«سه ناتمام» نام گروهي است كه به تازگي با هدف انجام فعاليتهاي هنري تشكيل شده است. علي انصاري، الهام شيروي و بصيرا بلبلي اعضاي اين گروه هستند و هدف تشكيل اين گروه را قدرت و تداوم گروه در دورهاي ميدانند كه صداهاي فردي، كمرنگتر است و همچنين تمرين همراهي با جمع و فعاليتهاي جمعي در سرزميني كه كارهاي فردي بر جمع هميشه اولويت و برتري داشتهاند. يك جور احترام و شنيدن صداي همديگر و انجام و به سرانجام رساندن هدفي مشترك كه اگر بشود، مطمئنا پرصداتر و محكمتر خواهد شد. «سه ناتمام» به معني سه ابتر و ناقص نيست. ناتمامي ايهامياست در مورد تاريخ سرزميني كه هيچگاه هيچ حركتي درآن به نقطه نهايي يا نقطه سر خط، در اصطلاح عاميانهاش نرسيده است. بيشتر اتفاقات و حركات جمعي و وقايع تاريخي ما شروع شده و نيمهكاره ماندهاند. كافي است سري به تاريخ بزنيد. سه ناتمام اما قرار را بر اين گذاشته كه فقط شروع نباشد. قرار بر اين است كه بيانتها ادامه دهد. براي همين نيز از ترجمه اندلس در انگليسي استفاده كرده است. چيزي كه پايان ندارد.
گرچه از جمع شدن دور هم اعضاي اين گروه مدت زمان زيادي نميگذرد اما زمان دوستي اعضاي اين گروه تاريخدار است. يك سالي ميشود كه تصميم جدي براي تشكيل اين گروه گرفته شده است.
اولين نمايشگاه گروهي «سه ناتمام» با محوريت طراحي در شهريورماه امسال (96)، در گالري مهروا در تهران برگزار شد. در اين نمايشگاه كه با استقبال خوبي نيز همراه بود هر آرتيست بالغ بر هشت اثر در ژانر طراحي روي ديوار برد. انتخاب رسانه طراحي بيشتر به اين منظور بود كه مدت زمان بسياري است كه در گالريها جاي خالي آثار طراحي احساس ميشود. محدود كردن عنصر رنگ و پرداختن و تمركز روي فرمها با محوريت فيگور و تاكيد بر بيانگر بودن طراحي، عوامل مهمي بود كه اعضاي سهناتمام در نمايش آثار خود در آن مجموعه تاكيد داشتند. پس از آن، اين گروه دو پرفورمنس روي صحنه داشت. در اواخر تابستان و اوايل پاييز نود و شش، گروه سه ناتمام به همراه گروه راك اوستا، دو اجرا در تماشاخانههاي پاليز و تئاتر مستقل تهران روي صحنه بردند. اين پرفورمنسها با تاكيد روي نقاشي همزمان با موسيقي راك و حركات نمايشي بود.
اواخر امسال يعني فصل زمستان، گروه سه ناتمام براي شناخت بيشتر مخاطب از فضاي شخصي و هويتي هركدام از اعضاي گروه، اقدام به برگزاري نمايشگاههاي انفرادي اعضا با فاصله زماني بسيار كوتاه از هم (دوهفته يك بار) و در يك گالري ثابت كرده است.
همراه با والس قلندر
آثار علي انصاري، يكي از اعضاي اين گروه، در پانزدهم ديماه با عنوان «والس قلندر» روي ديوار گالري نگر در تهران رفت. انصاري در مورد اين مجموعه خود كه شامل آثار تصويرسازي، طراحي، با تكنيك قالب كلاژ بود، چنين ميگويد: «من به غير از ايران تجربه زيست در چهار كشور مختلف با فرهنگهاي متفاوت را داشتهام و سفرهاي زياد. پس شايد تكه پاره بودن آثار و چنددستي آنها تحت تاثير همين تجربه زيست بوده باشد.»
اين نمايشگاه اولين نمايشگاه انفرادي او در ايران است. او پيش از اين نمايشگاههاي زيادي در خارج از ايران يعني دركشورهاي ارمنستان، گرجستان، نروژ، فرانسه و... هم به شكل گروهي و هم انفرادي داشته است. رشته تحصيلي انصاري گرافيك ديزاين است اما خود را درگير سبك و سياق خاصي نميداند. عنوان اين نمايشگاهش را از روي «والس» نوعي از رقص كه دونفره صورت ميگيرد و يك واژه غيرايراني است در تضاد با واژه قلندر آورده است. او ميگويد: «والس قلندر يعني رقص يا پرفورمنسي تكنفره كه توسط آرتيست انجام شده و ديگران را به تماشا دعوت ميكند.»
صورتهايي كه نميخندند
الهام شيروي، عضو ديگر گروه سه ناتمام، بيست و نهم ديماه، نمايشگاه انفرادي نقاشي خود را در گالري «نگر» برگزار كرد. مجموعه او شامل سيزده پرتره در قطعها و تكنيكهاي مختلف است. هشت اثر از اين مجموعه روي بومهايي در حدود يك و نيم تا دو متر اجرا شدهاند و پنج اثر ديگر با تكنيك ميكس مديا و روي مقواي گلاسه هستند. اين پرترهها به نحوي تاريخ هويتي و شخصي هنرمند هستند و از ميان سي پرتره در فاصله زماني چهارسال انتخاب شدهاند. عنوان اين نمايشگاه «رخ-سوزي»، اشاره به تاريخ نسلي دارد كه در بدو و شروع زندگي و هستياش با جنگ و مبارزه و وقايع و اتفاقات بسيار اجتماعي - سياسي مواجه شده است. او براي نمايش آثارش اصراري به استيتمنت ندارد اما نوشتهاي كه كنار اين آثارش گذاشته است اشاره به اتفاقاتي دارد كه در خلق اين مجموعه موثر بودهاند. نقاشيها صورتهايي هستند كه به روي شما نميخندند. او ميگويد: «آنها يكه و تنها در روشنايي ساكنند و نقاش آنها در تاريكي تحملناپذير، منشأ آن روشنايي است. همان قدر واهي اما ايستاده. به هم ريخته، پرآشوب، تكهتكه، غمگين، سوخته، سوخته، سوخته... با اين همه، رخسوزي، تاريخ هستي نسلي است كه نخواست بسوزد و جنگيد. بيوقفه جنگيد و اينك مبارزه كردن را زندگي ميكند.»
آثار اين مجموعه شبيه به خودنگاري تصويري است. شيروي، كارشناس ارشد نقاشي است و بالغ بر ده سال است كه در دانشگاه در رشتههاي هنري تدريس ميكند. اين دومين نمايشگاه انفرادي اوست اما بيش از 30 نمايشگاه داخلي و خارجي در كارنامه هنري خود دارد. نگارش و چاپ مقالات تخصصي و پژوهشي هنر و ادبيات نيز از ديگر كارها و دغدغههاي اوست.
فيگورهاي ازشكل افتاده و درهم تنيده
بصيرا بلبلي، سومين عضو گروه سه ناتمام، نمايشگاه انفرادي خود را سيزده بهمنماه روي ديوار گالري «نگر» خواهد برد. عنوان اين نمايشگاه «اتروفي» است و شامل پرترهها و فيگورهايي ميشود كه هم روي بوم در قطعهاي بزرگ بالاي يك متر و هم روي مقوا با تكنيكهاي مختلف و ميكس اجرا شدهاند. بافتها در آثار او نقش بسزايي دارند. آتروفي يا كاهيدگي، به معني تحليل رفتن پوست يا بافت يا عضوي است كه رشد بهنجار داشته است. او در مورد مجموعه پيش رو چنين ميگويد: «در واقع براي من موضوع، انسانيت است. در پرترهها زوال و تغيير شكل و كاركرد انسان و نگاه انساني به هستي اهميت دارد؛ عدم هويت، فروخوردگي و بيصورت بودن يا حتي كم صورت بودن و حضور كمرنگ منيت كه مايه تشخص فيگورها باشد. فيگورها زن هستند. همان طور كه آفريننده آنها. و زن بيشترين غريق اين سونامياست (در جامعه كنوني ما). در بخش فيگورها، باز هم شاهد همين ماجرا هستيم. بدن، بدن نيست. انسان، انسان نيست. دستها و پاها هويت و كاركرد هميشگي خود را ندارند. از شكل افتاده و درهم تنيدهاند.»
بلبلي كارشناس ارشد نقاشي است و علاوه بر نقاشي، مديريت مجموعه هنري تيوا را نيز برعهده دارد. نمايشگاهها و فعاليتهاي هنري خوب و قابل دفاعي در كارنامه خود دارد و اين روزها علاوه بر نقاشي كه دغدغه هميشگي اوست، روي ايجاد بستري هنري و آموزشي به شكل حرفهاي در كرج و نمايش آثار هنرجويان خانه هنر تيوا، تمركز دارد.
گروه «سه ناتمام» در برنامههاي آينده خود، برگزاري نمايشگاههايي خارج از تهران، به منظور تبادل هنري و آشنايي با هنرمندان خوب ديگر شهرها و زنده نگه داشتن فضاي تجسمي در شهرستانها خواهد داشت كه اولين آنها در بهار 97 در شيراز خواهد بود. هدف ديگر اين گروه، برگزاري نمايشگاههايي خارج از ايران در سال آتي است.