امر پسنديدهاي است كه كسي از درون دولت به نقد آن پرداخته باشد اما از طرف ديگر ميتوان نقد كرد كه چرا اينكار توسط دولت صورت نگرفته است. دولت صرفا رييسجمهور يا معاون اول آن نيست. وزراي دولت نيز از همين ويژگي برخوردار هستند. خيلي از وزرا باب گفتوگو و مفاهمه را بستهاند و خود را مبسوطاليد نسبت به افكار عمومي ميدانند و در عمل نشان دادهاند اعتقاد فرآيندي نسبت به نظرات مردم ندارند و خود را بينياز از ديدگاه مردم ميدانند. اين امر يك آفت براي مديريت بخشهاي مختلف و در حالت خاص براي دولت است كه از نظر كارشناسان بهرهمند نشود.
من پيشنهاد ميكنم دولت و به ويژه وزارت كشور زمينه بهرهمندي از نظرات احزاب سياسي، جريانات فكري و تشكلهاي غيردولتي و انجياوها را فراهم كنند تا بتواند در آينده فاصله خود را از مردم كم كنند. پيشتر گفتهام متاسفانه پس از انتخابات تا امروز فاصله بين دولت و مردم و حتي حاميانش افزايش يافته و طبق نظرسنجيها آقاي رييسجمهور آراي بسياري را از دست داده است. اگرچه هنوز نااميد نيستيم. اگر دولت و شخص رييسجمهور و معاونين و وزراي ايشان مسير رفته را اصلاح كرده و از خردجمعي بهرهمند شوند، اين فاصله در كوتاهمدت ترميم شده و تعداد طيفي كه ممكن است در آينده زاويه بيشتري با دولت پيدا كند، كمتر ميشود. نوعي انطباق انديشهاي بين برنامهها و ديدگاههاي دولت به وجود ميآيد. در غير اين صورت اين فاصله افزونتر خواهد شد و دولت و حاميانش در انتخابات گذشته نميتوانند به اهداف خود برسند. اينگونه نيست كه فقط حاميان به اهدافشان نرسند؛ بلكه دولت در ادامه مسيرش با مشكلات عديدهاي مواجه خواهد شد و سرنوشت پاياني دولت مطلوب نخواهد بود.
عضو شوراي مركزي حزب كارگزاران